اما آنچه که اکنون درباره نقش زنان در دفاع مقدس در بازار وجود دارد میتوان به آثار روایت فتح درباره همسران و مادران شهدا اشاره کرد. ولی آیا زنانی که به ایفای نقش در دیگر حوزهها پرداخته بودند را نباید در این حوزه دید؟ آیا زنانی که در پشت جبهه به فعالیت مشغول بودند، لباس میشستند، غذا آماده و لوازم بستهبندی میکردند یا به پخت نان میپرداختند را نباید در این حوزه مورد توجه قرار داد؟ در این باره زنانی نیز بودند که به عنوان امدادگر و پرستار در پشت جبهه یا پشت خط مقدم فعالیت میکردند. آیا اثری در این باره خلق شده است؟
به قطع و یقین باید گفت که بنا به اذعان بسیاری از کارشناسان و پیشکسوتان حوزه نشر و ادبیات عرصه دفاع مقدس نقش زن در دفاع مقدس تبیین نشده است و نتوانستهایم که جنگ را با همه ابعاد آن ببینیم. اینکه چنین غفلتی به چه مواردی مربوط میشود و در این باره چه باید کرد از جمله موضوعات حائز اهمیت است که نباید از کنار آنها بیتوجه عبور کرد؛ چرا که زمان چندانی برای پرداختن به بسیاری از این وقایع وجود ندارد و بسیاری از زنانی که در این عرصهها حضور داشتند، یا از دنیا رفتهاند و یا سالهای پایانی عمر را سپری میکنند. در این باره به سراغ جواد کامور بخشایش، استاد ادبیات و نویسنده پیشکسوت حوزه هنری رفتیم و با وی به گفتوگو نشستیم. متن این گفتوگو را در زیر میخوانید؛
ـ کتابهای بسیاری در حوزه دفاع مقدس نوشته شده است، اما اثری که صرفاً به زنان و نقشآفرینی که داشتهاند پرداخته باشد، در مقایسه با موارد یاد شده اندک است. در برابر این حجم اندک که اغلب از سوی بنیاد روایت فتح تولید شدهاند، باید گفت که آثار منتشر شده درباره نقش زنانی که در قالب امدادگر و پرستار در جبهه به فعالیت پرداختند و یا نقش دیگری داشتند انگشتشمار هستند. نظر شما در این باره چیست؟
درباره نقش زنان در جنگ مقالات مختلف نوشته شده است، اما معتقد هستم جنگ زنان ادامه دارد. مادرانی هستند که سالها منتظر فرزندانشان بودهاند. این افراد با عاطفه و احساس خودشان در جنگ هستند. همسر جانبازانی وجود دارند که در سختترین شرایط از این افراد نگهداری و مراقبت میکنند و به نوعی با زندگی میجنگند. در دوران دفاع مقدس هم زنان با شروع جنگ در خرمشهر نقش ایفا کردند و در جنگ حضور داشتند. در این وهله از جنگ، زنان در نبردهای تن به تن در کنار مردان بودند و به مرور بر اساس ویژگیهای فردی، به کارهای دیگری که عمدتاً حمایتی و پشتیبانی بود سوق داده شدند. کار امدادگری نقش متفاوتی در طول آن سالها داشت که زنان در آنجا حضور جدی داشتند که نمونه آن را در کردستان نیز میتوان دید.
زنان و مادران، پشتیبان همه رزمندگان بودند و آنان را از نظر عاطفی حمایت میکردند. اکنون هم فرزندان شهدا را همان مادران بزرگ میکنند و آثار جنگ تداوم دارد و آنها همچنان با تبعات جنگ کنار میآیند و میجنگند.
ـ در کنار این موضوعات باید گفت که آثار خلق شده درباره مادران، همسران و شاید خواهران شهداست، اما ما در حوزه دفاع مقدس زنانی را داشتیم که مانند امدادگر و پرستار در جبهه حضور یافتند و در آثاری که نوشته میشود دیده نشدهاند. در این باره شاید بتوان گفت فقط «خاطرات ایران» را از ایران ترابی داریم. در عین حال کتاب خاصی که شاخص باشد در این حوزه سراغ نداریم. آیا شما موافق این موضوع هستید؟
زنان نقش جدی در امدادگری و پشتیبانی جنگ داشتند؛ اعم از بستهبندی، پخت نان و ارسال آنها. در عین حال نقش زنان در جنگ کاملاً تبیین نشده است. بخش محدودی که بهتر دیده شد، امدادگری زنان در جنگ و قبل از جنگ در کرستان است. نماد این امدادگری را میتوان در چهار زنی دید که به اسارت نیروهای عراقی درآمدند از جمله معصومه آباد، اما آثار «دختران او پی دی» و «یکشنبه آخر» از معصومه رامهرمزی را نیز داریم که درباره نقش زنان امدادگر در جنگ جزء آثار شاخص است. در عین حال ما هنوز نتوانستهایم نقش زنان در جنگ را تبیین کنیم. آنچه در جامعه امروز ضرورت دارد و میتواند در قالب سبک زندگی هم آموزه مفیدی داشته باشد، همسران جانبازان هستند که به چه شکلی با سختی زندگی کنار میآیند و با جانباز ۶۰ درصد صبوری و از آنها نگهداری میکنند.
ضعفی که در این زمینه داریم آن است که در این باره هیچ کتابی نداریم و اگر هم باشد شاخص نبوده است. به این معنی که اثری که نقش زنان در جنگ و تداوم آن را در حمایت از یک جانباز به تصویر بکشد نداریم. نهضت زنانهنویسی شروع شده است که بر نقش زنان تاکید دارد. برای مثال در حوزه امدادگری و پشیتیانی، کتابی مثل «دختر شینا» را داریم که نقش زن را تبیین میکند، ولی زمینههای مختلفی برای تبیین نقش زن بوده است که هنوز به آنها نرسیدهایم. حاشیهها، پشتیبانی و حمایت عاطفی مربوط به زنان است. زنان در جنگ نیمی از وظایف را ایفا کردهاند. اکنون کتابی درباره خرمشهر نوشته میشود که مشخص میکند زنان در بمباران و مشکلاتی که ایجاد شد چه کردند. در این باره نیز نیاز است که آثاری نوشته شود که نقشها بهتر تفهیم شود.
ـ اشاره کردید که این نقشها هنوز تبیین نشده است ....
بله. برای مثال من با یک اسطوره جدید آشنا شدم که همسر یک جانباز ۷۰ یا ۸۰ درصد است و مشکلاتی دارد. با پرداختن به این موضوع متوجه شدم که همچنان در این زمینه کوتاهی کرده و همه تاریخ جنگ را کامل تبیین نکردهایم. این بانو هیچ گاه در جنگ حضور نداشته است، ولی جنگ وارد خانه او شد. وی برادر و نزدیکانش را در جنگ از دست داده است و با اراده و آگاهی کامل با جانباز ۷۰ درصد ازدواج کرده است. در این زندگی، زنانی مانند وی هنوز با وجود تمام شدن جنگ در جنگ هستند. آثاری که این گونه خاص هستند را باید منتشر کرد. این موضوع در حوزه سبک زندگی نیز میتواند خیلی چیزها را بیاموزاند از جمله صبوری و ایستادگی. این رویکرد مقاومت زنان در برابر دشمن را بیان میکند. تبعات جنگ همچنان این خانوادهها را آزار میدهد.
ـ علت اینکه چنین موضوعاتی هنوز تبیین نشده است را در چه میدانید؟
این موضوع به چند عامل بستگی دارد؛ عامل اول اینکه جنگ را در خود دفاع مقدس میبینیم و درباره زنان خاطراتی را منتشر کردهایم که زن نقش مستقیم یا با یک واسطه نقش غیرمستقیم دارند. به این نکته توجه نکردهایم که هنوز زنانی هستند که با تبعات جنگ میجنگند و احساس میکنیم اگر این آثار را منتشر کنیم، برای جامعه قابل قبول نیست و موفق نخواهند بود. ما هنوز جنگ را با تمام ابعادش ندیدهایم، به همین خاطر به سراغ زنان این گونه نرفتهایم. در این باره به سراغ همسران شهدا رفتیم و آثار موفقی منتشر شده است، اما کمتر کتابی دیدم که به نقش زنان جانباز بپردازد و سختی و مشکلات آنها را بازگو کند.
ـ در این باره چه باید کرد؟
موضوعات باید گستردهتر شود و شاخههای مختلف جنگ را بهتر دید و نویسنده تربیت کرد یا نویسنده را به سمت موضوعات مختلف سوق داد. به دنبال این نباشیم که شخصی در آبادان بیابیم که نقش ویژه داشته است. در کنار این موضوعات باید به دنبال کسانی باشیم که با تبعات جنگ میجنگند و جنگ آنها هشت سال نبوده است. حضور مادران و همسران شهدا در کنار رزمندگان، چشم به راهی مادران و برخی همسران شهدا، تربیت فرزندان شهدا و تیمارداری از جانبازان از جمله نقشهایی است که زنان در راستای دفاع مقدس ایفا کرده و میکنند و این حوزه هنوز جای کار دارد.
اینکه چه کاری باید کرد اینکه، به تازگی نهادها به این حوزه ورود پیدا کرده و نقش زنان در پشتیبانی را دیدهاند. برای مثال زنی را مییابند که در گوشهای از کشور عمده وقت خود را به پخت نان اختصاص داده بود. همچنین میتوان به گروههایی که در جبهه حضور جدی داشتند اشاره کرد که اکیپ حاج هادی از این جمله بودند، که نقش زنان ورامین در پشتیبانی جنگ را به تصویر میکشد که هر روز لباسها و پتوهایی را که در عملیاتها خونی و کثیف شده بود و به پشت جبهه آورده میشد را در کنار رودخانهای شستوشو میدادند. در این باره خاطرات جالبی نیز روایت میشود؛ در این پتوها انگشت و پای قطع شده وجود داشته است و سختیهای دیدن همین موارد به نوبه خود دشوار بوده است. نگاه من این است که هنوز نتوانستهایم نقش واقعی زن را در جنگ تبیین کنیم و آنها که تبیین کردیم موفق، ولی اندک بودند. ما بُعد اندکی از این ابعاد گسترده را به تصویر کشیدهایم.
منبع: ایکنا