انتشار: ۱۸:۰۰ - ۰۹ آبان ۱۳۹۶
به گزارش سرویس سینما و تئاتز تابناک فرهنگی ؛نیکی کریمی زمانی که پشت دوربین ایستاد سال‌ها بود ستاره سینمای ایران نامیده می‌شد و همچنان در اوج قرار داشت، اما ترجیح داد برای بیان آنچه در نظر دارد فیلم بسازد.

به شهرت رسیدن کریمی همزمان با مقطعی بود که سینمای ایران سال‌ها از ستاره‌سازی خودداری کرده بود، اما بازی او در «عروس» نقطه عطف سینمای ایران در این زمینه محسوب شد؛ کریمی آمد و در فیلم‌های کارگردانان سرشناسی نقش‌هایی به یادماندی بازی کرد،‌ اما همه تنوع موجود در حوزه بازیگری و کار با کارگردانان شناخته شده، برای او کافی نبود و این بازیگر سراغ تجربیات جدید رفت، از ترجمه تا دکلمه شعر... و در نهایت کارگردانی.

ورود نیکی کریمی به دنیای کارگردانی با فیلم «یک شب» شاید در گام اول با انتقادهایی روبرو شد و به نظر رسید این تجربه‌ای باشد و ادامه نیابد، اما کریمی قصد ورود به دنیایی کرده بود که در آن حرف‌های خود را بزند، حرفی از دنیای زنان مدرن امروزی با دغدغه‌ها و مشکلاتی و حساسیت‌هایی از نگاه و جنس ذهنیت آنان؛ دیدگاهی که کمتر در سینمای ایران دیده شده است.

«چند روز بعد» دومین فیلم کریمی ثابت کرد، ستاره سینمای ایران سر شوخی با کارگردانی ندارد و به این مسئله جدی نگاه می‌کند، او دغدغه‌مند‌تر از فیلم قبلی در این اثر زندگی زن شهری ایرانی را که سرشار از تکرار و مشکلات ریز است به تصویر کشید و بعد به «سوت پایان» رسید.



سومین فیلم کریمی که به گفته این کارگردان شخصیت زن حاضر در فیلم دیدگاهی نزدیک به نگاه او نسبت به مسائل دارد، در بیست و نهمین جشنواره فیلم فجر در بخش نوعی نگاه به نمایش درمی‌آید.

فاصله‌هایی که بین فیلمسازی‌تان به وجود می‌آید به چه دلیل است؟
الان هم خیلی‌ها به من می‌گویند، سریع فیلم بعدی‌ات را بساز. این را نمی‌فهمم؛ زیرا نوع کارم طوری نیست که فیلمنامه‌ای بهم بدهند و کار کنم. چیزی باید برایم مهم شود؛ آن می‌تواند اتفاقی در جامعه باشد یا چیزی که می‌بینم و یا می‌خوانم. باید چیزی و موضوعی ذهنم را درگیر کند تا بعد براساس آن فیلمنامه را بنویسم. زمان نوشتن فیلمنامه در مورد کارهای من طول می‌کشد. به این سادگی نیست که بنویسم و سریع بخواهم آن را بسازم. به هر حال بعد از فیلم قبلی بلافاصله نوشتن فیلمنامه را شروع کردم، حدود سه سال روی فیلمنامه «سوت پایان» کار کردم تا به مرحله ساخت رسید.

پس احتمالاً ایده این فیلم برگرفته از اتفاقاتی بوده که با آن مواجه شدید؟
مستند خانم شیخ‌الاسلامی را دیدم. مستند «ماده 61» من را به فکر فرو برد. در کنار آن ماجرای دیگری وجود داشت که مدتی بود در مورد آن می‌نوشتم. این دو در کنار هم پایه‌های اصلی فیلمنامه «سوت پایان» را به وجود آوردند.

ترکیب سینما در سینما، همانطور که در فیلم شما هم نوعی آن دیده می‌شود، در سینمای ایران گاه موفق بوده و گاه کاملاً شکست خورده. این مسئله برای شما نگران کننده نبود؟
البته این نگرانی برایم وجود داشت و ذهنم را به خود مشغول می‌کرد، اما خوشبختانه چنین نیست که دائم در قضایای فیلمسازی شخصیت‌ها باشیم، فقط شغل آنها مستندسازی است. در حقیقت ماجرای پشت صحنه فیلم‌ها در «سوت پایان» مطرح نمی‌شود. خود این آدم [شخصیت زن فیلم] فیلمساز است و مسایل جامعه برایش مهم است.

او چطور شخصیتی است؟
او مستندساز است و کسی که اتفاقات رخ داده در جامعه برایش مهم است. اخبار می‌بیند، می‌خواند و نسبت به جامعه بی‌تفاوت نیست. بعضی از آدم‌ها فلش‌هایشان به طرف خودشان است و فقط خودشان و زندگی‌شان را می‌بینند؛ در مقابل افرادی هستند که اتفاقات جامعه برایشان مهم است و همراه با آنها رنج می‌کشند. شخصیت زن فیلم «سوت پایان» چنین آدمی است.

دوران نوشتن فیلمنامه «سوت پایان» چطور گذشت؟
بارها متن نوشته شد و بارها تغییر کرد تا اینکه شکل الان خودش را به دست آورد.

نگاه زنانه موجود در فیلم‌های شما متفاوت از دیدگاه اغلب فیلمسازان زن سینمای ایران است؛ نگاهی نزدیکتر به نسل جدید و زندگی مدرن امروزی. اینها برگرفته از چیست؟معلوم است که نگاه  من با نسل قبلی‌ام فرق دارد. نسل ما نسلی است که ماجراهای بسیار زیادی را پشت سرگذاشته. نسلی  که زندگی کرده؛ تجربه کرده و با گذر از مشکلات فراوان به اینجا رسیده. ما با سنت و مدرنیته سر و کار داشتیم و خود من علاقه زیادی به ادبیات مدرن و دیدگاه‌های مدرن دارم.

جای خالی چنین دیدگاهی را در سینمای ایران حس کرده بودید؟
هیچ‌گاه به این صورت به این مسئله فکر نکردم.

یعنی پیشنهاد برای بازی در فیلمی از جنس کارهایی که خودتان انجام می‌دهید داشتید؟
نمی‌دانم... من فقط به کار خودم فکر می‌کنم و جنسی از سینما که به آن علاقه دارم.

در فیلم اول‌تان با وجود آنکه حضور شما مقابل دوربین می‌توانست امتیازی برای کار باشد، چنین نکردید و نقش اول را به بازیگر دیگری واگذار کردید. چرا در مورد «یک شب» چنین تصمیمی گرفتید؟
سن آن نقش اصلاً به من نمی‌خورد. من دختری 20 یا 21 ساله برای آن نقش نیاز داشتم که کار می‌کند و درس می‌خواند و مشکلاتی با مادرش دارد؛ کلیت نقش با من هماهنگ نبود. در «چند روز بعد» دنبال بازیگر دیگری گشتیم، کسی را پیدا نکردم و تهیه‌کننده گفت بهتر است خودم بازی کنم. این دفعه آنقدر خودم درگیر فیلمنامه بودم و چیزهای مشترک وجود داشت که گفتم بهتر است خودم کار کنم.

می‌توانیم چنین بگوییم که نزدیک بودن شما به شخصیت مستندساز «سوت پایان» به طور کلی این کار را به شما نزدیکتر می‌کند؟
دقیقاً همین است.

چقدر؟
تا جایی که احساس می‌کنم نگاه آن زن، دیدگاه من است به همه اتفاقاتی که برای او رخ می‌دهد.

فضای غالب سینمای ایران را می‌شناسیم، در این فضا فیلمی برگرفته از نگاه انسانی زنانه تا چه حد می‌تواند فضا برای ابراز پیدا کند؟به چه صورت؟ منظورتان اکران است؟

از تولید تا اکران؟تا حالا تجربه اکران فیلم نداشتم، و این بار می‌خواهم چنین اتفاقی بیافتد. اصلاً این بار آمده‌ام حق خودم را بگیرم. می‌خواهم شرایط خوب اکران را برای فیلم مهیا کنم.

در ابتدای ورود به سینما دافعه‌ای برای ورود شما به حوزه کارگردانی ایجاد نشد یا اتفاقاً همین انگیزه‌ای بود برای کار؟
هیچ‌وقت در کار به جنسیتم فکر نکردم، اما زمانی که وارد فضای حرفه‌ای کارگردانی شدم، دریافتم چقدر دیدگاه غالب مردانه وجود دارد. عوامل تولید فیلم‌ها اغلب مردان هستند و تعداد زنان در سینما خیلی کم است. در این شرایط نه تنها آن حمایت مورد نظر از فیلمسازان زن نمی‌شود بلکه می‌توان این طور هم شنید که «چه شده این شخص می‌خواهد فیلم بسازد؟» من همه اینها را کنار زدم. گفتند از فیلم اولم باید 15 دقیقه دربیاید و ماجراهای زیادی داشت، فیلم دوم توسط تهیه‌کننده به رسانه‌های تصویری فروخته شده و آن طور مهجور شد. اما این دفعه نمی‌خواهم این اتفاق بیافتد، می‌خواهم بگویم باید بپذیرید، زنی هست که می‌خواهد فیلم بسازد و باید فیلمش را اکران کنید.

خانم کریمی! با واکنش‌های اولیه زمانی که «یک شب» را ساختید، چطور برخورد کردید؛ دیدگاهی که شاید انتظار نداشت شما وارد حوزه کارگردانی شوید و اتفاقاً از همین فضای مردان برمی‌آمد. آن برخوردها چه بود و شما چه واکنشی داشتید؟
من همه این نگاه‌ها را ندیده گرفتم و فکر کردم با تداوم و اثبات کارم می‌توانم به همه نشان دهم که مشکل خودشان است اگر نمی‌توانند این حضور را بپذیرند.

یک سیر تکاملی در حوزه کارگردانی برای خودتان قائل هستید؟
33 سالم بود زمانی که اولین فیلمم را ساختم و الان 38 سال دارم و قطعاً دیدگاهم تغییر کرده است؛ پس من هم با روز جلو می‌روم و براساس مطالعاتم اطلاعاتم بیشتر می‌شود و اتفافات را دنبال می‌کنم و خودم هم پخته‌تر می شوم و قطعاً این‌ها در کارم دیده می‌شود.

چه جنس آدم‌هایی را برای همکاری در ساخت فیلم‌هایتان انتخاب می‌کنید؟ اصلا چقدر اختیار انتخاب آنان با شماست و چقدر با تهیه‌کننده؟
همواره کسانی را انتخاب می‌کنم که براساس اصطلاح مورد نظر خودم «از جنس سینما» نباشند، یعنی آدم‌هایی باشند که زیادی حرفه‌ای نشده باشند. گاه زیادی جدی گرفتن برخی مسائل و حرفه‌ای تلقی کردن خود سبب می‌شود، دیگر انگیزه‌ای برای بهتر کار کردن نداشته باشند. من گروهی را انتخاب می‌کنم که کماکان انگیزه و انرژی داشته باشند و کارمندی سر کار نیایند و کار برایشان مهم باشد و خوشبختانه در فیلم آخرم همگی چنین بودند. صمیمی و با انگیزه و بیش از خود من نسبت به کار حساسیت داشتند.

رنگ فیلم‌های شما و گرایش آن به تیرگی و استفاده نکردن از نور اضافه مسئله‌ای است که در کارهای‌تان دیده می‌شود.
احتمالاً خودداری از ایجاد نور اضافه به دلیل نزدیکی زیادی فضای کارتان به زندگی واقعی است.نوع سینمایی که کار می‌کنم، نیازمند نور طبیعی است و باید به زندگی نزدیک باشد.

گویا تاکیدی روی نزدیک بودن فیلم به زندگی دارید؟
بله، این هدف من بوده...

علاوه بر «سوت پایان» که به واسطه آن در مقام کارگردان در جشنواره فیلم فجر حاضر هستید، امسال دو فیلم «جرم» و «خیابان‌های آرام» را در مقام بازیگر در جشنواره دارید. بازی شما در «خیایان‌های آرام» در شرایطی اتفاق افتاد که گروه دچار مشکل شده بودند، در جریان اتفاقاتی که افتاده بود قرار داشتید؟
فیلمبرداری «سوت پایان» تمام شده بود و مشغول مونتاژ بودیم. حبیب رضایی با من تماس گرفت و ماجراهایی را که رخ داده بود، تعریف کرد و گفت گروه به ارمنستان رفته‌اند و برای بازیگر در فرودگاه مسئله‌ای پیش آمده که نمی‌تواند به گروه بپیوندد. آنها همه کارهایشان را کرده بودند، لباس‌هایشان را دوخته بودند و تمرین‌ها را کرده بودند و من از این طرف سر مونتاژ بودم. این تصمیم‌گیری بسیار سختی بود، حتی زمانی که به آنجا رفتم مونتور فیلمم خانم مهاجر از ایران برایم دی وی دی‌ها را می‌فرستاد تا در جریان مونتاژ هم قرار بگیرم. در آن زمان خودم را به جای کارگردان گذاشتم و کار را پذیرفتم و رفتم.

گویا نقش حساسی هم در فیلم برعهده داشتید؟
بله نقش خبرنگاری را برعهده دارم.

همکاری با کمال تبریزی در مقام کارگردان چطور بود؟
خیلی راحت و خوب. او یکی از کارگردانانی است که زمان همکاری با او بسیار آرامش داشتم. این آرامش از خود او می‌آید، با این همه آرامش و تمرکز و تفکر مثبتی که دارد. او در جریان کار به هیچ چیز دیگری غیر از فیلم کار ندارد و این باعث بهبود کار می‌شود.

و کار کردن با کیمیایی چطور بود؟
چند باری با هم کار کردیم. احساس می‌کنم او متعلق به نسلی است که باید ارزش حضور او را بدانیم. برای من بسیار اهمیت دارد که او سالی یک فیلم می‌سازد و هنوز این انرژی و انگیزه را دارد که فیلمنامه بنویسد و فیلم بسازد.

دوبله شدن «جرم» شما را ناراحت نکرد؟
اصلاً آقای کیمیایی در مقام کارگردان می‌تواند تصمیم بگیرد که فیلمش دوبله شود.
ارسال نظرات
نام:
ایمیل:
* نظر: