انتشار: ۱۳:۳۸ - ۱۹ خرداد ۱۳۹۷
خبربازسازی مزار مهدی آذریزدی در حالی این روزها بار دیگر مطرح شده است که سرگذشت این نویسنده و آنچه بر مزار او در هشت سال گذشته رفته است این اتفاق و عملی شدنش را با تردیدهای جدی همراه ساخته.
تمامی افرادی که ظهر روز گرم تابستان سال ۸۸ به مراسم تشییع و وداع با پیکر مرحوم مهدی آذریزدی که آن روزها هنوز تنها نویسنده محبوب و محجوب کتاب قصه‌های خوب برای بچه‌های خوب بود و بس آمده بودند خوب به یاد دارند که چگونه جمعیتی که خود را در آن روزگاران همشهریان و علاقه‌مندان به مهدی آذریزدی معرفی کرده بودند،؛همشهریانی که در تمامی سالهای عزلت و گوشه‌نشینی پیرمرد داستان‌نویس خبری از آنها نبود و البته هنوز هم نیست، مراسم تشییع را به سمت و سویی سوق دادند که مزار ابدی او از قطعه هنرمندان بهشت‌زهرا در تهران به سوی گورستان خرمشاه در میانه شهر یزد تغییر مسیر دهد و البته در این میان پرچمدارانی نیز دیده می‌شدند که به سودای استفاده از ظرفیت فرهنگی پیرمرد نویسنده‌ای که دیگر زنده نبود این قائله را هدایت می‌کردند و حرفشان همان حرف همیشگی بود: نویسنده خوب نویسنده مرده است،  نویسنده‌ای که صدایش بلند نمی‌شود و مطیع تام و تمام امیال آنهایی است که پیرامونش جمع شده‌اند.

آذریزدی در سفر پایانی‌اش به یزد رفت و در آن آرامگاه در جوار منزل محقر خود به خواب ابدی رفت. اما قصه مهجور ماندن این نویسنده به اینجا نیز ختم نشد. آذریزدی بلافاصله پس از دفن در خانه ابدی خود به یک فراموشی عمیق سپرده شد و حتی برای مزار او سنگ و نشانی که یادکرد دفن او در این گوشه از کویر باشد مهیا نشد و اگر نبود فشار رسانه‌هایی که برای یادکرد او پس از چهل روز به مزارش سر زده بودند تا به امروز نیز وضعیت بهتر از این نمی‌بود.

مزار مهدی آذریزدی چهل روز پس از دفن

در این ماجرا، گورستان انتخابی برای دفن او نیز گویا به شکلی انتخاب شده بود تا بی‌صدایی نویسنده درگذشته را بار دیگر تثبیت کند. گورستانی محلی و در میان شهر یزد که به طور معمول در آن بسته است و کسی راهی به درون آن نداشت مگر به مناسبتی که این در گشوده می‌شد.

نام آذریزدی اما اگر در زمان حیات برای او آورده‌ای نشد برای برخی از آنها که خانه ابدی او را از تهران به زادگاهش تغییر داده بودند، نان و نامی آورد. بیش از چهار سال جریان‌سازی برای ایجاد نهادی عجیب با عنوان بنیاد علمی فرهنگی مهدی آذریزدی و نامه‌نگاری با چندین و چند نهاد و سفر و دیدار با بسیاری و هزاران مصاحبه و یادداشت و ...که در نهایت نیز حاصلی جز ثبت دبیرخانه‌ای برای بنیادی که وجود خارجی پیدا نکرده بود در یک اداره دولتی در مرکز استان نداشت. دبیرخانه‌ای که اعلام می‌کرد قرار است مزار این نویسنده مبدل به مرکزی فرهنگی شود و بر مزارش نمادی ساخته شود و حتی برای این مقصود مسابقه‌ای برپا کرد و نمایی از مزار خیالی را نیز رونمایی کرد اما روزها هر چه به جلو می‌رفت خبر از اجرا نبود و گویی تنها نام این دبیرخانه است که می‌تواند گره‌گشای امور دیگری برای متولیان اداره آن باشد.

المان پیشنهادی برای مزار آذریزدی که هرگز ساخته نشد

از سخن درباره تخصیص بودجه و حتی دستور رئیس جمهور وقت برای تامین ساخت مزار و مجتمع فرهنگی معهود بر این مزار که هرگز نه رویت شد و نه اجرایی که بگذریم، ناهماهنگی دستگاه‌های مختلف شهر از جمله سازمان اوقاف که مولی محل آرامگاه بود تا بنیاد شهید که گفته شده درباره ساخت مجموعه فرهنگی در محل آرامگاهی که چند شهید دفاع مقدس در آن آرمیده بودند تا شهرداری که باید زمینه‌ساز ایجاد این مجموعه باشد از یک سو و تغییراتی که رفته رفته در دستگاه‌ها و نهادهای دولتی و بافت سیاسی و فرهنگی شهر روی داد و مهمتر از همه به مقصود رسیدن و سربرآوردن مشاغل تازه برای مدعیان آذریزدی، در نهایت بار دیگر فراموشی را برای نام و یاد این نویسنده تثبیت کرد. گویا تقدیر او چنین بود که چه در حیات و چه پس از مرگ تنها و تنها با کلمه و کتاب و نه با کلام و صحبت در نام و یاد بماند.

نمای فعلی مزار مهدی آذریزدی

در چند روز گذشته اما دوباره نام او بر سر زبان‌ها افتاده است. این بار از زبان رئیس شورای شهر یزد؛ غلامعلی سفید.

سفید در روزهای اخیر و در جمع اعضای شورا اعلام کرده است که با موافقت هیئت امنای حسینیه خرمشاه، اداره اوقاف و شهرداری یزد قرار است این مزار ساماندهی شود بر این اساس دیوار محل دفن مهدی آذریزدی برداشته خواهد شد و المانی مرتبط با این نویسنده نامی کشورمان نیز نصب خواهد شد.

سفید همچنین از احداث یک پل برای اتصال حسینیه خرمشاه با مقبره آذریزدی خبر داد و بیان کرد: قرار است در این پل فضاهایی برای اجرای برنامههای فرهنگی ایجاد شود.

به گفته رئیس شورای شهر یزد قرار است کار نصب المان و برداشتن دیوار ظرف سه ماه آینده و کار احداث پل بر اساس قول شهرداری، ظرف یک سال آینده انجام شود.

چنین دستوری و چنین اتفاق فرهنگی اگر به سرنوشت اقدامات مشابه برای این نویسنده مبدل نشود پس از نزدیک به هشت سال فراموشی نام و یاد او، کمترین و درخورتوجه ترین اقدام عملی خواهد بود که برای پاسداشت نام و یاد نویسنده‌ای که حالا دیگر می‌شود به قطع و یقین او را پدر ادبیات داستانی کودک در ایران نامید و نویسنده‌ای که نامش به ثبت رساننده روز ملی ادبیات کودک در ایران است به انجام و اجرا خواهد رسید. هرچند که هنوز نمی‌توان با قطع و یقین امید داشت که چنین اتفاقی و اعلام اجرای آن به معنای اجرا شدنش نیز باشد که آذریزدی و نامش آکنده است از چنین وعده‌هایی.


منبع: مهر

ارسال نظرات
نام:
ایمیل:
* نظر: