انتشار: ۲۱:۳۷ - ۲۰ تير ۱۳۹۵
مراسم بدرقه عباس کیارستمی صبح امروز در کانون پرورشی فکری کودکان و نوجوانان آغاز شد.
به گزارش سرویس سینما و تئاتر تابناک فرهنگی؛ جمعیت زیادی از علاقمندان به عباس کیارستمی صبح امروز، پیش از ساعت ساعت ٨:٣٠ خود را برای حضور در مراسم تشییع پیکر عباس کیارستمی به ساختمان کانون پرورش فکری کودکان رساندند.

بهمن فرمان آرا، جواد مجابی، داریوش شایگان، رضا میرکریمی، علیرضا تابش، داریوش فرهنگ، جعفر پناهی، مازیار میری، احمد مسجدجامعی، آتیلا پسیانی، شادمهر راستین، بهمن کیارستمی، تورج اصلانی، شهرام مکری، علی دهباشی، حسن پورشیرازی، نرگس آبیار، سیف الله صمدیان،سیروس ابراهیم زاده، امین تارخ، فرهاد اصلانی، امیر جعفری و آنا نعمتی از جمله افراد سرشناس حاضر در این مراسم هستند.

در ابتدای این مراسم پرویز پرستویی به خاطر ازدحام جمعیت از همه خواست تا نظم را رعایت کنند.

او گفت: دوستان و هنرمندان و خانواده محترم عباس کیارستمی، ما امروز برای کسی گرد هم آمدیم که برای ما خاطرات زیادی به جای گذاشت. هنرمندی که خلق آثار او میراث فرهنگی جهان ایرانی است. کیارستمی فقط یک شاعر، فیلمساز، شاعر و عکاس نیست، او همه اینها هست. ولی فقط همه اینها نیست. کیارستمی یعنی هنر متعالی سرزمین ایران.

سپس ابراهیم حقیقی گفت:حرف زدن درباره دوستی که ٤٥ سال آغاز شد و به دوستی های عمیق ختم شد بسیار مشکل است. اهالی هنر و سینما در دورانی که فیلمها پر از قتل و خونریزی است، کیارستمی فیلمهایی ساخت که قلبهای همه را به هم پیوند داد، و این تنها مزیتی است که هنر او داراست.

وی ادامه داد: این اشخاص استثنایی در هنر یک پله بالا نی برند. کیاستمی الفبای سینمای جهان را یک پله تکان داد.

سپس پرویز پرستویی اظهار کرد:هنرمندی مثل کیارستمی را باد هرگز نخواد برد این برای کیارستمی آغازی دیگر است. آغازی که دیگر پایانی نیست. به احترام این آغازگر گرد هم آمده ایم و آمده ایم تا این آغاز دوباره او را به نظاره بنشینیم.

سپس سیف الله صمدیان کارگردان گفت: یک فایل تصویری این چند روز از کیارستمی پخش شد از یک مصاحبه که اتفاقی افتاد که ابهام داشت. از او می پرسند دوست داری کدام اثرت بعد از تو بماند و او خیلی رک گفتم دوست دارم خودم بمانم. این ممکن است مبهم باشد برای عده ای، ولی با شناخت جزیی که از او دارم، چون کیارستمی را حتی خودش هم نمیتوانست همه ابعادش را بروز دهد عشق به کارش این جمله او را تداعی می کند.

وی ادامه داد: من جایی گفتم کیارستمی کارگر بالفطره کار است و هنر، او در ٢٤ ساعت ،٢٠ ساعت کار می کرد. عطش کار به او عطش زندگی داده بود. آخرین سالی که ژیل ژاکوب دبیر پیشین کن کار می کرد با او صحبت کردم، او درباره سینمای ایران گفت: سینمای ایران انگار معدنی است که خون سینما در رگ سینماگران آن جاری است و عباس کیارستمی یکی از آنهاست و اگر قرار باشد سینما را از نو یاد بگیرم دوست دارم شاگرد کیارستمی باشم.

پرویز پرستویی پس از صحبت های صمدیان گفت: ما امروز آمدهایم پاسخی درخور به هنر کیارستمی ارائه دهیم. سپس از همه دعوت کرد تا به سخنرانی آیدین آغداشلو گوش فرا دهند.

آیدین آغداشلو گفت: او یک هنرمند عادی نبود. او در دو وجه فرهنگ معاصر ما سینماگر بسیار مهمی بود. او جهان شخصی خود را بازگو می کرد و فقط این نبود با اینکه سینما ساخت نوعیسینما به وجود آورد که پیش از این وجود نداشت. سینمایی جدید بود و او را با گریفیث مقایسه می کنند او بر سینمای جهان هم تاثیر گذاشت.چنین سهمی را برای کسی قائل نیستم و این اتفاق نادر است.

آغداشلو افزود: بخش دیگر زندگی هنری او در این است که او هنرمند جامع الاطرافی بود. اگر نگاه کنیم هرکدام از وجوه زندگی کاری او قابل بحث و تحسین است. بعد از او مخاطبینش حضور او را جمع بندی می کنند و همین جمع بندی را نمی توان بدون نگاه به همه آثارش در نظر گرفت. میراث کیارستمی میارثی گرانبهاست، کمتر کسی می تواند مثل او رضایت بخش به کارنامه اعمالش پس از مرگ نگاه کند. زمان باید بگذرد تا وجوه مختلف تاثیر او بر همه آشکار شود. این ندایی که او در گنبددوار افکند مدتها خواهد پیچید و به این شکل است که جاودانگی به وجود می آید. او تا لحظات آخر خوشحال بود از اینکه حاصل آثار او اینچنین عمیق بوده است.

در ادامه پرویز پرستویی که مجری برنامه نیز بود از حجت الله ایوبی خواست تا به مناسبت این مراسم صحبت هایی ایراد کند.

ایوبی گفت: به نام خدایی که زیبایی را آفرید و جهان را آینه تمام نمای جمال خویش ساخت
مرگ اگر مرد است گو نزد من آی
تا در آغوشش بگیرم تنگ تنگ
اوزمن دلقی ستاند چاک چاک
من ازاو جانی ستانم رنگ رنگ
امروز را تاریخ به یاد خواهد داشت. هرگز فراموش نخواهد کرد. امروز روز وداع با دریچه ای به روشنایی. پنجره ای به بیرون. مرد آرام و بی ادعای فرهنگ وتمدنی کهن، دفتر و دیوانش را به سادگی برمی چیند و می رود. او که همه دیده بود و چشم، چشم از جهان فرومی بندد. می رود آرام و بی صدا.
وی افزود: درجهانِ جهانی شده مردی از سرزمین خورشید، بر آمده از لابلای هزاران هزار دفتر و دیوان. به پشتوانه تمدنی همیشه پرستشگر یزدان، و از دل سازها و آوازها ایرانی مردی از جنس نورو روشنایی برخاست و به تماشا خواند انسان را. و فراخواند بشریت را به تماشای خود گم شده اش. و شمس گونه فریاد بر آورد که « به تماشا می روی، تماشا می خواهی بیا اندرون من تماشا کن». و چه دیده ها که گشوده شد. و چه چشمها که بینا شد به گمشده بزرگ روزگار کنونی. یعنی انسانیتِ انسان. و او همه وجود بی زنگارش شد یک آینه. آینه ای به تمام قدی انسان. آری، آری امروز ما سوکوار آینه ایم.
آینه ام آینه ام مردِ مقالات نیم
دیده شود حال من ار، چشم شود گوش شما
و این آینه بی زنگار و زلال، شد جام جهان نمای روزگار تاریکیها. پرده هایی از آدمیت، نغمه هایی از آوای گمشده انسانیت. فطره الله التی فطرالناس علیها. این است رمز جهانی شدن شماره 3 کوچه سارا در چیذر کوچک و زیبا.
آینه دل چون شود صافی و پاک
نقش ها بینی برون از آب و خاک
گفتم آخر آینه از بهر چیست؟
تا بداند هر کس کاو چیست و کیست !
ایوبی اظهار داشت: آری، بی رنگ و لامکان. آزاد از بند و زنجیر زمان. آینه ای تمام قد برای آدمیان. در سوک آینه اما یاید زلال و صاف بود. چشمهایی که ندیدند، گوشهایی که نشنیدند امیدوارم امروز غبار از جان و دل بشویند. دریچه دل بگشایند بسوی روشنایی. تا بچشند آنها هم طعم شیرین گیلاس را. و اگر چنین کنند خواهند دید آینه های دیگری را که ایستاده اند همچنان، تا جلوه ای باشند از نور ایمان مردمان دیارمان. بیاییم امروز را روز عزا ننامیم. روز جشن آینه ها بدانیم. چشمها را بشویم. ببینیم آینه ها خرد و کلان این روزگار را. امروز روز عزا نیست. روز وداع نیست. روز بزم خدا است روز دف و سورناست
میا بی دف به گورِ من برادر که در بزم خدا غمگین نشاید
کیارستمی می رود اما این تماشا پایان نمی پذیرد:
رفتی از دیده و دل غرق تماشاست هنوز
عکس روی تو در این آینه پیداست هنوز
ودر پایان مبارک باد می گویم به خاندان کیارستمی بویژه بهمن نازنیش این جاودانگی را که:
برزمینی که نشان کف پای تو بود
سالها سجده صاحبنظران خواهد بود.

سپس ابراهیم فروزش به ایراد سخنرانی پرداخت.

فروزش گفت: غم و اندوه از ذست دادن کیارستمی طاقت فرساست و نبودنش جبران ناپذیر است، اما وقتی این استقبال را می بینی درمیابی که تنها نیستی. او به سبک و سیاقی دست یافت که منحصر به خود او بود. مرد آرام و بی صدا که ذهنیت سرشار از خلاقیت او همرا با هوشش باعث می شد تا ذهنیتش را به بهترین شکل نمایش دهد. او روی سینمای دنیا تاثیر گذاشت و مولفی قابل احترام در سینمای جهان است. او با جوایز بزرگی از جشنواره های معتبر دنیا موجب احترام سینمای ابران است، او افتخار سینمای ایران بود. یادش گرامی. بگذاریم در اینجا تاسف نخوریم، او هنگامه زمان بود.

در ادامه داریوش شایگان در جایگاه سخنرانی حاضر شد و سپس پرویز پرستویی گفت: عده ای از نمایندگان مجلس شورای اسلامی و حسین فریدون اینجا هستند.

سپس مسعود کیمیایی کارگردان به سخنرانی پرداخت و گفت: عباس کیارستمی آنقدر ماندگاری دارد که نتیجه آثارش حالا حالاها هست و سپس او عذرخواهی کرد برای اینکه نمی تواند صحبت کند.

سپس احمد کیارستمی فرزند عباس کیارستمی گفت:از ستاد بدرقه تشکر می کنم که از پاریس تا اینجا زحمت کشیدند بهخصوص از رضا میرکریمی و رخشان بنی اعتماد. از طرف خودم از بهمن تشکر می کنم چون در این ٤ماه از پدر حمایت کرد، در این سالهایی که در ایران کمتر از او کار به نمایش درمی آمد هیچ وقت گله گزاری نکرد. اما چند سال پیش در جشنواره ای در ایران گفت نمایش آثار در ایران بیشتر به من می چسبد. کاش امروز بود و این جمعیت را می دید.

در ادامه مراسم نماز جماعت به اقامت حجت الاسلام دعایی برگزار شد.
ارسال نظرات
نام:
ایمیل:
* نظر: