علی رهبری مدیر هنری و رهبرارکستر سمفونیک تهران هم اکنون مشغول تمرین و کار با ارکستر سمفونیک دولتی آنتالیاست . او که بعد از اجراهای ارکستر سمفونیک تهران به ترکیه سفر کرده تا اجراهایی با این ارکستر داشته باشد از وضعیت موجود ارکستر و نوع نگاه برگزار کنندگان جشنواره موسیقی فجر انتقاد کرد.
به گزارش خبرنگار موسیقی تابناک فرهنگی، علی رهبری در یادداشتی که در اختیار تابناک فرهنگی قرار داده آورده است: من هم اکنون مشغول کار کردن با ارکستر سمفونیک دولتی آنتالیا هستم ، ارکستری که از نظر سنی میتوان آن را با ارکستر تهران مقایسه کرد چرا که همه نوازندگان آن جوان پر انرژی و پر از انگیزه و دارای امید و آرزو هستند.
طی ۲ ماه گذشته این سومین باری است که اینجا دعوت شده ام اما سابق وقتی اینجا می آمدم خوشحال می شدم ولی الان این حضور و دیدن این ارکستر مرا خیلی غمگین می کند چرا که در تمام مدت در حال مقایسه این ارکستر با ارکستر سمفونیک تهران هستم. ارکستر تهرانی که تقریبا تمام مسولینش قادر به درک آن نیستند و نمیتوانند بدانند و درک کنند این ۷۵ نفر در ۱۱ ماه گذشته چه کرده اند و چه زحماتی کشیده اند.
من در حال مقایسه ارکستر سمفونیک تهران هستم که در ۱۱ ماه عمرش، بیش از ۱۱ بار دست گدایی جلوی بنیاد رودکی دراز کرده و با این وجود هیچ ماهی حقوقش را درست دریافت نکرده و هنوز هم دستمزدش را کامل دریافت نمیکند.ارکستری که هیات مدیران به اصطلاح سیاست گذاری آن هیچ تجربه و اطلاعی در موسیقی سمفونیک ندارند.ارکستری که هر ماه تهدید به بستن آن می شود.ارکستری که برایش عمدی تبلیغ نشده که ثابت کنند مخاطب ندارد و از شرش راحت شوند و در عین حال بلیط هایش فروش میرود ؛مردم دوستش دارند و تشفیقشان میکنند .
ارکستری که به خاطر کیفیت کارش به جشنواره های چین و اتریش دعوت شده ولی در جشنواره مملکت خودش به زور یک برنامه برایش در نظر گرفته بودند
ارکستری که در جشنواره مملکتش شاید حرفه ای ترین و بالاترین سطح هنری را عرضه کرده ولی هیچکس از آن حتی یادی هم نکرد.
حالا شاید متوجه شوید چرا دیگر دلم در اینجا شاد نمی شود.
در اینجا وقتی بیاد بچه های خودمان می افتم دلم میسوزد و راستش کمی خجالت هم می کشم.
جشنواره فجر آمد و رفت و مسولین هم از آن بسیار راضی بودند چرا که راضی نباشند .مسولین ما بیشتر از این را نه دیده اند و نه درک آن برایشان مقدور است.اگر دیده بودند متوجه می شدند که اگر اسم این برنامه ها فستیوال است پس در شهری مثل استانبول هر ۲ هفته یک فستیوال موسیقی برگزار می شود چرا که برنامه هایشان خیلی شبیه جشنواره موسیقی فجر است .
آدم دلش میسوزد اکثر رسانه ها هر روز روزی چند بار بدون انتقاد از جشنواره حمایت کردند و این برای کسی که تجربه ای داشته باشد حیرت انگیز است. ادم دلش میسوزد که هنر مندان ایرانی فراوانی هستند که کسی سراغشان نمیرود همانطور که ۴۰ سال سراغ ما نیامدند.آدم دلش میسوزد که ما شخصیت های فراوانی در رشته های هنری داریم ولی فقط چند نفر از آقایون و خانم ها را در همه جا میبینیم.همه جا همانها هستند؛ همان چند آهنگساز ؛ همان چند رهبر؛ همان چند نوازنده سنتی ، انگار که بقیه وجود ندارند.
در ایران فرقی بین دفتر موسیقی یا خانه موسیقی وجود ندارد فقط به همینجا هم ختم نمیشود هر کجا که بروی همین ها هستند. در ایران احتیاجی به وزارت فرهنگ و ارشاد در موسیقی نیست چونکه در هر صورت یک عده بخصوصی تقریبا تمام کارها را کنترل می کنند.
من از روزی که به ایران آمده ام هر کاری را که دیده ام توسط چند نفر بیشتر کنترل نمیشده؛ بنیاد رودکی ، دفتر و خانه موسیقی و تقریبا تمام شوراهای موجود یکی هستند. همه چیز دست یک گروه است که از خانه موسیقی شروع شده تا صدا و سیما و در تمام راهروهای وزارت فرهنگ و ارشاد.
مسولین، خودشان هم در دست این افراد گیر کرده اند چونکه نه تنها این افراد ساخته و پرداخته دست خودشان بوده بلکه دیگر نمیدانند چطور از مزاحمتشان خلاص شوند.