انتشار: ۲۰:۰۸ - ۱۷ خرداد ۱۳۹۷
کارکرد نهادهای فرهنگی متولی انقلاب، با ابهامات فراوانی مواجه است. تفاوت چند نمونه موردی از کاری که ایرانی‌ها و غیرایرانی‌ها برای پاسداشت اسطوره‌شان کرده‌اند؛ به خودی خود کافی است.
شش سال پیش، در روزهای منتهی به سالگرد پیروزی انقلاب ایران در سال ۵۷، در دهه فجر سال ۹۰ مغز متفکر بخشی از مدیریت فرهنگی نظام که مسئولیت طراحی برنامه‌های دهه فجر آن سال را بر عهده دارد مثل هر سال چندی مانده به آغاز روزهای دهه فجر فعال می‌شود. ساعت ها برنامه ریزی و فکر و مشورت حاصلش می‌شود این: ماکتی دو بعدی در ابعاد واقعی از امام خمینی با مقوا و چسب تهیه می‌شود، عده ای از مقامات مسئول دعوت می‌شوند؛ هواپیمایی شبیه به آن هواپیمایی که امام را از فرانسه به ایران آورد پیدا می‌کنند؛ ردیف سربازان تشریفات و مسئولان کشوری و لشکری صف می‌کشند برای استقبال. دو سرباز تشریفات بالای پله‌ها می‌روند، ماکت امام را از پله‌ها پایین می‌آورند و بعد ماکت را داخل یک اتاق می‌برند و آن را وسط اتاق می‌گذارند و وزیر و نماینده و مقام مسئول می‌نشیند دور هم حتما به گوش دادن به سخنان ماکت امام.

عکس‌ها مثل بمب در رسانه‌های خارجی منفجر می‌شود و مایه مضحکه‌ای بزرگ. دو سال بعد دوباره همین اتفاق دقیقا با همین تفاصیل در مشهد و فرودگاه آن شهر اتفاق می‌افتد. از مغزهای متفکر مدیریت فرهنگی در ایران، تکرار دوباره آن اتفاق بعید نیست. امروز اگر نام امام خمینی را به زبان فارسی یا انگلیسی در گوگل سرچ کنید. در بین پنجاه، شصت عکس اول حتما عکسی هم از این شاهکار بین‌المللی در تبلیغ و بزرگداشت امام‌ خمینی پیدا می‌کنید. این اتفاق تاریخی و ماندگار می شود.


××

پایگاه اطلاع رسانی و خبری جماران با هدف پاسداشت و ترویج اندیشه های رهبر کبیر انقلاب اسلامی کار خود را در ۲۲ بهمن ماه ۱۳۸۷ بصورت آزمایشی شروع و به فعالیت خود ادامه داده و تلاش دارد آخرین تحلیل‌ها و گزارش‌ها از مهم‌ترین اتفاقات روز ایران و جهان را به صورت آنلاین در اختیار مخاطبان خود قرار دهد. مشی رسانه‌ای این سایت، تحلیلی - خبری خواهد بود و اعضای تحریریه این مجموعه می‌کوشند با کندوکاو بیشتر، ناگفته‌ها و وجوه نامکشوف وقایع و حوادث -  به خصوص در حوزه تاریخ انقلاب اسلامی و نهضت اسلامی مردم ایران به رهبری حضرت امام خمینی(س)  - را بیابند.

این نوشتار در صفحه «درباره ما» سایت خبری جماران منتشر شده است. سایتی متعلق به بازماندگان بیت امام(ره) که در سالهای اخیر به شدت خبرساز شده است. امروز ۱۳ خرداد سال ۱۳۹۷ اگر صفحه فرهنگ و هنر این سایت را باز کنید با عناوین زیر برخورد می‌کنید.

این تیتر اول بخش فرهنگی سایت جماران است : فرشته کریمی در جشن تولد ۲۹ سالگی خانم بازیگر + تصاویر

در لید توضیحی برای این خبر این چنین نوشته شده است : آزاده زارعی بازیگری که با سریال آوای باران در میان مخاطبان تلویزیون شناخته شد جشن تولد ۲۹ سالگی اش را در کنار دوستانش جشن گرفت.

در انتهای صفحه یک گزارش تصویری نیز به چشم می خورد: تصاویری از ۸۸ سال زندگی ناصر ملک‌مطیعی

××

دو فیلم به شدت ناقص و کسل‌کننده و پر اشکال، ثمره ۴۰ ساله سینمای ایران در تصویرسازی از یکی از بزگترین اسطوره‌های قرن ماست. «صنوبر» مجتبی راعی با استقبال ناچیزی مواجه می‌شود و «فرزند صبح» افخمی هنوز فرصت نمایش پیدا نکرده است. شب اولین نمایش «فرزند صبح» در حشنواره فیلم فجر؛ بهروز افخمی بالای سن ایستاده بود و دائم توضیح می‌داد که این فیلم من نیست. حالا بعد از سالها هنوز مشخص نشده است  که این فیلم کیست؟

دست کتاب البته پرتر است.

××

این تصویری عجیب از خالکوبی یک جوان آرژانتینی است. این تصویر برای ما حیرت آورتر از بقیه دنیا است. ساده است. ما به امام قاب‌گرفته شده در فضای رسمی و اداری عادت کرده‌ایم. امامی که فقط متعلق به بخشی از جامعه با ویژگی‌های ظاهری و فکری خاص است و فقط آنها حق دارند از امام بگویند.

××

نام یک کوچه باریک در کوچه پس‌کوچه‌های شهر کراچی پاکستان، شهر اهل فرهنگ پاکی‌ها، امام خمینی است. نامی که شهرداری شهر کراچی آن را انتخاب نکرده است. بالای نام قبلی کوچه، خود اهالی کوچه تابلویی درست کرده‌اند و نام امام خمینی را بر بالایش نوشته‌اند.

بیست سال است نام این کوچه تکان نخورده است.چند روز پیش شهرداری شهر کراچی، تابلوی این کوچه را کند و اسم جدیدی برایش گذاشت، اما عشق مردم این محله کراچی به امام خمینی به این راحتی‌ها دست‌بردار نیست. مردم دوباره خودشان اسم کوچه را عوض کرده‌اند.

خیابان‌ها و مکان‌های عمومی دیگری هم در پاکستان وجود دارد که به اسم کشورها یا شخصیت‌های مشهور کشورها، نام‌گذاری شده‌اند اما همه‌شان با کوچه امام خمینی در کراچی یک تفاوت اساسی دارند، این خیابان‌ها یا مکان‌های عمومی، با سرمایه این کشورها ساخته شده‌ است و همین کشورها اسم خودشان یا شخصیت‌های مشهورشان را روی خیابان‌ها و مکان‌های عمومی گذاشته‌اند، یک راه معمول دیپلماسی عمومی در همه کشورها…

××

سازمان دانشجویان امامیه یک سازمان دانشجویی مسلمان است که توسط دکتر سید محمدعلی نقوی، 40 سال پیش در دانشگاه مهندسی و تکنولوژی لاهور تاسیس شد. اکنون این سازمان دارای حدود ۱۲۰۰ واحد در پاکستان است که چهار استان پاکستان، مناطق قبیله‌ای که به صورت فدرالی اداره می شوند و کشمیر آزاد و گلگت – بلوچستان را پوشش می‌دهد.

هدف این سازمان تعلیم و تربیت نسل جوان بر اساس مبانی آموزه های قرآن کریم،‌ حضرت محمد و اهل بیت(ع) است به نحوی که آنها به انسان‌هایی خوب و مومنی تبدیل شوند و از حرمت دین اسلام و همچنین مرزهای جغرافیایی و ایدئولوژیکی پاکستان دفاع کنند.

با وجود همه محدودیت‌ها، سازمان امامیه به عنوان دومین سازمان بزرگ دانشجویی در پاکستان شناخته می‌شود.

سازمان دانشجویان امامیه هر سال در سالروز رحلت امام خمینی(ره) مراسم بزرگی در این کشور برگزار می کنند. سالگرد پیروزی انقلاب را هم جشن می‌گیرند. این تصویری از یک تئاتر کودکانه آنها در سالگرد چند سال پیش پیروزی انقلاب است. با حداقل امکانات بدون بودجه های معمول دستگاه های دولتی در ایران.

و این هم نمونه ای از پوسترهایی که آنها تهیه می‌کنند و به صورت خودجوش منتشر می کنند.

××

ناچاریم غمگینانه اعتراف کنیم که بیشتر تلاش همه این نزدیک به سی سال در رسانه‌های رسمی و توسط برخی آدم‌های مرتبط و منتسبین به امام و بیشتر نهادها و موسساتی که در تعریف وظیفه‌ و فلسفه وجودی‌اش پراکندن آرمان امام ذکر شده است؛ برای گنجاندن  آدم غیرقابل تعریفی به نام «امام خمینی» در چارچوب‌های ذهنی رسمی و اتوکشیده و یکطرفه؛ به نتیجه‌ی آلوده‌ای جز محدود کردن طیف مخاطبان آرمانی امام در تمام دنیا و به خصوص در ایران منجر نشده است. مساله دقیقا در همین‌جاست که در مورد آدمی صحبت می‌کنیم که اصولا چارچوب‌پذیر نبود و اساسا برای قیام علیه چارچوب‌های ناعادلانه و غیرانسانی تحمیل‌شده به پاخاسته بود. مسئولین و مدیریت فرهنگی ایرانی، در همه این سالها تلاش ویژه‌ای در گنجاندن امام در چارچوب‌های اداری از پیش تعیین شده و بی‌جان داشته‌اند و آرمان امام به این شیوه تبیلغ، سوگوارانه در داخل ایران در حال تبدیل به کلیشه‌های بدون روح عادی است زیر انبوهی از همایش‌ها و کنفرانس‌ها و جایزه‌ها و بخش‌نامه‌ها و فکس‌ها و نامه‌های اداری...

 آدم‌های بی‌آرمان بزرگترین بانیان تبیلغ آرمان‌های انقلاب ایران شده‌اند و نیاز به یک انقلاب اداری بزرگ در عرصه تبلیغ روزبه‌روز بیشتر حس می‌شود. آن افتضاح رسانه‌ای 6 سال پیش نتیجه سپردن کار به آدم‌های حقوق‌بگیر پشت میزنشین ساعت پرکنی بود که وقتی ۱۴ خرداد می‌رسد از دو روز قبل لباس سیاه می‌پوشند و ضرب‌المثل رایجشان در هنگام مواجهه با افغان‌ها، پاکستانی‌ها، سوری‌ها و فلسطینی‌ها این است:"چراغی که به خانه رواست به مسجد حرام است."جای خوشبختی است که عملکرد مدیریت فرهنگی ایرانی، آن‌قدرها هم که خودش توهم می‌کند بر آدم‌های خارج از مرزهای ایران تاثیری نداشته است و البته که حالا دیگر با اطمینان می‌توان گفت که جای خوشبختی است که عملکرد مدیریت فرهنگی ایرانی روی خود ایرانی‌ها هم تاثیر چندانی نداشته است و هنوز دایره وسیع دوست داشتن خمینی به تنگی بودن در بخشی از یک جناح سیاسی یا یک طبقه اجتماعی محدود نشده است.

ارسال نظرات
نام:
ایمیل:
* نظر: