سی و یکمین جشنواره موسیقی امسال با اتفاقات عجیبی همراه شد. از لغو سه کنسرت آن در روز اجرایشان تا مدیریت زیرپوستی موسیقی توسط کسانی که حکم رسمی نداشتند.
سرویس موسیقی تابناک فرهنگی- به یقین یکی از عجیب ترین اتفاقات سی و یکمین جشنواره موسیقی فجر لغو کنسرت کاوه یغمایی بود. عجیب از آن جهت که چطور می شود یک هنرمند چند ساعت مانده به اجرا، کنسرتش لغو شود ولی همزمان در نشست خبری حاضر شود و تمام مسئولیت ها را بپذیرد و حتی بگوید«هزینه ها و خسارت های جشنواره را نیز پرداخت می کنم.»
کنسرت کاوه یغمایی طبق گفته برگزار کنندگان جشنواره که از مدتها قبل اعلام کرده بودند قرار بود روز دوشنبه 26 بهمن در دو سئانس ساعتهای 18/30 و 21 در سالن میلاد نمایشگاه بین المللی تهران به روی صحنه برود. اما خبر لغو این دو اجرا در همان روز 26 بهمن منتشر شد و یغمایی ظهر همان روز طی نشستی خبری سعی کرد درباره این اتفاق به سبک و سیاق عجیبی توضیح بدهد.
یغمایی در نشست خبری خود درباره لغو کنسرت خود چنین گفته بود: متاسفانه گفته‌اند که ارکستر من به اجرا نرسیده درحالی که طی 15 روز اخیر ما با فشار زیاد تمرین کرده بودیم و کاملا آماده اجرا بودیم.
همچنین وی اعلام کرد که لغو کنسرت او را به گردن یکی از بافت‌های موسیقی نیندازند و خاطرنشان کرد: مدیریت سالن، مسئولان جشنواره، روابط عمومی و هیچ‌کس دیگری مقصر لغو این کنسرت نبود و من مسئولیت آن را به‌طور کامل برعهده می‌گیرم. امیدوارم که با انتشار آلبوم به زودی بتوانم از خجالت همه دربیایم و مشکلات را رفع کنم.
درباره دلیل واقعی لغو کنسرت کاوه یغمایی،حمیدرضا نوربخش(مدیر سی و یکمین جشنواره موسیقی فجر) تلفن های مکرر خبرنگار ما را طی روزهای مختلف برای پاسخ دقیق به این پرسش که«چگونه یک هنرمند کنسرتش لغو می شود و او بزرگوارنه، نه به کسی می توپد نه کسی را مورد خطاب قرار می دهد و نه به جایی شکایت می برد؟» بی پاسخ گذاشت. همچنین تلاش ما برای کسب اطلاعاتی در این زمینه از کاوه یغمایی و نزدیکان او نیز بی نتیجه ماند.
در چنین شرایطی و در حالی که مدیر سی و یکمین جشنواره موسیقی فجر درباره لغو سئوال بر انگیز کنسرت کاوه یغمایی راه دیگری را در پیش گرفته سه روایت از این ماجرا در محافل مختلف جامعه موسیقی پیچیده است که بد نیست نگاهی به آنها بیندازیم.
روایت های زیر پس از لغو کنسرت کاوه یغمایی نُقل محافل موسیقیدان ها بوده است و هنوز هم زبان به زبان می چرخد:
1- کاوه یغمایی ممنوع الکار است و مدیران جشنواره موسیقی فجر فکر می کردند که بتوانند تاییدیه این هنرمند را حداقل برای یکی از رویدادهای مناسبی که جشن پیروزی انقلاب اسلامی است از مراجع بالاتر بگیرند که سنگشان به خطا رفت و نتوانستند نظر این مراجع را جلب کنند. یعنی پیش از اینکه تمام تاییدیه های لازم برای اجرای کاوه یغمایی در جشنواره گرفته شود نام او را سر خود در جدول جشنواره گنجاندند. که البته با توجه به سابقه اجرایی و یا ارتباطی برخی دست اندرکاران و مدیران جشنواره با مراجع مربوطه پذیرفتن ناتوانی آنها در پیش بینی نتیجه نهایت چنین کاری، کمی دور از ذهن به نظر می رسد.
2- روایت دوم این است که گروه کاوه یغمایی از نظر فنی برای اجرای این کنسرت آماده نبودند و بخاطر همین یغمایی همه خطرها و ادامه ممنوع الفعالیت های بعدی را به جان خرید و یک تنه همه مشکلات و مسئولیت ها را گردن گرفت تا آبرویش از نظر فنی و اعتباری آنهم پس از چند سال دوری از صحنه حفظ شود که البته یغمایی به صراحت گفته گروهش همگی از حرفه‌ای ترین‌ها هستند؛ یغمایی در نشست خبری اش اینگونه توضیح داده بود: همسرم نیلوفر با اینکه پدرش در بستر بیماری بود می‌خواست روی صحنه بیاید و همه نوازندگان ما؛ آرین کشیشی، مسعود همایونی، آرون حسینی، ساپگین یغمایی ، نگین پارسا و هومن غفاری از بهترین نوازندگان هستند که قرا ربود در این اجرا کنار ما باشند اما متاسفانه اتفاقی افتاده و اجرای ما لغو شده است.
3- و اما گزینه آخری که بیشتر بر سر زبانها افتاده و پیروز ارجمند(مدیرکل سابق دفتر موسیقی) نیز در گروه های تلگرامی مختلف درباره آن بسیار سخن گفته روایت متفاوت تری است: «با توجه به ممنوع الکاری یغمایی و تبلیغات خوب جشنواره برای اسم او و همچنین پر شدن سالن کنسرت وی در کمتر از چند ساعت ،چرا باید این درآمد هنگفت به جیب جشنواره موسیقی فجر برود؟ پس یک سناریو از پیش تعیین شده می نویسند و اسم او را وارد جدول جشنواره موسیقی فجر می کنند و بعد خبر لغو کنسرتش را بدون هیچ دلیل مشخصی مطرح می کنند یعنی به یکبار برای یک کنسرت 5 شبه در آینده از قبل برنامه می ریزند و پول بلیت هایی که بالای 100 هزار تومان می توانند بفروشند را از قبل می شمارند. اینکه یغمایی بدون هیچ اعتراضی مسئولیت ها را می پذیرید یا به او گفته اند که اگر اعتراضی کنی دیگر مجوزی برای فعالیت آینده نخواهی داشت و یا او خود وارد یک بازی است و از قبل تطمیع شده. بازی که اغلب می دانیم پشت داستان و سود مالی و معنوی اش چه کسی است.»
اطلاعاتی که این روایت آخر را جالب تر می کند این است که طبق خبر موثق قرار بوده از چند نوازنده دارمز برای اجرای یکی از قطعات استفاده شود که از 10 روز مانده به اجرا، کسی برای تمرین به این نوازنده ها خبری نداده و اصلا تمرینی در کار نبوده است.
البته روایت دیگری نیز در این زمینه وجود دارد که شاید بتوان نام «حساسیت زدایی از نام یک هنرمند» را بر روی آن گذاشت.
در هر صورت اینها روایت هایی است که درباره لغو شدن کنسرت کاوه یغمایی وجود دارد و می شود یکی از آنها، یا ترکیبی از برخی روایتهای آمده در این متن را در شکل گیری اصل ماجرا دخیل دانست. اما روایت اصلی هر چه باشد فعلا نه کاوه یغمایی و نه مسئولان جشنواره تمایلی برای گفتن آن تمایلی ندارند.
نویسنده :آمن خادمی