چه نیرویی به دنبال تبدیل رویدادهای حاشیه ای به معضلات اصلی جامعه است؟ چه کسی و با چه رویکردی هزینه های نظام را در هر مسئله ای بالا می برد؟
فضای احساسی ناشی از درگذشت شادروان ناصر ملک مطیعی را که کنار بگذاریم ؛ ذکر چند نکته از منظر اجتماعی بسیار مهم است.
۱-
بیشک معضلاتی که منافقینی چون محسن مخملباف برای انقلاب اسلامی ایجاد
کردند؛ از دشمنیهای خارجی و توطئههای دشمنان جمهوری اسلامی برای آن کمتر
نبود. این جمله هم متعلق به من نیست. آخرین حرفهای مرحوم امیر حسین فردی -
همان مدیری که به خاطر صحبت کردن یک دختر و پسر در حیاط حوزه هنری از سوی مخملباف مجبور به استعفا شد - بود.
اصولا امثال مخلباف ها چه در قامت یک کاسه داغتر از آش و چه در قامت #برانداز اجازهی تبدیل یک انقلاب به یک نظام را نمیدهند.
مخملباف
، عامل اصلی ممنوع الکار شدن بی حکم و دادگاه فردین و ملک مطیعی بود.
موضوعی که مثل یک قانون نانوشته همچنان قطبنمای خیلی از نهادهای تاثیرگذار
است.
۲- تفاوت یک نظام با یک مجموعهای که یا در حال تثبیت است و یا درگیر تهدید ، اصالت قانون است.
قانون
بیش از آن که ابزار حاکمیت باشد، پناهگاه مخالفان و منتقدان هر جامعهای
است و زمانی که مجرمین و متخلفین هم به استناد آن ، از یک سیستم تظلم
نکنند؛ نمیتوانیم ادعا کنیم یک نظام محقق شده است.
از
این حیث یک عده برانداز و بیترمز ، هیچ گاه اجازه تعیین تکلیف خیلی چیزها
را برای انقلاب ندادهاند. فی الجمله از آغاز انقلاب ، بسیاری از شخصیت
هایی که به واسطهی همکاری و فساد به همراه دربار و ساواک دستشان به مال و
خون مردم آلوده بود و چه کسانی که اینچنین نبودند ؛ هیچ گاه از هم تفکیک
نشدند و برای جامعه مشخص نشد چرا جمشید مشایخی فیلم قیصر ماند و به اوج
رسید و چرا ناصر ملک مطیعی همان فیلم به خاطر شلوغ کاری کسی مثل مخملباف
حذف شد!
۳- اشتباه کارتر از خائنی مثل مخملباف ، کسی است که بنیان او را همچنان بالا میرود و نمی داند چرا؟
در ایران براندازهایی هستند که روش آنها پیگیری همان راه و همان روش است.
از
نظر علوم اجتماعی پایداری یک سیستم به اکثریت برندهها نسبت به بازندههای
آن است و کسی که بتواند روز به روز آمار آدمهای ناکام را نسبت به انسان
کامیاب جامعه بیفزاید ، حتما برانداز است.چه بداند و چه نداند.
حالا
پیدا کنیم پرتقال فروش را که کاری کرده به خاطر لغو پخش یک مصاحبه زرد شب
یلدا که نه سیاسی بود و نه حتی به معنای نظری اش فرهنگی و هنری ، بازیگری
که حتی اگر قرار بود کار هم بکند به دلایل مختلفی چون اتمام ژانر
#فیلمفارسی جایگاه سابق را نمیتوانست داشته باشد، مظلومی ساخته شود که حاج
کاظم آژانس شیشه ای (پرویز پرستویی) یعنی ارزشیترین پروردههای هنری
انقلاب هم در قامت یک مخالف در رثای او بنالد.
واقعا تا این نوع خیانتها و بلاهتها هست ؛ چه احتیاجی به امثال ترامپ و نتانیاهو
محمد صادق دهنادی