انتشار: ۱۳:۴۸ - ۲۳ آذر ۱۳۹۴
نادر مشایخی گفت: من هیچ‌وقت به‌دنبال بودجه دولتی نبوده‌ام. مثلا انجام موسیقی فاخر که معمولا بودجه دولتی زیادی طلب می‌کند جزء علایق من نیست. کاری که من در تمام این سال‌ها خصوصا سال‌های اخیر انجام داده‌ام بیشتر از مشارکت با جوان‌ها شکل گرفته است. این نوع موسیقی را جوان‌ها بهتر درک می‌کنند.
به گزارش تابناک فرهنگی، داشتن تنها یک ارکستر سمفونیک ایده مناسبی برای کشوری مثل ایران با این‌همه تنوع سلیقه نیست؛ ایده‌ای که نادر مشایخی، آهنگ‌ساز و رهبر ارکستر نام‌آشنای ایرانی، به آن قائل است و در صحبت‌هایش توجه به سلیقه‌های متفاوت در موسیقی را اولویت می‌داند. مشایخی در آثارش همواره به‌دنبال ایده‌هایی برای ارائه آثار موسیقی ایرانی در بیرون از مرزها به‌گونه‌ای است که برای مخاطبان جهانی‌اش قابل درک و فهم باشد. شاید به این دلیل است که در تازه‌ترین فعالیت هنری‌اش به سراغ نوحه و مرثیه دوره قاجار رفته است تا اجرائی متفاوت از آن داشته باشد. با نادر مشایخی درباره شرایط حال‌حاضر ارکستر سمفونیک تهران و توجه دولت به این بخش صحبت کردیم:

 شما سال‌ها پیش تجربه رهبری ارکستر سمفونیک تهران را برعهده داشتید و در تمام این سال‌ها مشکلات بسیاری پیش‌ِرو داشته‌اید که یکی از آنها مشکلات مالی است. فکر می‌کنید تا چه حد فعالیت ارکستر سمفونیک نیازمند حمایت‌های دولت است؟
اساسا سهم بیشتر کار ارکستر سمفونیک هنری است و بخش اندکی از آن درگیر مسائل مالی است. اما از سوی دیگر چه بخواهیم و چه نخواهیم، ارکستر سمفونیک بدون حمایت مالی بلااستفاده خواهد بود. با وجود دست‌کم ١٢٠ هنرمند که باید از طریق حضور در ارکستر سمفونیک زندگی کنند و حداقل ١٥ نفر که افراد حاضر در ارکستر را مدیریت می‌کنند و این تعداد منهای مخارج دیگری است که باید برای ارکستر هزینه شود، حداقل سالانه شش‌‌میلیاردتومان هزینه دارد و طبعا برای ارکستر سمفونیک یک کشور هزینه زیادی نیست. خوشحالم که امروز جوان‌های بسیاری در اکستر سمفونیک فعالیت می‌کنند. ولی باید طوری با آنها رفتار شود که شغلشان حضور در اکستر سمفونیک باشد و از آن ارتزاق کنند و جزئی از زندگی‌شان شود. در این صورت است که در کارشان پیشرفت خواهند کرد و حرفه‌ای خواهند شد. از نظر من آدم حرفه‌ای در این کار شخصی است که نباید اشتباه کند و در صورت اشتباهات مکرر به‌سرعت شخص دیگری جایگزینش می‌شود. بنابراین کیفیت هنری یک ارکستر سمفونیک نیازمند حمایت دولت است.

 و این کمک از سمت دولت در تمام دنیا متداول است؟
حداقل ارکستر سمفونیک‌هایی که من می‌شناسم بودجه‌شان را از دولت تأمین می‌کنند. ارکستر سمفونیک موسیقی جدی اجرا می‌کند و اساسا نمی‌توان به دید تفریح و سرگرمی به آن نگاه کرد. این نوع موسیقی معمولا از سمت دولت حمایت می‌شود اما در مورد چرایی این حمایت هم باید بگویم مثلا در وین (ارکستراپرا) از طرف دولت حمایت می‌شود و در سال چیزی حدود ٢٠٠‌ میلیون‌یورو برای آن هزینه می‌شود. البته این تنها ارکستر فیلارمونیک وین نیست و دولت به ارکسترها و آنسامبل‌های دیگر هم کمک می‌کند. مخارج دولت به این ارکسترها طبعا منافعی در پی دارد از این جهت که تنها متمرکز بر استقبال افراد کشور و شهروندانش نیست، بلکه نقطه اتکای اجرای هر شب ارکستر اپرا وابسته به توریست است و از این منظر برای دولت درآمدزایی دارد.

 به‌هرحال حمایت مالی نقشی تعیین‌کننده در کیفیت موسیقی دارد، اما فکر می‌کنید نبوغ و خلاقیت چه نقشی در این میان ایفا می‌کند؟
از نظر من خلاقیت یعنی تنها برای قشر خاصی کار نکنیم و به نیاز آنها پاسخ ندهیم، بلکه برای مردم نیاز درست کنیم. طوری که مردم احساس کنند باید این موسیقی را بشنوند و به آن احتیاج پیدا کنند. متأسفم که در این سال‌ها مدام از روی دست اروپایی‌ها تقلید کردیم و از آن چیزی که می‌توانستیم به نام ایرانی در هنرمان به‌خصوص موسیقی عرضه کنیم غافل شدیم. حقیقتا نیاز است به خودباوری برسیم. باید به این فکر کنیم که اساسا ما ایرانی‌ها به چه چیزهایی علاقه‌مندیم و عواطف ما چطور درگیر می‌شود و چطور می‌توانیم محصولات هنری‌مان را به خارج از این مرزها عرضه کنیم؟ در این صورت به‌زعم من همه‌چیز بهتر خواهد شد.

 پس شما معتقدید در این زمینه تلاش‌های کمی صورت گرفته است.
بله، بسیار کم بوده است. در این سال‌ها دائما درصدد تلفیق موسیقی ایرانی با ابزار موسیقی تونال بودیم! با این کار تمامی زیبایی و ظرافت موسیقی ایرانی را از آن گرفتیم. شاید بهتر است در این مقطع به تعریف بهتری درباره ارکستر سمفونیک کشورمان برسیم. طبعا هیچ هنرمند یا آدمی دوست ندارد صرفا شخصی را ببیند که شبیه خودش فکر می‌کند. بلکه این تفاوت‌هاست که دنیای آدم‌ها را وسیع‌تر می‌کند. بنابراین اگر بتوانیم فرهنگ خودمان را به دنیا عرضه کنیم، موفق‌تر خواهیم بود. در کنسرت‌هایی که برگزار کرده‌ام بارها این را به چشم دیده‌ام که توانستم نشان بدهم که من به‌عنوان یک ایرانی چطور فکر می‌کنم. تجربه شخصی به من نشان داده است اجرای ارکستر سنتی ایرانی در خارج از کشور مخاطبان خارجی زیادی ندارد. چراکه موسیقی اصیل ایرانی را نمی‌شناسند و شاید برای آنها کسل‌کننده باشد. حقیقتا با این کار نمی‌توان فرهنگ ایرانی را نشان داد این دقیقا شبیه این است که ما به دیدن کنسرت ژاپنی برویم. موسیقی ایرانی را باید طوری عرضه کرد که مخاطبان خارجی نیز آن را حس کنند و با آن ارتباط بگیرند. آقای رهبری از جمله کسانی است که از زمان عهده‌دارشدن رهبری ارکستر سمفونیک تهران تلاش‌های بسیاری برای بهبود شرایط ارکستر انجام دادند و در تازه‌ترین صحبت‌هایشان از انجام پروژه‌های مشترک با شهرداری صحبت کردند و به نظر می‌رسد شرایط ارکستر سمفونیک تهران به‌سامان‌تر خواهد شد.
فکرکردن به مسائل مالی کاملا ضروری است. اما از نظر من مسیر را اشتباه می‌رود. البته تأمین بودجه از شهرداری، برای ارکستر دولتی راهی است سنگلاخ. داشتن تنها یک ارکستر سمفونیک ایده مناسبی برای کشوری مثل ایران با این‌همه تنوع سلیقه نیست.

 یعنی فکر می‌کنید ادغام ارکستر سمفونیک تهران و ارکسترهای تحت نظر شهرداری کار درستی نیست؟
به‌نظر من خیلی عملی نیست. چراکه نیرو و قدرتی که در یک نهاد است، تنها برای خودش کافی است. تصور نمی‌کنم این اتفاق شدنی باشد. البته بد نیست در اینجا به نکته‌ای اشاره کنم و آن فرهنگ شنیداری ایرانیان است که باعث می‌شود خیلی پیشرفت نکنیم. اساسا ما آدم‌هایی هستیم که برایمان مشاهده شنیداری تعیین‌کننده نیست و در مقابل آن مشاهده دیداری بسیار خوبی داریم. ممکن است برای یک تابلو که قابل‌دیدن و لمس‌کردن است هزینه بسیار زیادی کنیم، اما حاضر نیستیم این هزینه را صرف موسیقی کنیم. حالا جسمیت‌دادن به موسیقی از طریق دی‌وی‌دی و امثال اینها چیزهایی است که معمولا انجام می‌شود. نقطه‌نظرم درباره شرایط حال‌حاضر ارکستر سمفونیک این است که نشان دهیم موسیقی ایرانی به شکلی که در اغلب موارد درباره استفاده از ارکستر سمفونیک انجام می‌شود کشتی به خشکی‌راندن است. فواصلی را از گوش اروپایی که موسیقی ایرانی را شنیده می‌گیریم و به‌عنوان فواصل خودمان تحویلش می‌دهیم. این یک نوع غرب‌زدگی است. اینجا فاصله خودباوری و خودباختگی فقط چنددهم میلی‌متر روی سیم ویلن اتفاق می‌افتد. یعنی به‌طورمثال به‌جای می‌کرن، می‌بمل را بنوازیم.

 آیا تا به امروز قصد انجام کاری را داشته‌اید که کمبود بودجه مانع آن شده باشد؟
حقیقتش این است که من هیچ‌وقت به‌دنبال بودجه دولتی نبوده‌ام. مثلا انجام موسیقی فاخر که معمولا بودجه دولتی زیادی طلب می‌کند جزء علایق من نیست. کاری که من در تمام این سال‌ها خصوصا سال‌های اخیر انجام داده‌ام بیشتر از مشارکت با جوان‌ها شکل گرفته است. این نوع موسیقی را جوان‌ها بهتر درک می‌کنند. متأسفانه ایران یک جامعه طبقاتی است. در این جامعه طبقاتی برخی به‌دنبال پول، یا مقام یا هر عنوان دیگری هستند که به این واسطه خودشان را بالا بکشند. چیزی که به ما به‌عنوان ایرانی کمک می‌کند این است که نقایص فرهنگی‌مان را بشناسیم و تلاش ما در جهت رفع این نواقص باشد. مثل شعاری که من همیشه در زندگی انتخاب کرده‌ام؛ که تا زمانی یک ایرانی گرسنه است، ایران گرسنه است. حقیقت این است که وقتی به این نواقص فکر شود راه‌حل هم پیدا می‌شود. موسیقی مهم‌ترین موضوع در فرهنگ ایرانی است که باید به آن پرداخته شود. موسیقی ما در جایگاهی است که بیش از پیش باید هنرمندانش را تأمین کند. توجه به قانون کپی‌رایت امکانی به هنرمندان خواهد داد تا خلاقیت بیشتری از آنها ببینیم که امیدوارم به موضوع کپی‌رایت در ایران پرداخته شود. باید این را متوجه شویم که موسیقی سرگرمی نیست، یک نیاز است. باور کنید که موسیقی زندگی بسیاری را متحول کرده است از جمله خود من. شاید باور نکنید اما زندگی من با شنیدن آثار کیج و موتسارت تغییر کرد و می‌توان نشان داد که می‌توان موسیقی را طور دیگری شنید.

 آقای مشایخی تلاش‌های شما برای خلق موسیقی کلاسیک با آیتم‌های شرقی تا چه حد بوده است؟
اتفاقا بحث جالبی است. اینکه اساسا درک کنیم که «آیتم شرقی چیست؟» موضوع مهمی است. از نظر من موسیقی ایرانی از صمیمیتی برخوردار است که در موسیقی دنیا نظیرش را نمی‌توان پیدا کرد طبعا در موسیقی اروپایی‌ها نمی‌توان این صمیمیت را پیدا کرد. اما در جهت خلق موسیقی سمفونیک با آیتم‌های شرقی نباید به دنبال شباهت‌ها باشیم. باور کنید اگر به دنبال شباهتی میان آنها باشیم این دو مدام از هم دور می‌شنود. دقیقا مثل قطب‌های مثبت و منفی آهنربا. بنابراین باید آنها را کنار هم گذاشت. هم‌جواری بهترین اتفاق ممکن است. فکر می‌کنم تا حد زیادی قطعه «فیه‌مافیه» نشان از این تلاش بود. در این اثر از نظر من فرهنگ ایرانی حفظ شده است.

 ظاهرا درحال‌حاضر مشغول کار بر روی نوحه و مرثیه‌های دوره قاجار هستید.
بله، نکته مهم اینجا است که طبعا کاری که انجام می‌شود تنها متعلق به مخاطب ایرانی نیست. بلکه به منظور اجرا در خارج از کشور برنامه‌ریزی‌هایی انجام می‌شود. این موضوع هم تنها به دلیل عرضه فرهنگمان به خارج از کشور و شنیدن نوع دیگری از موسیقی در خارج از مرزها است. نوحه‌خوانی اصیل اتفاقی است که از نظر من قابلیت‌های بسیاری دارد و تا به امروز توجه بسیار کمی به آن شده است.

 چه چیزی توجه شما را به نوحه‌خوانی جلب کرد؟
نوحه‌خوانی اتفاقی است که در موسیقی باروک و دوره کلاسیک هم وجود داشته است و قدمت بسیاری دارد اما در طولانی‌مدت کلاسه‌بندی شده است و گاهی حتی از چشم برخی از موسیقی‌دان‌ها پنهان بود. مدت‌ها پیش با آقای سبزعلی (نوحه‌خوان) آشنا شدم. چیزهایی در ارتباط با نوحه‌خوانی از او شنیدم که کاملا غافلگیر شدم. در ارتباط با نوحه‌خوانی با هم گفت‌وگو‌های بسیاری داشتیم البته نوحه‌خوانی‌های قدیم با امروز تفاوت‌های بسیاری دارد. مثل امروز نیست که معمولا با استفاده از آهنگ پاپ نوحه‌خوانی می‌کنند! مثلا من نمی‌دانستم که نوحه هر کدام از معصومین گوشه مخصوص خودش را دارد یعنی حتی اگر تکست هم وجود نداشته باشد به محض نواختن گوشه‌ای خاص به یاد یکی از معصومین می‌افتیم و این چیزی است که در موسیقی باروک هم وجود دارد.
بنابراین برنامه‌ریزی من درحال‌حاضر تمرکز روی نوحه و مرثیه‌هاست و البته برای یک‌سال آینده برنامه‌ای هم برای کار با برخی از آهنگسازان بنام ایرانی ازجمله آقایان صبوحی، کیهانی و خیام دارم. طبعا تلاش‌های من برای تنوع و تفاوت در چیزی است که به گوش مخاطب می‌رسد. بدون‌ شک یک ارکستر باید سلیقه‌های مختلف را در نظر بگیرد و برای ادامه راه چاره‌ای جز این ندارد. اصلا زیبایی کشور ما این است که بی‌شمار سلیقه مختلف در آن دیده می‌شود و درحال‌حاضر ما در دوره‌ای زندگی می‌کنیم که باید برای تمامی این سلایق کار کنیم و این انکار ناشدنی است. از همین جهت است که تأکید می‌کنم چند ارکستری بهتر از یک ارکستر است و نمی‌توان به دلیل منافع مالی سلیقه‌های مختلف را در نظر نگرفت. اما نکته‌ای که بد نیست در پایان صحبت‌هایم به آن اشاره کنم این است که باور کنیم جامعه ما جامعه جوان‌گرایی است خصوصا در موسیقی کشورمان تصور می‌کنم این اتفاق چشمگیر‌تر است. برخی از استادان موسیقی باید باور کنند که از سنی به بعد دیگر نمی‌توان کار کرد و بهتر است برای آنها انجمن فرهیختگانی بازگشایی شود و هر دو ماه یک‌بار از آنها تقدیر شود و دیگر وارد تصمیم‌گیری مسائل حساس و مختلف نشوند.

منبع: روزنامه شرق


ارسال نظرات
نام:
ایمیل:
* نظر: