نگاهی به روند حرکت ۵ سال اخیر(از بهمن ۱۳۸۹ به این سو)هیات مدیره و به خصوص مدیرعامل و معاون اجرایی خانه موسیقی، نشان میدهد که رفتارهای غیرقانونی آنها و بیاعتنایشان به اساسنامه خانه موسیقی نه تنها کاستی نگرفته که حتی تعمدی از سوی آنهاست که به ریش قانون و اساسنامه و وزارت ارشاد و تمامی منتقدان بخندند و به آنها بگویند که هیچکاری هم نمی توانید بکنید و علاوه بر آن در بولتن و فصلنامه خانه موسیقی منتقدان را به انواع افتراء ها بنوازند و تهدید کنند.
تا کنون هم هیچ استدلال حقوقی(تاکید میکنم استدلال حقوقی مستند به قانون یا بندی از اساسنامه) از آنها درباره سه موضوع مورد مناقشه و سوال منتقدان ارائه نشده است و احتمالا امروز هم در نشست مدیرعامل با منتقدان به این سه مورد پاسخ حقوقی داده نمیشود.(بازهم دقت کنید که منظور پاسخ حقوقی است که مستند به اساسنامه یا قوانین بالادستی باشد).
1-تعلیق هیات مدیره کانون سازسازان
2- ادامه فعالیت هیات مدیره بعد از بهمن ۱۳۹۳(فعالیت هیات مدیره از بهمن ۱۳۸۹ تا بهمن ۱۳۹۳ چهار سال است که در اساسنامه هم مدت آن ۴ سال ذکر شده است و مشخص نیست که این هیات مدیره با چه مجوزی همچنان در خانه موسیقی است- قابل توجه وزارت ارشاد و به خصوص دبیرخانه نظارت بر موسسات فرهنگی و هنری)
3- ادامه فعالیت شورای عالی خانه موسیقی بعد از خرداد ۱۳۹۳(شورای عالی خانه موسیقی خرداد ۱۳۹۰ معرفی شدند و فعالیت هر دوره آنها هم طبق اساسنامه ۳ سال است) که مشخص نیست در ۱۹ ماه گذشته این شورا و اعضای آن با چه مجوزی و طبق کدام بند از اساسنامه ادامه فعالیت میدهند؟
تاکید نگارنده بر اساسنامه به این جهت است که اساسنامه تجلی و تبلور روح صنفی اهالی موسیقی است و قرارداد اجتماعی میان بدنه رای دهندگان صنف با هیات مدیره منتخب. بر این اساس بی اعتنایی به آن و پشت گوش انداختن و عدم رعایت بند بند آن، اجرای سلیقهای برخی بندها و کنار نهادن بندهای دیگر، طبق بندهای همین اساسنامه فرد را از صلاحیت عضویت در خانه موسیقی هم ساقط میکند.
در بندی از ماده ۱۳ اساسنامه خانه موسیقی که به عضویت و موارد سلب عضویت ارتباط دارد، آمده است:
موارد سلب عضویت؛
«عدم پایبندی به اساسنامه و ضوابط و آیین نامه های اجرایی و مصوبات مجمع عمومی»
حداقل در دو مورد از سه مورد فوق(بندهای یک که به کانون سازسازان و بند ۳ که به شورای عالی خانه موسیقی مرتبط است) هیات مدیره خانه موسیقی این اختیار را داشت که مجمع عمومی کانون سازسازان را برای انتخابات مجدد برگزار کند و همچنین از اعضای مجمع عمومی اصلی خانه موسیقی(حدود ۴۰ نفر) بخواهد با تمدید دوباره اعضای شورای عالی موافقت کنند. اما مدیرعامل و برخی از اعضای هیات مدیره حتی از همین اندازه ظرفیت هم استفاده نکردند. چرا؟
چون از دید آنها اساسنامه ارزشی ندارد و مثل کاغذ پاره است. و البته منتقدان هم عدهای هنرجو یا همان«خس و خاشاکند» که هر چه بگویند نادرست است. به همین دلیل است که در سایت خانه موسیقی و بعد از گذشت یک هفته از انتشار مکتوب استعفای استاد حسین علیزاده، هنوز کلمهای در این زمینه نیامده است. چرا؟ چون از قرار و به زعم سردبیر و معاون اجرایی سایت خانه موسیقی، آقای علیزاده هم به جمع هنرجویان و یا خس و خاشاک اضافه شده است و بنا بر این عددی نیست که بخواهیم استعفایش را انعکاس دهیم.
سخن آخر من خطاب به مدیران ارشاد به خصوص آقای جنتی به عنوان وزیر ارشاد و معاون هنری ایشان آقای علی مرادخانی و دبیرخانه هیات نظارت بر موسسات فرهنگی و هنری و مشاور حقوقی وزیر است. قرار است دهن کجی به اساسنامهای که خود وزارت ارشاد آن را نوشته و تایید کرده است تا کی ادامه یابد و سکوت و انفعال وزارت ارشاد چه زمانی به پایان میرسد؟ مگر شما را برای نظارت بر همین کارها تعیین نکردهاند؟ مگر شما بابت نظارت و پاسخگویی به شکایتهای منتقدان حقوق نمیگیرید و مسئولیت قبول نکردهاید؟
نویسنده : سید ابوالحسن مختاباد