انتشار: ۱۰:۵۱ - ۰۱ تير ۱۳۹۷
در هر حال " رهایم نکن " سفری بود ، بدون توشه در خانه ای متروک .
تابناک فرهنگی:
به نظر می رسد گروه فیلم و سریال شبکه سه سیما ؛ امسال بیش از ۱۷ سال گذشته از آمدن ماه مبارک غافلگیر شده است ، چون نه تنها متن دقیقی در کف نداشته ؛ بلکه شخصیت‌ها و حوادث هم ول و هردمبیل در آمده اند .

سریال ، نه عنوان مناسبتی به خود می گیرد ؛ نه حتی ظواهری مثل نماز و اذان را ( به جز قسمت آخر ) در خود نشان میدهد تا به کلی از حال و هوای بیننده روزه گیر دور بیفتد .
حاج رسولِ " رهایم‌نکن " نماد آدمی خسرالدنیا و الاخره است و از حیث آشنازدایی در ذهن مخاطب با بقیه حاجی های تلویزیون قابل تامل است .

این موجود ترسو که نماد یک آدم سوداوی ست ، با فوبیای ریخته شدن آبرو شروع می شود و به فوبیای از دست دادن  همسر دوم ختم میشود .

تا پایان داستان جامعه‌ای که حاج رسول میانشان از عرض و آبرویش می ترسد ، در ناکجای داستان پنهان می‌ماند و آن فضای تراژیک مورد انتظار بیننده هرگز ایجاد نمی‌شود . همین است که نگرفتن مراسم ترحیم برای خواهرزاده به داستان حاج رسول نمی‌چسبد .

بازرسی‌های افسر نگهبان از حاج رسول ، که می‌توانست نقطه ی عطف داستان باشد ؛ آن قدر کش دار و اعصاب خرد کن در آمده که کاملاً گیجی و سردرگمی نویسنده را فریاد می کند .
مدارای حاج رسول با کارکنان گاراژ هم از نوع باج دادن به خواهران و برادر ، از سر انفعال و عذاب وجدان است و برخورد غریب مابانه ی او با تنها فرزندش راه را برای باقی غریبگی ها باز می‌گذارد ؛ اما نه به آن حد که دهان هاج و واج بیننده را ببندد .

این شخصیت در جایی بی آب و رنگ تر می شود که حین اعتراف به خبط ،  از صاحبین حق ها ، حلالیت نمی‌خواهد و آخرِ کرامتِ اجباریش ، حکم به تقسیم مال است .

 دروغ های او خیلی بیشتر از بی تفاوتی های امیر ، ذهن مخاطب را میکوبد .

 شخصیت مقابلش - آذر -  با وجود موفقیت های اجتماعی و استحکام شخصیت فردی در مقابل نگفتن ها و دروغ گفتن های حاج رسول ، موجودی بی اثر و رام نمایانده می شود و معلوم نیست چطور با شخصیت ضعیف او  در یک میدان قرار گرفته است .

بی بنیان ترین قسمت داستان ؛ دگردیسی حاج رسول مذکور به حاج رسول راستگو و درستکار است .

حتی کشمکش های درونی  آبکی او به هیچ روی این تغییر بزرگ را باورپذیر نمی‌کند .
فیلمنامه نویس به اشتباه می کوشد از کنار شخصیت له شده و غیر کنترل گر "جهان " شخصیت از دست رفته و ناقص حاج رسول را بازسازی نماید ؛ تا بلکه دستگیر قسمت ماورایی آخر شود و بالاخره داستان را در ۲۹ قسمت درز بگیرد .

اما شخصیت نظارت گر رسول که تا می تواند تقسیم ارث را عقب می اندازد و تا می تواند به دروغ و بی تفاوتی هایش ادامه می‌دهد هرگز محمل خوبی برای این دگردیسی دور از ذهن نمی باشد .
در مجموع  نویسندگی شتابزده ، دیالوگ های پراکنده ، دست رشته کردن داستان از رسول به فرناز و سپس به جهان ، عدم ارتباط عاطفی ، کلامی ، نگاهی شخصیت‌ها ؛
عدم پاسخ به چرایی خیانت عاطفی و مالی رسول به اطرافیان در سنین جوانی ، خواب و خمودی شخصیت‌ها به جای ریتم و تمپو ی لازم برای پیشبرد طبیعی داستان ، همه و همه ملاط یک قورمه سبزی جا نیفتاده است که به خورد مردم داده میشود .

آخرین پرده که در تناقض با فضای پدرسالار فیلم است ؛  نمای محقرانه ی خانه پدری حاج رسول ،  در میان بلندی های شگفت انگیز برج های شیک است .

در هر حال " رهایم نکن " سفری بود ، بدون توشه در خانه ای متروک .
 
  حمیده سادات جعفری

ارسال نظرات
نام:
ایمیل:
* نظر: