نام علیرضا مشایخی در ایران به نوعی مترادف با موسیقی مدرن است؛ موسیقیدانی که سخن گفتنش نیز مانند موسیقی اش بدون محافظه کاری و تعارفات مرسوم ما ایرانی هاست و به راحتی می گوید«آیا واقعا متوجه نیستیم که اصولا جامعه ی موسیقی ایران با حقیقت نسبتی ندارد؟» گفتگوی تابناک فرهنگی با علیرضا مشایخی در ادامه می آید:
بسیاری از اهالی موسیقی گسترش موسیقی مدرن در ایران را مدیون تلاشهای شما میدانند؛ پیش از شما موسیقی مدرن در ایران چه روندی را طی میکرد؟- احتمالا من اولینبار ضرورت نوآوری رادیکال بدون محافظهکاری را مطرح کردم. مدرنیسم دارای مبانی ویژهی خود است و پیش از آن در موسیقی ایران چنین مصداقی قابل پیگیری نیست. اما مسئلهی اولینبودن از نظر من مهم نیست. آنچه از نظر من مهم است، و شاید من هم در آن سهمی داشتهام، تداوم در تلاش سیستماتیک در زمینهی توجه اذهان به مسئلهی مدرنیسم در موسیقی است.
*اکثر صاحبنظران موسیقی، شما را نخستین آهنگساز مدرن ایرانی میدانند؛ تا چه حد این مسئله را قبول دارید؟- از نظر آماری شاید بتوان گفت، که آثار من جزو اولین آثار از آهنگسازان ایرانیست که در مجامع معتبر بینالمللی مطرح شده است. هر آینه سؤالهای شما مرا بهسمت خودستایی سوق میدهد و این صحیح نیست. توجه داشته باشید که قضاوت نهایی با تاریخ است. اما نمونههایی در تاریخ قابل مشاهده است، که از شناسایی معاصرین خود ناتوان مانده است.
*آثار شما به نوعی تعریف موسیقی مدرن را به شنونده ارائه میکنند؛ اما اگر خود شما بخواهید تعریفی از موسیقی مدرن ارائه کنید، چه خواهید گفت؟- ادراک واژهی مدرن الزاما به مقداری مفاهیم جامعهشناسی مغربزمین مرتبط میشود. آنچه در ایران بهطور تقریبی تثبیت شده است به چالش کشیده شدن پدیده های محافظه کارانه ی هنریست، که قرار است ما را از ساختارهای تثبیت شده ی کهنه به سوی معیارهای نوین رها سازد. ملاحضات زیادی درباره ی موسیقی به انجام رسیده است. فقط برای مثال یکی از متفکران قرن نوزدهم گفته بود، موسیقی آیینه ی حقیقت است. آیا واقعا متوجه نیستیم که اصولا جامعه ی موسیقی ایران با حقیقت نسبتی ندارد؟
*آینده موسیقی مدرن در ایران را چگونه میبینید؟ -موسیقی یک ملّت جزئی از سایر مظاهر فرهنگی آن ملّت است، و مشکلات محیط موسیقی نیز جدا از مشکلات آن ملّت نیست. من نظرات خود را نه تنها درباره ی زندگی در ایران، بلکه زندگی در جهان در کتاب «همه ی آن سالهای بیخاطره» تصویر کردم و به طور خلاصه باور دارم که در هر جای کره ی زمین که هستیم، امید به آن چیزیست که خود میسازیم و به آن کسانیست که با آنان تفاهم برقرار کرده ایم. به بیان دیگر، باید خود را درون یک جمع کوچک خوشحال بیابیم. طبیعی ست که در چنین جمع کوچک خوشحالی، آهنگسازانی نظر ما را به خود جلب می کنند.
*شما ارکستر موسیقی نو را در سال 1372 تأسیس کردید؛ اهداف و چشم اندازتان از تأسیس این ارکستر چه بوده است و تا چه حد به آن چیزی که مد نظر داشتید، دست پیدا کردید؟- همانطور که مطلع هستید، حدود 25 سال پیش با همراهی استاد پیانو فریماه قوام صدری، «گروه موسیقی تهران» پایه گذاری شد. در روند برگزاری کنسرتهای این گروه، شاهد فقر و فقدان آموزش مناسب در ارتباط با اجرای موسیقی کلاسک بودیم. این فقدان، به دیگر موضوعات نیز قابل تعمیم بود؛ از جمله شناخت صحیح از مبانیِ موسیقی. به این منظور اقدام به برگزاری برنامه هایی کردیم که این کمبود در سطح اجرا و آهنگسازی جبران شود. این کنسرتها در قالب برنامه هایی با عنوان «دیروز و امروز»، «نگاهی دیگر» و مجموعه کنسرتهای پژوهشی و دوسالانه های نوازندگی از دیگر برنامه هایی بودند که در جهت بهبود فضای آموزش موسیقی علمی برگزار شدند. اینها مقدماتی بودند که در نهایت به طرح ایدهی «جشنوارهی موسیقی کلاسیک تا معاصر» منجر شد که شاهد برگزاری پنجمین دورهی آن هستیم. این جشنواره در روزهای 5 و 6 دیماه در تالار شهید آوینی پردیس هنرهای زیبا، و 9، 10، 11 و 12 دیماه در تالار رودکی خواهد بود.
همانطور که در ابتدای صحبت هایم اشاره کردم، این جشنواره به دلیل جبران فقدان روشهای صحیح آموزشی در ارتباط با موسیقی علمی به وجود آمده است. پس بدیهی ست که از اهداف آن تربیت نسل جدیدی از نوازندگان و آهنگسازانی است که بتوانند در سطوح بین المللی آثار خود را عرضه کنند. همچنین این جشنواره در صدد است تا محلی برای معرفی آهنگسازانی باشد که تا کنون به هر دلیلی امکان اجرای آثار خود را نداشته اند. از این رو تا کنون در مجموعه کنسرتهای «جشنواره ی موسیقی کلاسیک تا معاصر»، بیش از 45 آهنگساز و چهره های جدیدی در سطح نوازندگی معرفی شده اند. از این پس سعی بر این است تا در هر دوره از جشنواره بر موضوع ویژهای تأکید شود. از اینرو، جشنواره ی حاضر تأملی ست بر آثار من درگونه های متفاوت موسیقی؛ از سولو تا ارکستر.
*در پایان اگر صحبتی است بفرمایید.- علاوه بر ارکسترهایی که زیرمجموعه ی «گروه موسیقی تهران» هستند، با همکاری انجمن موسیقی و پیشنهاد استاد فریماه قوام صدری، نوازندگان برتر «جشنوارهی موسیقی جوان» نیز در این جشنواره ـهمچون سال قبل ـ حضور دارند. هدف از این کار، هموار کردن راه ورود این نوازندگان به زندگیِ حرفه ای نوازندگی، فارغ از جنبه های رقابتی است. همچنین ارکسترهای «گروه موسیقی تهران» نیز آثاری را اجرا می کنند. «ارکستر مجلسیِ شرق» و «ارکستر ریکوردِر پارس» به رهبری مهرداد تیموری، «ارکستر موسیقی نو» بهرهبری سعید علیجانی و آنسامبل «متاایکس» به رهبری خودِ من به اجرای برنامه خواهند پرداخت.
«ارکستر ریکوردِر پارس» با همراهیِ آیدا سیغاریان آثاری را با عنوان «داستانهای کوتاه» و «کنسرت برای پیانو ارکستر زهی، کوبه ای»، و با همراهی و علیرضا خیابانی «متاایکس شمارهی 5»، «ارکستر موسیقی نو» با همراهی نیایش جواهری دو اثر با عنوان «جشن« و «سونات شمارهی 1 برای پیانو و ارکستر» را اجرا خواهند کرد. همچنین صنم قراچهداغی به رهبریِ من و با همراهی «ارکستر مجلسی شرق» و «ارکستر ریکوردِر پارس» قطعه ی «کادانس» را می نوازد. لازم به ذکر است این اثر با همراهی «ارکستر موسیقی نو» نیز اجرا خواهد شد. در اینجا مایلم به اطلاع برسانم که در این جشنواره سولیستهایی که از اعضای قدیمی «گروه موسیقی تهران» هستند، به جمع ما پیوسته اند؛ صنم قراچه داغی و نینا مقصودلو از فرانسه، پریسا گلشن از بلژیک، آیداسیغاریان از پرتغال، علیرضا خیابانی از آلمان و نیایش جواهری از اتریش.
گفت و گو از: آمن خادمی