انتشار: ۱۱:۱۰ - ۱۷ اسفند ۱۳۹۴
یادداشتی از امیر بکان درباره خداحافظی علی رهبری:

ما را چه می شود!

چرا قرارداد نوازندگان اینهمه باید مشکل ساز شود ولی پول جشنواره به راحتی و آسودگی تامین می شود ؟! چرا بچه ها را به جان یکدیگر می اندازید که اینگونه با هم رفتار کنند؟ چرا برای موسیقی کلاسیک آنچنان که باید ارزش قائل نیستید و برای آن هزینه نمی کنید؟ چرا بچه های ارکستر و رهبر آن باید همواره دغدغه مسائل مادی که حق مسلم شان است را داشته باشند؟
به گزارش خبرنگار موسیقی تابناک فرهنگی، امیر بکان به عنوان موزیسینی که سابقه عضویت در شوراهای مختلف موسیقی از وزارت ارشاد گرفته تا خانه موسیقی و صدا و سیما را دارد یادداشتی درباره خداحافظی علی رهبری برای تابناک فرهنگی ارسال کرده که در ادامه می آید.

امیر بکان در این یادداشت که با عنوان«ما را چه می شود!» نوشته شده آورده است: 


مدت های مدیدی است که جامعه موسیقی کشور درگیر تنش هایی است که تمام آثار منفی این تنشها فقط و فقط به هنرمندان این رشته باز می گردد و البته در این میان سوءاستفاده کنندگانی هم هستند که آماده اند از آب گل آلود ماهی بگیرند! و چه بسا این فرصت طلبان از همین خانواده باشند که امیدوارم اینچنین نباشد.

جامعه امروز موسیقی ایران جامعه کوچک و شکننده ای است و با توجه به شرایط موجود در جامعه باید بسیار با احتیاط کار کرد تا آسیبی به این قشر شکننده وارد نیاید. مسایلی از قبیل تعطیلی کنسرت ها با توجه به حمایت همه جانبه وزارت ارشاد و تصمیمات چند گانه در رابطه با این امور موجی از بی اعتمادی را در میان موسیقیدانان رقم زده است.

مسائل اتفاق افتاده دیگر در این ایام بحث مشکلات ارکستر سمفونیک و موضوعات خانه موسیقی همه و همه مشکالتی بود که می شد با درایت و مشی بالغانه و به دور از هیاهو حل و فصل شود و در این بین به نظرم بزرگان کوتاهی کرده اند. ماجرای ارکستر که به جای خوبی ختم نشد و با اینکه تغییرات اساسی و ساختاری با حضور استاد علی رهبری و با حمایت های وزیر محترم و معاونت محترم هنری انجام شد ولی گویی ماجرا از جاهای دیگر آب می خورد.

 متاسفانه همه امور در هاله ای از ابهام قرار میگیرد و روشنگری نمی شود و همه گویی به یکدیگر شک دارند و متولی امور گویی مشخص نیست که هر کس بر اساس تخصص و تعهد باید به کار خود برسد و در اموری که در آن تخصص ندارد دخالت نکند! وقتی صحبت از آهنگسازی است همه نظر می دهند در امور نوازندگی همه صاحب نظرند در امور پژوهش و تالیف که دیگر همه صاحبنظریم و حال در امور اجرایی ساختاری به اسم ارکستر سمفنیک و رهبری هم نظر داریم!!!

 آیا با حضور شخصی مثل استاد علی رهبری که سابقه مشخص و شفافی دارند و جزو رهبران طراز اول در سطح بین المللی می باشند شکی داریم؟! آیا جز این است که با حضور ایشان یک رفورم و شبه انقالبی در ذهن اعضای ارکستر به وقوع پیوسته و دوستان کمی با نوع فرایند حرفه ای و اصول اجرا و با هدایتهای فهیمانه این مرد بزرگ در یک طراز بین المللی آشنا شده اند و همه اینها به لطف حضور ایشان است. بماند حرکت های بچه گانه تعدادی در روزهای نخست که باعث رنجش ایشان شد ولی علی رهبری برای انجام کاری بزرگ به ایران آمد و این بازی ها برای او که یک حرفه ای تمام عیار است به چشم نیامد و البته دوستان رفتار خود را ویرایش کردند و دوباره به آغوش خانواده بازگشتند. 

من نمی دانم که مجموعه معاونت هنری با ایشان در ابتدای راه چه وعده کرده اند خود می دانند و خدایشان ولی همه این را بدانیم که وجود استاد رهبری برای موسیقیدانان جدی حضوری مبارک است که بعید میدانم آنرا با چیز دیگری عوض کنند. چرا ما ظرفیت پذیرش افراد درجه یک را نداریم؟! نمونه مشهود آن در فوتبال! حالا هم در ارکستر سمفنیک که وجود آن یک دستاورد هنری باارزش در این سرزمین است. مارا چه شده ؟ چرا به وعده هایمان عمل نمی کنیم؟ چرا قلب یک هنرمند شاخص و دلسوز را به راحتی میشکنیم و به روی خودمان هم نمیاوریم؟ مایسترو رهبری چه کسی در این طراز قدرت هماوردی با جنابعالی را دارد؟ 

سمفونی شماره 9 بزرگ مرد عالم موسیقی بتهون چگونه اجرا شد؟ سمفونی فانتاستیک برلیوز چگونه؟ این انرژی حضور شما با همه دستاوردهای هنری شما و اهتمام اعضای ارکستر و به ویژه جوانان جویای نام بود که این لحظات خوش را در تاریخ میراث شنیداری این سرزمین رقم زد. تا به حال جناب استاد رهبری هیچکس به شکلی که شما طراحی کردید از ضبط آثار آهنگسازان جوان ایرانی که دیدید چگونه خوش درخشیدند در داخل کشور حمایت جدی نکرده بود! و صد البته تلاش نوازندگان که بدون هیچ چشم داشتی و فقط برای اعتلای هنرشان این پروژه را به ثمر نشاندند شایسته تقدیر و تحسین اند و ای کاش مسئولین امر این موضوع را با عمق وجودشان درک می کردند. 

واقعا ما را چه شده؟ چرا اینقدر ناسپاس شده ایم؟ روزهای اول در ارشاد و خانه موسیقی و تالار چه روزهای خوبی بود و همه از حضور خجسته این استاد فرهیخته می گفتند و بازار تعارفات معمول ما ایرانی ها گرم بود حالا چه شده؟ آیا این همان علی رهبری نیست که جانش را به لبانش رسانده ایم که اینبار البته با دلی شکسته جالی وطن کند! چرا به وعده هایمان عمل نمی کنیم؟ 

چرا نوازندگان را تحت فشارهای بیرونی قرار می دهیم که نتوانند درست تصمیم بگیرند؟ آیا تشخیص سره از ناسره اینقدر دشوار شده که اینگونه رفتار کنیم؟!دورویی و ریاکاری تا چه حد؟ و به چه قیمتی؟ با قیمت از دست دادن همچنین سرمایه های ارزشمندی؟ چرا بنیاد رودکی به موسیقی به ارکستر به موسیقیدان و به نوازندگان جفا می کند؟ چرا قرارداد نوازندگان اینهمه باید مشکل ساز شود ولی پول جشنواره به راحتی و آسودگی تامین می شود ؟! چرا بچه ها را به جان یکدیگر می اندازید که اینگونه با هم رفتار کنند؟ چرا برای موسیقی کلاسیک آنچنان که باید ارزش قائل نیستید و برای آن هزینه نمی کنید؟ چرا بچه های ارکستر و رهبر آن باید همواره دغدغه مسائل مادی که حق مسلم شان است را داشته باشند؟ 

روزی نشد که بچه ها برای مطالبات به حقشان از استاد رهبری استمداد نکنند و ایشان مقابل یک مشکل بزرگ که در همه جای جهان از بدیهی ترین حق یک هنرمند است قرار بگیرند!!! وااسفا و ای وای بر کسانی که تا الان با سرنوشت این همه هنرمند بازی کرده اند! با شخصیت یک رهبر بین المللی و طراز اول بازی کرده اند! و با آبروی هنرفاخر این سرزمین بازی کرده اند!بیایید تا دیر نشده مسائل را یکبار برای همیشه حل و فصل کنیم بیاید تا دیر نشده اعتماد را به هنرمندان بازگردانید بیایید در راس هر امری متخصص آن رشته را سر کار بگمارید که ادبیات معیار با انسان های متعالی و متخصص را بلد باشد. قواعد بازی در این سطح را بلد باشد و به بی راهه نزند! 

جناب استاد رهبری ما کارهای شما را از زمان رهبری تان در ارکستر ژونس موزیکال می شناسیم و تعقیب می کنیم. من اکثر اجراهای شما را در نقاط مختلف ایران روی نوار کاست دارم و باید بچه ها این کارها را بشنوند و بدانند که با چه رهبری و در چه سطحی کار می کنند. شما جدای از یک رهبر و هدایتگر عالی یک تحلیلگر و یک آنالیزور بزرگ که به اکثر رپرتوار موسیقی کالسیک از باروک تا معاصر اشراف دارید . قدرت آنالیز وتفسیر و تعبیر شما از یک اثر بی نظیر است و این را موسیقیدانان و نوازندگان فهیم می فهمند و درک می کنند. البته همه رهبرانی که تا به امروز در این سرزمین کار کرده اند زحمت کشیده اند ولی کار شما متفاوت است و جامعه آکادمیک این را درک می کند و برایش ارزشمند است این حضور.

 مایسترو علی رهبری هنرمندان فهیم این سرزمین شما را با تمام وجود دوست دارند و با تمام وجود و احترام به رسم ادب در محضر شما تمام قد می ایستند و قدر زحمات شما و دغدغه های شما را می فهمند و آرزو می کنند که شما در ایران بمانید و از انعکاس نور وجودتان و هنر و تجربیاتتان بر هنرمندان بتابانید و آنان را سیراب کنیدو امیدواریم که دست اندرکاران ارکستر با دلجویی خالصانه از  شما استاد بزرگوار فرصت و موهبت حضور مبارک شما را از نوازندگان با معرفت و معصوم ارکسترسمفونیک دریغ نکنند.

با ارادت و احترام امیر بکان


ارسال نظرات
نام:
ایمیل:
* نظر: