انتشار: ۱۹:۳۵ - ۱۷ شهريور ۱۳۹۴
برای چهل و ششمین سالمرگ جلال آل احمد

جلال مرغ عزا و عروسی

46 سال پیش درچنین روزی؛

12 ظهر بود که جلال آل احمد نویسنده، متفکر و مترجم نام آشنای ایرانی در اسالم گیلان برای همیشه دیده از جهان فرو بست.

جلال آل احمد را شاید بتوان یکی از سایه روشن ترین و مبهم ترین شخصیت های مؤثر و معاصر ادبی دانست؛
شخصیتی که به شکلی سؤال برانگیز جمع نقیضین است و بدین سبب می توان درعین حال او را در نحله ی فکری خاصی گنجاند و یا از آن مبری دانست.

این شیوه از زیستن او، حتی چهره ای مانند شاملو را نیز سردرگم می سازد تا شعری را که همه باورمندانه معتقد بودند شاملو در سوگ جلال سروده است را به آن سبب نداند و به اصطلاح از سروده ی خویش عقب نشینی کند:

قناعت وار / تکیده بود / باریک و بلند / چون پیامی دشوار / در لغتی / با چشمانی از سؤال و عسل / و رخساری بر تافته از حقیقت و باد /...
مادر کتاب تو می شکوفیم / در دفاع از لبخند تو / که یقین است و باور است / دریا به جرعه ای که تو از چاه خورده ای حسادت می کند


جلال، هم به شهادت آثارش و هم به شیوه ی زیستنش اثرپذیری ها و اثرگذاری های متناقضی را تجربه کرده .
او حتی در شیوه ی مردنش نیز به این ابهام دامن میزند و معلوم نمی کند که حقیقت مرگ او را باید در «غروب جلال» سیمین دانشور همسر وفادارش جست و یا در «از چشم برادر» شمس آل احمد برادر وی.

از مرگ بر اثر زیاده‌روی در مصرف نوشابه الکلی قزونیکا (نام ودکایی ساخت ایران در آن‌زمان) (به تعبیر سیمین) تا شهادت به دست عناصر ساواک (به گفته ی شمس آل احمد و رضا براهنی) !

هرچند تغییرات فکری جلال را بتوان ناصرخسرو وار تلقی نمود اما حقیقت این است که هرگز آراء جلال آل احمد در تحول فکری و عقیدتی خویش جزم گرایانه و خشک مانند ناصرخسرو نبوده و از این روی امتیاز روشنفکر دینی بودن را برای خود محفوظ داشته.

از مهم ترین آسیب های ایجاد تحول فکری و عقیدتی در اندیشمندان و نویسندگانی اینچنین، انقطاع ارتباط بین آثار وی با مخاطب آگاه است.

مثلاً در شخصی مانند جلال  که به خود اجازه می‌داد در هر حیطه‌ای وارد شود و اظهارنظر کند؛ از سیاست و اقتصاد گرفته تا فرهنگ و هنر و ادبیات و نقاشی و معماری و تاریخ و فلسفه و ... و به این علت آثار بسیاری را از خود بجای گذاشت.

این تحول باعث فاصله گرفتن روشنفکران چپ گرا و نادیده گرفتن آثار متقدم وی و همچنین شکاکیّت به آثار متأخر وی در بین اندیشمندان دینی شد.

جلال آل احمد تقریباً تمام نحله های فکری و اندیشه ای دوران خود را صرفاً نه محققانه بلکه تجربه مند آزموده است و کنجکاوی و اشتیاقش برای فراگیری مکاتب و جریانات فکری سبب می شود تا به چهارگوشه‌ جهان (یا به قول خودش چهار کعبه‌ی جهان) سفر کند و به هر وادی‌ سر بزند.

در جوانی به مارکسیسم و کمونیسم رو آورد و با حزب توده همراه شد اما سرسپردگی حزب توده به بلوک شرق و شوروی باعث جدایی او از آن حزب گردید.

گذرگاه بعدی‌اش سوسیالیسم و «راه سوم» خلیل ملکی بود اما از این نیز عبور کرد و رو به غرب آورد تا اگزیستانسیالیسم را تجربه کند؛ اما آشنایی با غرب، باعث شد تا بر شدت انتقادهایش از مدرنیسم غربی و سکولاریسم افزوده شود.

او که در آثار اولیه‌ خود و مخصوصاً در قصه‌هایش به جهالت ناشی از پیروی کورکورانه از ارزش‌ها و عادات ایرانی-اسلامی حمله کرده بود؛ حالا باقدرت هر چه تمام از «بازگشت به اصل» و «بازگشت به اسلام» به‌عنوان تنها راه ‌حل مسائل و مشکلات عدیده‌ کشور دفاع می‌کرد.

جلال آل احمد به‌این‌ترتیب در دو دهه‌ی پایانی رژیم شاه به یکی از قدرتمندترین منتقدان رژیم شاهنشاهی مبدل شد؛ و دو کتاب غرب‌زدگی و در خدمت و خیانت روشنفکران جلال، تبدیل به اسنادی گویا و روشنگر برای محکومیت نظام شاهنشاهی شدند.

آثار آل احمد را به طور کلی می توان در پنج مقوله یا موضوع طبقه بندی کرد:
داستان و رمان، مشاهدات و سفرنامه، مقالات، ترجمه و خاطرات و نامه ها

این نوشته بنا داشت یادمانی باشد برای چهل و ششمین سال درگذشت جلال آل احمد شخصی که به هر روی از موثرترین روشنفکران پیش از انقلاب و در سلک مهم ترین نظریه پردازان مورد استفاده در مواجهه با غرب در شکل گیری و پس از انقلاب اسلامی است.

همچنین تلاش شد با طرح این مسئله که تحولات فکری مؤلفی مانند جلال منجر به نادیده گرفتن ویژگی های فنی و ادبی آثار پیش و پس از تحول فکریش توسط جریان های مختلف و موثر شد . همه را به بازگشت به سبک شناسی و نقدعلمی اثر که ایجاباً باید بی طرفانه و براساس ویژگی های علمی آن صورت پذیرد دعوت کند.

در عین حال جانبدارانه اعلام می دارد مدافع پیشروی روشنفکر و اندیشمند در کندوکاو نحله های فکری و مکاتب مختلف برای نیل به حقیقت مسایل و تفکرات است هرچند باید مخاطرات این جستجوگری و فرصت ها و تهدیدهایی که در پی دارد را نیز پذیرفت.



هادی اسماعیل نژاد
سردبیر


برخی از منابع مورد استفاده:

ادوار نثر فارسی - دکتر هرمز رحیمیان
در انقلاب ايران چه شده است و چه خواهد شد - رضا براهني
کتاب غروب جلال - سیمین دانشور
از چشم برادر - شمس آل احمد

ارسال نظرات
نام:
ایمیل:
* نظر:
نظرات بینندگان
انتشار یافته: ۶
در انتظار بررسی: ۰
غیر قابل انتشار: ۰
  • نسترن
  • Iran, Islamic Republic of
  • ۲۱:۲۳ - ۱۳۹۴/۰۶/۱۷
0
0
نکات نغز و دقیقی در یادداشت بود از نویسنده بخاطر دقت نظرشان سپاسگزارم
  • محمود
  • Iran, Islamic Republic of
  • ۱۵:۳۷ - ۱۳۹۴/۰۶/۱۸
0
0
حيران و سر گردان بود ، در عين نبوغش
مدیر پایگاه

  • سارا
  • United States
  • ۰۶:۳۹ - ۱۳۹۴/۰۶/۱۹
0
0
پس چرا سردبیر اینقدر کم یادداشت میده توی سایت؟ یادداشت جلالش که خوب بود باید باقی نوشته هاشون رو ديد.
  • محسن فتحعلیان
  • Iran, Islamic Republic of
  • ۱۷:۰۹ - ۱۳۹۴/۰۶/۱۹
0
0
یادمان بزرگان عرصه ی فرهنگ ئ ادب کار پسندیده ای است . از تابناک فرهنگی این خاطر سپاسگزارم
  • حمید فتح آبادی
  • Iran, Islamic Republic of
  • ۱۲:۳۵ - ۱۳۹۴/۰۶/۲۴
0
0
نوشته جلال در سوگ مرگ تختی :
حتی برای مردمی که اینهمه عادت به دیکته اش دادیم !!!!!! !!!!!!؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟..............................

نکته اینه که حتی در دادن نظریه دیکته پذیری و گرایش نون و جاه ومقام مقعیت غالبه
جلال نمیخواست دچار روز مره گی که موجب قوام جهل و تعصب ودیکتاری و بهت زدگی غالب تهی شده و تسلیم به شعار های فرینده غرب دلخوش باشد از بودن به شدنی آنگونه که توانش اجازه میداد رسید
یادش گرامی و روح بلند گندم گونش شاد
  • حمید فتح آبادی
  • Iran, Islamic Republic of
  • ۱۱:۲۳ - ۱۳۹۴/۰۶/۲۵
0
0
سلام همه :
نکته قابل توجه اینکه سال 58 نوشته جلال در سوگ و بزرگ داشت تختی یکبار بخش شد
برای سال بعد هم بخش شد اما قسمت مهم آن برای مردمی که اینهمه عادت به دیکته اش دادیم با کمال تعجب سانسور شد
چرا که کاملا معلومه وواضح !!!!!!!!!!!!!!!!