انتشار: ۱۴:۵۴ - ۲۶ خرداد ۱۳۹۴
دکتر فتح‌الله مجتبایی

تاریخ یعنی هویت

ایده «تاریخ جامع ایران» از همان بدو ایجاد مرکز دایره‌المعارف بزرگ اسلامی شکل گرفت تا آنکه ١٤ سال پیش کار تدوین و تألیف آن آغاز شد. در ابتدا شروع به جمع‌آوری اطلاعات و نوشتن مقالات کردیم، اما دریافتیم بسیاری از منابعی را که در اختیار ماست غیرایرانی‌ها نوشته‌اند و دیدگاهی غیر از آن، دیدگاه مطلوب ماست. از همان زمان به تدریج حس کردیم که احتیاج است تاریخ ایران از جهات فرهنگی، سیاسی، اجتماعی و اقتصادی از نو نوشته شود و نگاهی تازه به آن شود؛

زیرا تمام چیزی که ما داشتیم، مربوط به ٧٠ تا ٨٠ سال پیش بود؛ مثلا درباره ایران پیش از اسلام، کتاب تاریخ نوشته مشیرالدوله پیرنیا در دست بود که ٧٠ سال از آن گذشته بود و منابعی که مرحوم پیرنیا استفاده کرده بود؛ دیگر کهنه شده بود و علاوه بر این، بعد از آن منابع جدید زیادی پیدا شده بود و حتی اکتشافات و تحقیقات تازه‌ای صورت پذیرفته بود که در این کتاب، خبری از آن نبود. نمونه دیگر، کتاب تاریخ دوره‌ مغول نوشته مرحوم عباس اقبال آشتیانی است که آن هم برای ٦٠ سال پیش است. کتاب‌هایی که ما داشتیم همه مربوط به زمان‌های گذشته بود. از تحقیقات و اکتشافات متأخرتر خبری نبود و باید برای موضوعات تازه، مقالات تازه‌ای نوشته می‌شد که کار مشکلی بود.

این است که به فکر افتادیم تا تاریخ جامعی برای ایران نوشته شود که این مشکلات در آن وجود نداشته باشد، اما مسئله اصلی که در این میان اهمیت دارد و در این اثر هم به آن توجه کردیم، بحث هویت ملی است. شما اگر تاریخ نداشته باشید، هویت ندارید. این سیاستی بود که دول استعمارگر به‌کار گرفتند و کوشیدند از مللی چون ما، تاریخ‌زدایی کنند. یکی از کوشش‌هایشان این بود که رابطه‌ نسل جوان ما را با تاریخ گذشته خود قطع کنند. وقتی ملتی رابطه‌اش با گذشته‌اش قطع شد، موجود سردرهوایی خواهد بود که هر کاری می‌توان با آن کرد. هر ملتی اگر تاریخ نداشته باشد، ملت نیست و در دنیا حق حیات ندارد. ببینید آمریکا که ٥٠٠ سال  از کشف آن می‌گذرد، مدام می‌خواهد برای خود تاریخ بسازد؛ مقدار زیادی از تاریخ انگلستان را برای خود برداشته است. هر ملتی بخواهد در این دنیا زندگی کند، باید تاریخ داشته باشد.

ما اگر می‌خواهیم هویت داشته باشیم باید تاریخ داشته باشیم و آن را به جوان‌ها بشناسانیم. اگر جوان‌ها تاریخ را بشناسند، دیگر نمی‌توان فریبشان داد. ملتی را می‌توان به استعمار کشید که خودش را نشناسد. اگر خودش را بشناسد نمی‌توان با آن شوخی کرد. برای یک ملت شناختن تاریخ خودش از واجبات طرازاول است، شبیه یک آدم؛ اگر آدم حافظه نداشته باشد آدم نیست، تاریخ یک ملت هم حافظه‌ آن ملت است؛ همان‌طور که برای یک انسان، حافظه‌اش مهم است؛ برای یک ملت هم حافظه‌اش مهم است. این حافظه تاریخ و فرهنگ است.

گر نداشته باشد، در هوا پرواز می‌کند. یک باد می‌تواند به هر طرف ببردش. اما اگر ریشه داشته باشد، نمی‌توان تکانش داد. البته آنچه اهمیت دارد، تاریخ‌سازبودنِ «تاریخ جامع ایران» است. به بیان دیگر، خودِ این اثر می‌تواند اشخاص را ترغیب کند به دنبال تاریخ ایران بروند. ما هنوز معنی تاریخ را نفهمیده‌ایم. این اثر می‌تواند کمک ‌کند دانشجویان و جوانان ما بروند و سعی کنند تاریخ خودشان را بشناسند. این خود دریچه‌ای باز می‌کند که به هر حال تحصیل‌کرده‌های ایران، به این کتاب نقادانه نگاه کنند و ببینند چه چیزهایی کم دارد و چه چیزهایی از حقیقت منحرف شده است تا بدین‌سان، یک جریان انتقادی ایجاد شود و از این طریق، این جریان، به مردم کمک خواهد کرد تا نسبت به تاریخ‌شان هوشیار شوند و به دنبال تاریخ خودشان بروند و آن را عمیقا و تحقیقا بشناسند.

روزنامه شرق
ارسال نظرات
نام:
ایمیل:
* نظر: