انتشار: ۱۸:۰۰ - ۱۴ بهمن ۱۳۹۵
فیلم نگار تازه ترین فیلم سینمایی رامبد جوان است که در سومین روز جشنواره فیلم فجردر کاخ جشنواره سی و پنجم به روی پرده رفت.

نگار فیلمی که در راه شدن ماند

فیلمی متفاوت از کارگردانی که غالباً او را با آثاری کمیک و خنده دار بیاد می آوریم. فیلم نگار از جهت ساختاری شاید فیلمی اکسپریمنتال و تجربه گرا تلقی شود و شاید به همین خاطر است که او را در گروه هنر و تجربه قرار داده اند.

با این همه هرچند شاید از جهت برخی ویژگی ها و شگردهای ساختاری بتوان از آن به عنوان فیلمی تجربه گرا یاد کرد اما از منظر رویکرد داستانی اتفاق تازه ای در سینما رخ نداده است.

در سینمای جهان فیلم هایی با ژانر معمایی-جنایی با درون مایه های روان شناختی بسیاری ساخته شده است که در سینمای ما نیز می توان از برخی آثار در این زمینه ها یاد نمود.

در  جهان نوابغی  مانند کریستفر نولان بٌعد عمیق روان شناختی را به بهترین شکل نمایش داده اند و در ایران نیز  شاید بتوان هامون مهرجویی را از بهترین انواع  اینگونه فیلم ها ذکر نمود.

زن انتقام جو  نیز اتفاق بدیعی در سینما نیست بیل را  بکش تارانتینو یا همدردی با بانوی انتقام جو ساخته پارک چان ووک نمونه های خوبی از این دست قلمداد می شوند. در ایران هم شاید با نگاه به پایان بندی فیلم از بهترین نمونه ها بتوان به فیلم سگ کشی بهرام بیضایی اشاره کرد تسویه حساب تهمینه میلانی نیز از  جهاتی در این دسته بندی قرار  میگیرد.

فیلم نگار تلاش ناموفقی است برای نشان دادن ژانر جدیدی در  سینمای ایران تلاشی که بسیار شبیه است به کاری که مانی حقیقی در جشنواره ی سال گذشته با فیلم اژدها وارد می شود کرد.

آنقدر شبیه که لااقل5 نفر از عوامل این دو فیلم یکسان است.

احسان گودرزی به عنوان بازیگر فیلم اژدها وارد میشود در فیلم نگار به عنوان نویسنده در کنار رامبد جوان می ایستد.

امیرحسین قدسی در هر دو فیلم به عنوان طراح صحنه و کریستف رضاعی در هر دو فیلم نقش موثر خود را به عنوان سازنده موسیقی به بهترین شکل ایفاء کرده است. نگار نعمتی در هر دو فیلم به عنوان طراح لباس است و مانی حقیقی کارگردان اژدها وارد میشود حالا به عنوان بازیگر فیلم نگار نقش آفرینی میکند.

همچنین کاراکتر نگار جواهریان در فیلم نگار هم پوشانی های بسیاری با کاراکتر او در فیلم اعترافات ذهن خطرناک من ساخته هومن سیدی چه از لحاظ ارائه بازی و شخصیت  پردازی چه از لحاظ میزان خشونت بکار رفته در این فیلم دارد.

فیلم نگار از لحاظ شیوه ی روایت به شدت دچار فقدان تئوری است و آنچنان که از او انتظار می رفت نتوانسته است نزج و قوام درستی را برای توجیه مخاطب در روند حوادث و اتفاقات فیلم ارائه دهد.

سیاهی بیش از حد تمامی شخصیت ها بخصوص شخصیت های مرد فیلم از پدر و شرکایش گرفته تا کاراکتر محمدرضا فروتن به عنوان فرد عاشق پیشه این فیلم را شبیه آثار فمنیستی مانند بسیاری از آثار تهمینه میلانی می کند.

اما چرا شخصیت زن فیلم نگار مانند شخصیت زن فیلم سگ کشی موفق از آب در نمی آید.

شاید مهم ترین دلیل آن تفاوت دانش فیلمنامه نویسان این دو اثر است.

بیضایی در سگ کشی پیشینه ی بسیار غنی خود در ادبیات را به بهترین شکل در خدمت نگارش فیلمنامه بکار بسته است؛ چیزی که به شدت در فیلم نگار وجود ندارد و به همین دلیل به کلیت فیلم آسیب رسانده است.

فیلم نگار ملقمه ای است از تصاویری که تکلیف خود را با مخاطب روشن نمی کند و میان شاعرانگی ( خواندن نامه های عاشقانه یک اسب و تصاویری اسب و شمع و ... ) و خشونت دست و پا میزند. ملقمه ای که در بافت و محتوای فیلم هم خود را نمایان می سازد بخصوص در شخصیت پردازی سه کاراکتر اصلی فیلم یعنی پدر، نگار و پیمان . شخصیت هایی که بدترین افعال  از آنها سر میزند اما مخاطب دلش برایشان می سوزد .

اگر هامون مهرجویی را میتوان از منظر نقد روانکاوانه با نظریات تفسیر خواب زیگموند فروید مطابقت داد و به شناخت بیشتر این اثر والا رسید. با مطابقت نظریات روانکاوانه در فیلم نگار فقدان دانش کافی سناریو نویسان این فیلم لذت محدود مخاطب را از جهت هیجان موجود در فیلم بطور کامل از بین می برد و فیلم را سرشار از تهی بودگی میکند.

فیلم نگار تلاش قابل توجهی است که در راه شدن فدا شد و گویا آنچنان که کارگردان آن فکر میکند به سر منزل مقصود نرسیده است.

 
هادی اسماعیل نژاد
سردبیر

ارسال نظرات
نام:
ایمیل:
* نظر: