انتشار: ۱۵:۱۰ - ۱۶ ارديبهشت ۱۳۹۴
نمایشگاه بین‌المللی کتاب تهران که این بار سایه‌ای به سنگینی تبعیض‌های مبهم برسرش افتاده گاهی نقش کاتالیزور را بازی کرده و سره رااز ناسره جدا می‌کند.
نمایشگاه بین‌المللی کتاب تهران که این بار سایه‌ای به سنگینی تبعیض‌های مبهم برسرش افتاده گاهی نقش کاتالیزور را بازی کرده و سره رااز ناسره جدا می‌کند.

به گزارش باشگاه خبرنگاران، راستی اگر سره ازناسره عرصه نشر جدا شده آیا نهاد کتابخانه‌های عمومی که در سالهای اخیر به عنوان یکی از مهمترین نهادهای تاثیرگذار در ترویج فرهنگ مکتوب و خوانش آن شناخته شده سره است یا ناسره؟

این سوالی است که پاسخگویی به آن مشروط به شناخت اولویتهای و بایدها و نبایدهای فرهنگی است اما با یک نظر اجمالی بر شواهد موجود می‌توان گفت که بیست و هشتمین نمایشگاه بین‌المللی کتاب تهران چه بخوانم و چه نخوانم میدانی برای تبعیضهای گاه و بی‌گاه شده آنچنانکه در این کمبود جا برخی از ناشران موفق به دریافت 2 یا 3 غرفه شده‌اند و برخی ناشران نیز حتی یک ستاره در آسمان نمایشگاه ندارند تا کمی با آن بر روی زخمهای خود مرهم بگذارند.

نشر ما اگر چه در سالهای اخیر عرصه رشد قارچ گونه موسسات نشری شده که گاه هیچ تاثیری بر روی افزایش سطح کیفی این عرصه نداشته‌اند اما هرگز تبعیض را به خود هموار نمی‌کند چرا که این عرصه، عرصه‌ای فرهنگی بوده و فرهنگ تبعیض‌بردار نیست.

با این اوصاف باید گفت: نمایشگاه کتاب تهران حق همه ناشران و نهادها و سازمانهای فرهنگی شناخته شده در کشورمان است اما این بار گویا اختصاصی شده و از حالت عمومیت درآمده به گونه‌ای که حقوق برخی را از درست یا نادرست زیرپا گذاشته و آخرین رشته امیدشان را از هم گسسته است.

آنگونه که برخی از ناشران می‌گویند نمایشگاه بین‌المللی کتاب تهران آش دهن‌سوزی برای آنها نیست چرا که هرگز جایی برای آنها نداشته و البته با تغییر کاربری چندانی هم برای ناشران ندارد زیرا نمایشگاه، نمایشگاه هست و هرگز نباید تبدیل به یک فروشگاه صرف شود.

پر رنگ‌ شدن جنبه فروشگاهی نمایشگاه بین‌المللی کتاب تهران هیچ نتیجه‌ای بجز کاهش اعتبار این نمایشگاه در سطح ملی و بین‌المللی ندارد.

البته مشکلات نمایشگاه بین‌الملل کتاب تهران فقط به تبعیض‌ها و تغییر کاربریث آن محدود نمی‌شود و نبود مکانی مناسب برای این نمایشگاه اگر نگوییم بزرگترین مشکل اما یکی از 10 مشکل برتر بزرگترین اتفاق فرهنگی کشور به حساب می‌آید.

مصلای امام خمینی (ره) که در 10 سال اخیر مسکنی موقت برای مستاجری همچون نمایشگاه بین‌المللی کتاب تهران بوده هرگز درمانی هر چند موقت برای عرصه فرهنگ کشورمان نشده و خود دردی است که کهنه شده و گویا قصد بهبود ندارد البته بهبود این درد آرزویی محال و دور از انتظار نبوده اما طبیبان آن که خود هم از تاولهای آن می‌نالند به بهانه‌ای نامناسب و واهی قصد مرهم گذاردن بر آن را ندارند و هر سال رنگ باخته‌تر از سال گذشته صورت خود را با سیلی توجیهات غیر قابل قبول سرخ نگهداشته و دیگران را نیز چنان توجیه می‌کنند که گویا چه بخواهند و چه نخواهند باید واقعیت را قبول کرده و چشم از امید به آینده‌ای بهتر بردارند البته گزینه‌های دیگر مطرحی همچون شهر آفتاب هم جای دفاع ندارند چرا که به دلیل موقعیت جغرافیایی خود به طور حتم دست و پای بازدید کنندگان را بسته و به محدودیت دسترسی به بزرگترین ویترین فرهنگی کشور می‌انجامد.

گفتنی است که نبود امکانات مناسب و کافی برای بازدیدکنندگان نمایشگاه بین‌المللی کتاب تهران یکی دیگر از مشکلات موجود بر سر راه برگزاری این نمایشگاه به حساب می‌آید چرا که هر چند امکانات به ظاهر فراهم است اما آنچه مشاهده می‌شود این است که بازدیدکنندگان به سختی و با صرف هزینه‌ای 2 برابر آنچه در خارج از نمایشگاه باید پرداخته شود موفق به بهره‌برداری از این امکانات می‌شوند و این امر به منزله سو استفاده اقتصادی از یک فضای فرهنگی است.

در نتیجه باید گفت: نمایشگاه بین المللی کتاب تهران اگر چه همواره جایگاه خود را در تسریع حرکت چرخه اقتصادی نشر حفظ کرده اما با مشکلاتی که با آنها دست و پنجه نرم می‌کند برخی از ناشران را بیمارتر از گذشته و برخی دیگر را به کلی از میدان به در می‌کند.
ارسال نظرات
نام:
ایمیل:
* نظر: