بحثبرانگیزترین بخش از این گونه ادبی آن است که آیا زندگینامهها میتوانند هم داستان باشند و هم مستند.
با حضور مهدی کاموس، نصرت الله محمدزاده و مصطفی خرامان در محل سرای اهل قلم نمایشگاه کتاب برگزار شد.
به گزارش تسنیم، صبح امروز نشست چالشهای شخصیتپردازی در زندگینامههای داستانی دفاع مقدس با حضور مهدی کاموس، نصرت الله محمدزاده و مصطفی خرامان در محل سرای اهل قلم نمایشگاه کتاب برگزار شد.
در ابتدا این مراسم مهدی کاموس با طبقهبندی کردن زندگینامههای شهدا در ژانر ادبیات دینی، گفت: بحثبرانگیزترین بخش از این گونه ادبی آن است که آیا زندگینامهها میتوانند هم داستان باشند و هم مستند.
وی در ادامه این سوال را مطرح کرد که میتوان به زندگینامه به چشم مستند تاریخی نگریست یا آنکه میتوان در آن شخصیتهای خیالی وارد کرد. این پژوهشگر حوزه دفاع مقدس تصریح کرد: زندگینامه شهدا را بیشتر سندی فرهنگی میدانم تا سندی تاریخی و سیاتگذاران فرهنگی کشور نیز باید به این مقوله بیشتر دقت کنند.
وی با اذعان بر این مساله که در دهه هشتاد نویسندگان بر این باور بودند که باید شخصیت مرکزی مستند باشد، گفت: مساله اصلی این بود که این استناد بواسطه مصاحبه با چند نفر اعتبار داشت؟ روایت چند نفر در آن دخیل بود؟
وی با اشاره به نمونههای موفق زندگینامه داستانی در جهان تاکید کرد در یک اثر خارجی ممکن است چهارصد نفر مورد مستند قرار گیرد؛ چون مستندگرایی حتی در جزییات واجد اهمیت است.
این نویسنده دفاعمقدس چالش امروز را در شخصیتهای فرعی دانست و این سوال را مطرح کرد که میتوان به آنان مستندوار پرداخت.
در ادامه نشست مصطفی خرامان با تاکید بر اینکه یکی از مشکلات در زندگینامهنویسی، شخصیتپردازی شخص اول است، گفت: اگر به همه داستانها نگاه کنیم میبینیم همه شخصیتها یک مدلاند. یکی از ضروریات چنین کتابهایی شخصیتهای واقعی است. آیا همه شهدا پیش از رفتن به جبهه یک مدل بودند و یک شیوه حرف میزدند؟
وی با تاکید بر اینکه شهدا دارای ابعاد شخصیتی متنوع هستند که از پیش از رفتن به جبهه با خود بدانجا بردهاند افزود: شابلونی وجود ندارد که همه را از روی آن بکشند.
سپس مهدی کاموس با تشریح نظر متفکران مکتب فرانکفورت درباره کلیشهسازی و انتشار در ادبیات عامهپسند با استانداردسازی شخصیت در ادبیات دفاعمقدس مخالفت کرد و سینمای دهه هفتاد را دفاعمقدس را نمونهای از با دام افتادن در این ورطه معرفی کرد و افزود: در ادبیات مقدس با تیپهایی روبروییم که تنها نامشان متفاوت است.
در ادامه نشست محمدزاده، نویسنده دفاعمقدس با اشاره بر اینکه هر داستانی فراز و نشیب خود را دارد که مستلزم تحقیق و بررسی است به گفتهای از نیچه اشاره کرد و گفت: نیچه میگوید جنگ بعد از پایان از طریق ادبیات پیدا میکند.
نویسنده «سفر سرخ» با تصریح بر اینکه عناصر داستانی برای زندگینامه داستانی تنها برای افزایش گیرایی آن است، گفت: شرط این مساله آن است که واقعیت بر عناصر داستانی چیره شود. زندگینامه داستانی سند تاریخی نیست؛ بلکه فرهنگ ادبی است.
وی با تبیین تفاوتهای رمان و زندگینامه داستانی وظیفه این گونه ادبی را شناخت شخصیت، تامل بر تفکر وی، پی بردن به واقعیت و جامعه آن دانست. محمدزاده با تاکید بر آنکه باید در این گونه ادبی از اکشنهای یک شخصیت عبور کرد، گفت: افکار درونی آن شخصیت به قدری زیباست که دیگر رفتار فیزیکی وی برای مخاطب جذابیتی نخواهد داشت.
در انتها خرامان با تاکید بر اهمیت شخصیتهای فرعی، عدم توجه به این مقوله را منتج به دیالوگهای کلیشهای و فاقد تاثیر بر مخاطب دانست.