انتشار: ۱۶:۲۲ - ۲۰ دی ۱۳۹۴
رامین صدیقی: در سال 92 چهره‌هایی را دیدم که در طول ماه‌های برنامه‌ریزی جشنواره نبودند و بعد یک دفعه در این 10 روز جشنواره ظاهر شدند. من به‌طور کلی اعصاب تنش و کشمکش با این‌گونه افراد را نداشتم و ندارم و اگر می‌ماندم باید بالاخره با کسی گلاویز می‌شدم. من که کارمند دولت نیستم که ملزم به تحمل برخی بی‌نظمی‌های سازمانی باشم. به همین دلیل از منظر خودم، تصمیم درست را گرفتم و بی‌جنجال کنار کشیدم.
به گزارش تابناک فرهنگی، سه دوره موفق برگزاری بخش بین‌الملل جشنواره موسیقی فجر از سال 90 تا 92 بر عهده رامین صدیقی، مدیر موسسه انتشارات موسیقی «هرمس» بود که علی‌رغم کمبود بودجه به‌خوبی برگزار شد و هنرمندان بین‌المللی سرشناسی چون انور براهم و اشتفان میکوس در این جشنواره برای اولین بار اجرا داشتند که با استقبال همگانی این بخش مواجه شد. اما زمانی که گمان می‌رفت او باز هم به این سمت برگزیده شود، کناره گرفت و دیگر حاضر به همکاری نشد. حتی امسال نیز تمایلی به همکاری با مدیر جشنواره ندارد و خوشحال است که همکاری نمی‌کند. با او درباره دلایل استعفای آن روز و عدم تمایل به همکاری امروزش گپی زده‌ایم.

چه شد در سال 92 علی‌رغم تجربه موفق سه دوره دبیری بخش بین‌الملل جشنواره، از آن کناره گرفتید؟
فارغ از اینکه بعد از سه سال و به‌خاطر مشغله‌های خودم، واقعا تمایل داشتم تا از ادامه همکاری عذرخواهی کنم، دو، سه مساله دیگر هم مرا آزرد که باعث شد تصمیمم را برای کنار رفتن از جشنواره تسریع کند. مثلا یکی، دو روز قبل از کنفرانس مطبوعاتی جشنواره سال 92 خبردار شدم یک گروه خارجی دیگری هم دارد به جشنواره می‌آید (گروه آقای رامیز قلی‌اف)! بدون اینکه به‌عنوان مسئول بخش بین‌الملل در جریان باشم.

که اساسا با سیاست‌ها و اشل کاری شما در جشنواره نمی‌خواند!
دقیقا.

شما سه اصل برای انتخاب گروه‌ها در بخش بین‌الملل جشنواره داشتید که اولا گروه‌ها از هنرمندانی باشند که در 10 سال اخیرا به ایران نیامده باشند که آقای قلی‌اف بارها آمده بود. دوم گروه‌ها از حیطه سیاست‌های کاریتان باشند که قلی‌اف سلیقه موسیقایی شما نیست و سوم اختیار تام برای مدیریت بخش بین‌الملل داشته باشید و مدیران در کار شما دخالتی نکنند.
که در این سه سال داشتم و اطمینان متقابل وجود داشت.

البته درباره آقای قلی‌اف نداشتید.
این چیزی بود که دو روز قبل از کنفرانس مطبوعاتی خبردار شدم. حرف شما را قبول دارم. فارغ از اینکه آقای قلی‌اف هنرمند مطرحی در موسیقی است، در برنامه ما جایگاهی نداشت. به‌خصوص اینکه در همان سالی که آقای قلی‌اف را آوردند، من دبیر بخش بین‌الملل به علت کمبود بودجه، حضور دو گروه دیگر را ملغی کرده بودم.

دلایل دیگر کناره‌گیری شما چه بود؟
آقای ارجمند در نشست مطبوعاتی جشنواره آمدند، آن هم در شرایطی که هنوز جوهر امضای حکم ایشان خشک نشده بود. اظهارنظرهایی کردند که بدون همفکری یا مشورت با ستاد جشنواره بود. هرچند اگر به‌عنوان رعایت سلسله مراتب سازمانی بپذیریم که ایشان به‌عنوان رئیس سمبلیک جشنواره باید حضور می‌داشتند و از جانب دولت به اهالی رسانه خیر مقدم می‌گفتند، مشکلی نبود. اما ایشان اظهارنظرهایی کردند که می‌خواهیم چنین کنیم و چنان کنیم که اصلا جایش در کنفرانس مطبوعاتی نبود و این بی‌احترامی به ما بود.

دلیل دیگر؟
سومین مساله هم در اجرای گروه آقای قلی‌اف اتفاق افتاد. می‌دانید که در زمینه کیفیت صدا وسواس زیادی دارم. من برای ساوندچک تک‌تک هنرمندان حضور داشتم، با بهترین صدابرداران داخلی و خارجی همکاری کردیم و دقت داشتیم تا حتی زاویه فلان میکروفن میلیمتری تنظیم شود تا صدای درستی به شنونده‌ها در سالن بدهیم. در این زمینه با کمال قاطعیت ادعا می‌کنم که هیچ کنسرتی تا به‌حال برگزار نکرده‌ام که صدای بد داشته باشد. آن‌وقت دیدم برای گروه آقای قلی‌اف که بعد از ما ساوندچک داشتند، دو یا سه همراه ایرانی هم روی سن آمدند و برای ساوندچک به عوامل فنی تالار وحدت که منتظر دستورالعمل از گروه بودند، گفتند فعلا هفت، هشت میکروفن و چند مانیتور روی صحنه بیاورید، ما خودمان جورش می‌کنیم! دیدم کمترین اطلاعاتی از صدا، کیفیت، اجرای کنسرت و... ندارند. حقیقتا به من برخورد. پیش خودم گفتم چرا دارم 10 روز زحمت و بی‌خوابی می‌کشم که از استاندارد 100 حداقل به 90 برسم؛ آن‌وقت یک گروه در جشنواره حتی تمایلی ندارد تا به پنج برسد و تازه راضی و خوشحال هم هست. کیفیت آن اجرا را هم که خودتان یادتان هست. و به‌هرحال آن اجرا هم در کارنامه من قرار می‌گرفت.

چرا آن زمان این مساله را عنوان نکردید؟ خاطرم هست که خود من از شما درباره این گروه پرسیدم که با توجه به سه اصل شما حضور قلی‌اف معنایی دارد؟
برای اینکه من نمی‌دانستم اصلا این گروه را چه کسی آورده و چگونه به جشنواره اضافه شده است.

من که برای مصاحبه به هتل تهران رفتم، گفتند آقای پیروزپی اینها را آورده‌اند.
من تا پیش از نشست خبری از آمدن گروه اطلاعی نداشتم. اصلا اگر بهترین گروه دنیا هم بودند، باید مسئول بخش بین‌الملل از آن خبردار می‌شد. حتی اگر رایگان و بدون تحمیل هزینه به جشنواره آمده باشند، این بدترین بی‌احترامی و ناهماهنگی اداری بود.

آن زمان هم این اعتراض را می‌کردید؟
بله؛اعتراض کردم، اما آنقدر درک سازمانی دارم که وقتی افراد بالادستی در تشکیلات وجود دارند، اول با آنها در میان بگذارم. من به آقای ترابی و ریاحی اعتراض کردم و آنها هم به‌درستی در جریان مساله نبودند. می‌دانید که اصولا هم آدمی جنجالی و اهل حاشیه نیستم. نتیجه این شد که بعد از نواختن آخرین نت از آخرین گروه خارجی، به آقایان ترابی و ریاحی گفتم که دیگر در جشنواره نیستم.

درست است که مدیر فعلی جشنواره موسیقی نیز دبیری بخش بین‌الملل امسال را به شما پیشنهاد کرده بود؟
پیشنهاد بر عهده گرفتن مسئولیت بخش بین‌الملل را صریحا ندادند، اما بله، آقای نوربخش در شهریور برای همکاری از من دعوت کردند و قبول نکردم. سه دلیل داشتم چراکه فرصت کمی داشتیم و زمان برای برنامه‌ریزی و آوردن گروه‌های متناسب با استانداردهایم و البته بودجه‌ای معقول، کافی و امکان‌پذیر نبود؛ پنج ماه برای من زمان کمی بود. دلیل دوم تجربه‌ای است که در سال92 به دست آوردم و به‌خاطر آن از بخش بین‌الملل جشنواره بیرون آمده بودم. چراکه احساس کردم شاید دیگر اختیار کافی را در سمت خود نداشته باشم و اگر قرار بود بازهم ناگهان پیغام می‌آمد که فلان گروه هم قرار است اجرا داشته باشد، برایم قابل تحمل نبود! یا اینکه طی کار، دستور می‌آمد که آقای فلانی هم نظراتی دارند یا با آقای فلانی هم مشورت کنید.

چطور؟ آیا در بخش شما هم دخالت کردند؟
در سال 92 چهره‌هایی را دیدم که در طول ماه‌های برنامه‌ریزی جشنواره نبودند و بعد یک دفعه در این 10 روز جشنواره ظاهر شدند. من به‌طور کلی اعصاب تنش و کشمکش با این‌گونه افراد را نداشتم و ندارم و اگر می‌ماندم باید بالاخره با کسی گلاویز می‌شدم. من که کارمند دولت نیستم که ملزم به تحمل برخی بی‌نظمی‌های سازمانی باشم. به همین دلیل از منظر خودم، تصمیم درست را گرفتم و بی‌جنجال کنار کشیدم. واقعا نمی‌دانم که آیا در سال 93 از این اتفاقات افتاد یا نه، یا اینکه در دوره جدید خواهد افتاد، اما حسی غریزی به من می‌گفت که این احتمال زیاد است، پس از حضورم صرفنظر کردم.

حتی با تیم آقای نوربخش همین احساس را کردید که دعوت او را نپذیرفتید؟
حتی با تیم آقای نوربخش هم. من مطمئن نبودم که ایشان می‌تواند تا این‌ حد اختیار داشته باشد که مرزهایش را در این زمان محدود ببندد. ترجیح می‌دهم اگر می‏خواهم کار کنم بتوانم از سر تا ته آن دفاع کنم. نه اینکه بگویم تا این‌ بخش کار را من انجام داده‌ام و بقیه به دستور فلانی بوده و این مساله تقصیر من نبود و فلانی سفارش کرده بود.

یعنی همان ضرب‌المثل من نبودم و... تقصیر آستینم بود.
یعنی اینکه همیشه باب شانه خالی کردن از زیر کار وجود داشته باشد. این‌گونه نمی‌توانم کار کنم. به آقای نوربخش هم گفتم که اگر تجربه اول شما در این مدت محدود خوب باشد، اگرمنصفانه فکر کنید نباید انتظار داشت تا در این مدت محدود تحول خاصی انجام گیرد، اما اگر سنگ بنایی بگذارند که سازمان‌یافته و نظام‌مند باشد و بتوانند از 30 بهمن امسال برای سال بعد آغاز به کار کنند، حتما در زمینه همکاری، تجدید نظر می‌کنم.

پس چگونه زودتر از این صحبت ها تصمیم گرفتید که امسال هم در جشنواره همکاری نکنید؟
گاهی اوقات آدم تصمیماتی می‌گیرد که بیشتر حسی است، ولی بعدا اتفاقاتی پیش می‏آید که متوجه می‏شوید، اشتباه حس نکرده بودید! مثلا امسال که آقای نوربخش از من خواستند همکاری کنم جواب منفی دادم و گفتم از نظر زمانی نمی‌رسم. در حالی که ایشان هنوز هیچ دوره‌ای از جشنواره را مدیریت نکرده بود که بتوانم بر اساس نقاط ضعف قبلی چنین ارزیابی‌ای داشته باشم. اما حالا و با مصاحبه‌هایی که از او و همکاران‌شان در این چند هفته خواندم، خوشحال شدم که دعوت به همکاری را قبول نکردم، زیرا حرف‌هایی زده شد که اگر من در تیم جشنواره بودم مایل نبودم آن حرف‌ها به من هم منسوب شود.
جشنواره جای تکرار نیست و من این حرف را قبول ندارم، چون اکنون در برنامه جشنواره چند گروه یا هنرمند تکراری دارند. مثلا آقای سالار عقیلی، آقای ساکت یا آقای شعاری همگی حداقل در یکی از دوره‌های بیست و هفتم، بیست و هشتم یا بیست و نهم جشنواره حضور داشتند و امسال هم حاضرند. هرچند شخصا اشکالی در این نمی‌بینم که برخی هنرمندان در دوره‌های مختلف اجرا داشته باشند، اما منظورم این است که اگر در گذشته کاری شده که شما هم آن را انجام داده‌اید، چرا در کار خود آن را قابل دفاع و برای کسانی که در گذشته انجام داده‌اند آن را توجیه‌ناپذیر می‌دانید.

البته تنها آقای نوربخش دوره‌های قبل جشنواره موسیقی فجر را زیرسوال نبرده‌اند، بلکه آقای هوشنگ کامکار هم گفته‌اند دوره‌های قبلی غیرحرفه‌ای بوده است.
بله؛ حق با شماست. آقای هوشنگ کامکار هم جشنواره‌های قبلی را غیرحرفه‌ای دانسته‌اند که بهتر است بگویند کجا، کی، چه کسی و چه چیزی در جشنواره‌های قبلی غیرحرفه‌ای بوده است. با کلی حرف زدن که نمی‌شود جشنواره بهتری داشت و این مسائل تنها باعث دلخوری می‌شود. کارنامه هر دوره جشنواره را مردم بهتر می‌توانند قضاوت کنند.

منبع: روزنامه فرهیختگان
ارسال نظرات
نام:
ایمیل:
* نظر: