انتشار: ۱۶:۴۵ - ۱۶ خرداد ۱۳۹۵
امروز شانزدهم خرداد، سه سال است که موسیقی ایرانی دیگر فریدون حافظی ندارد و سه سال از خاموشیِ آن «تار یحیی» که حافظی از دست موسی خان معروفی، به هدیه گرفته بود، می گذرد.
به گزارش تابناک فرهنگی، در تاریخ تارنوازی ایرانی، از زمان پدیدآمدن رادیو به این سو، پس از استادان و آموزگاران بزرگ نسل نخست همچون استادان موسی خان معروفی یا حاجی علی اکبر خان شهنازی، نام چند نوازنده چیره دست تار، که در تکنوازی سرآمد دوران بوده اند، همواره شنیده می شده است: استادان جلیل شهناز،‌ فرهنگ شریف، هوشنگ ظریف و فریدون حافظی.
از میان این چهار بزرگ تارنوازی ایران، فریدون حافظی را می توان با دو ویژگی متمایز کرد؛ یکی پررنگ تر بودن وجهه آهنگسازی وی نسبت به سه استاد دیگر، که برخلاف آن سه تن که به نوازندگیشان نامی بوده اند، فریدون حافظی آهنگ های بسیاری نیز ساخته است.
دیگر ویژگی وی اما بازمی گردد به مهجور ماندن این استاد موسیقی ایران، چه در زمان زندگانی، چه در هنگامه مرگ، چه پس از مرگ. اما گمنامی در میان عامه، فراموشی را موجب نخواهد شد؛ که هنرمند را اگر هنر باشد، «نام نیک ماندگار» تا ابد زیور خواهد بود.
امروز، شانزدهم خرداد ماه، گویای آن است که سه سال می شود که موسیقی ایرانی دیگر فریدون حافظی را ندارد؛ و این خود، بدان معناست که سه سال است از خاموشیِ آن «تار یحیی» که فریدون حافظی از دست موسی خان معروفی، به هدیه گرفته بود، می گذرد.
«تار یحیی»، ساخته‌ دست استاد هوهانس آبکاریان، معروف به یحیی تارساز (درگذشته سال 1310 خورشیدی) است. وی از سرآمدان سازندگی ساز در ایران به شمار می رفته است.
استاد فریدون حافظی در 15 مرداد 1301 در کرمانشاه به دنیا آمد. پدر وی از درویشان و از دوستان و نزدیکان درویش حسن خراباتی (شاعر و ردیف دان موسیقی) بود؛ که به همین واسطه در مجلس سماع درویشان نیز گاهی تار می نواخت.
داشتن چنین پدری که با موسیقی بیگانه نبود؛ و نیز دارا بودن گوش موسیقایی قوی، فریدون حافظی را از همان دوران کودکی و نوجوانی شیفته موسیقی کرد، به طوری که او بی آنکه نزد استاد، آموزش ببیند، با گوش دادن به صفحه های گرامافون، و نیز با راهنمایی های پدر، نوازندگی تار را در پیش گرفت و در سال های کودکی بدان حد از چیره دستی رسیده بود که هر چهارمضراب یا قطعه یی که از گرامافون پخش می شد، می توانست با تار خود اجرا کند؛ از این رو همان طور که خود استاد نیز گفته، باید نخستین استاد وی را «صفحه های گرامافون» دانست.
زمانی که فریدون حافظی به تهران می آید، روزی آگهی هنرستان موسیقی ملّی را می بیند و برای یادگیری نُت و بهره گیری از آموزش تکمیلی نوازندگی، برای نام نویسی به هنرستان موسیقی می‌رود. در آنجا موسی‌ خان معروفی، استاد سرشناس تار، از فریدون حافظیِ جوان امتحان نوازندگی می گیرد؛ و هنگامی که این جوان شروع به زدن تار می‌کند، موسی خان معروفی از تارنوازی وی بسیار لذت می برد. پس از جای خود بر می خیزد و صورت فریدون حافظی را می بوسد و تارِ خود را به او می‌بخشد؛ و این تار، همان «تار یحیی» است که سه سال است دیگر پنجهٔ زبردست استاد حافظی را بر تَنِ سیم های خود احساس نکرده است.
مرحوم استاد حافظی در آذرِ سال 1323 نخستین نوازندگی خود را در رادیو اجرا کرد. وی پس از آن نیز در ارکستر روانشاد استاد مهدی خالدی حضور یافت به نوازندگی پرداخت.
این استاد برجسته تارنوازی ایران، که در رشته های حقوق و اقتصاد نیز درس خوانده بود، نخستین آهنگ خود را با نام «رقص گیسو» (در دستگاه ماهور)، در سال 1328 ساخت و آن را با همان ارکستر استاد خالدی اجرا کرد. وی در کنار حضور در ارکستر استاد خالدی، خود نیز ارکستری را متشکل از هنرمندان کرمانشاهی راه اندازی کرد که جمعه ها پیش از ظهر، در رادیو به اجرا می پرداخت.
با راه اندازی برنامه «گلها» به همت استاد روانشاد داوود پیرنیا، استاد حافظی نیز به این برنامهٔ بی مانند موسیقایی دعوت شد و با خوانندگان بزرگی چون استادان اکبر گلپایگانی، حسین قوامی، حسین خواجه امیری (ایرج) و محمود محمودی خوانساری همکاری کرد. شماری از قطعه هایی را که استاد حافظی در گل ها ساخت، با تنظیم و رهبری استاد جواد معروفی اجرا شده است.
از جمله بهترین قطعه های استاد حافظی در همکاری با خوانندگان نام برده، آواز «در زدم و گفت کیست، گفتمش ای دوست، دوست» است، که در برنامهٔ برگ سبز 169 با صدای استاد اکبر گلپایگانی و شعر استاد روانشاد رحیم معینی کرمانشاهی اجرا شده است.
استاد حافظی در برنامه «تکنوازان» نیز در کنار شماری از بهترین و برجسته ترین نوازندگان تاریخ موسیقی ایران ساز زده است؛ بزرگانی مانند استادان علی اصغر بهاری، پرویز خان یاحقی، اسدالله ملک، احمد عبادی، رضا ورزنده، جهانگیر ملک، منصور صارمی، مجید نجاحی، همایون خرم و منصور نریمان.
استاد حافظی در کنار آهنگسازی و نوازنگی، همواره خود را ملزم به آموزش شاگردان می دید و این آموزگاری را تا واپسین سال های حیات خویش نیز رها نکرده بود.
اما جدای از آهنگسازی، نوازندگی و آموزگاری، خدمت بزرگ دیگری که استاد فریدون حافظی به موسیقی ایرانی و علاقه مندانِ آن کرده، ثبت فیلم هایی ارزشمند از اجراهای خصوصی هنرمندان در محفل های دور همی است. این فیلم ها در روزگاری ضبط شده که از دوربین های کوچک اما پرکاربرد گوشی های تلفن همراه و نیز شبکه های مجازی هیچ خبری نبود؛ از این رو بسیار ارزشمند است که به یاری آن ها، امروز می توانیم اجراهای خصوصی استادانی چون اسدالله ملک، فضل الله توکل، ایرج، اکبر گلپایگانی و ... را به تماشا بنشینیم.
استاد حافظی تا آخرین ماه های زندگانی خویش، با موسیقی همراه بود و به توانمندی می نواخت، تا اینکه در اوایل سال 1392 به علت شکستگی استخوان پا، مورد جرّاحی قرار گرفت و چندی در بیمارستان بستری شد. پس از مرخص شدن از بیمارستان، استاد حدود دو ماه را در حال گذراندن دوران نقاهت به سر می بردند که ناگاه خبر رسید، فریدون حافظی نازنین، در شامگاه 16 خرداد ماه 1392 جان به جان آفرین تسلیم کرد و راهی دیاری شد که پیش از وی، پرویز یاحقی، اسدالله ملک، علی تجویدی، حبیب الله بدیعی و بسیاری از دوستانش بدانجا سفر کرده بودند. خدایش بیامرزاد./ایرنا
ارسال نظرات
نام:
ایمیل:
* نظر: