انتشار: ۱۳:۰۲ - ۰۹ خرداد ۱۳۹۵
محدودیت های واردات فیلم در ایران بعد از انقلاب اسلامی و تدابیر اتخاذ شده از سوی دولت برای بازسازی صنعت فیلم، قطعا عرصه را برای رشد «سینمای جدید ایران» فراهم ساخت. ولی اقتصاد این سینما شدیدا وابسته به یارانه های دولتی و تدابیر حمایتی است. سوالی که مطرح است این است که آیا اکران فیلم های خارجی در شرایط موجود سینمای ایران امکان پذیر است؟
به گزارش سرویس سینما و تئاتر تابناک فرهنگی ؛ ، شمار سالانه تعداد بلیت های فروخته شده در سینماهای ایران که در طول سال های 1365 تا 1370 بین 75 تا 81 میلیون قطعه بود، در سال 1377 به شکل چشمگیری تا حد 30 میلیون تنزل یافت. سال 1381، تعداد بلیت های فروخته شده سالانه به کمترین میزان خود تا آن زمان، یعنی 17 میلیون رسید، که تقریبا 20 درصد رقم سال 1369 بود. در این سال ها ورود فیلم های خارجی به شکل غیر قانونی به ایران افزایش می یابد و در کنار آن پخش فیلم های خارجی از تلویزیون نیز مزید بر علت می شود تا عدم اکران اینگونه از فیلم ها مخاطبان فیلم های خارجی را با مشکل مواجه نکند.

صنعت سینمای ایران در این زمان به دلیل مشکلات اقتصادی که به واسطه کمبود مخاطب و عوارض پس از جنگ تحمیلی با آن مواجه شده است برای بقا بیش از پیش به یارانه های دولتی و وام ها وابسته می شود.

امسال، همزمان با سی و چهارمین جشنواره جهانی فیلم فجر، همایشی در دانشگاه هنر با نام «اکران فیلم خارجی؛ فرصت ها و تهدیدها برای سینمای ملی» برگزار شد، این همایش با آنکه نتیجه مشخصی به همراه نداشت اما نشان دهنده آن است که مدیریت فرهنگی کشور تصمیماتی برای اکران فیلم های خارجی دارد، هر چند برای عملی شدن این رویکرد موانع زیادی بر سر راه است.

حسام الدین آشنا، مشاور فرهنگی رئیس جمهور در حاشیه این همایش  گفت: سیاست اکران فیلم های خارجی یک سیاست مورد بحث است و در سطوح بالاتری از وزارت ارشاد هم مورد بحث قرار گرفته است و امیدواریم که با تولید و تصویب سند ملی سینما اتفاقات مهمی در سیاستگذاری سینما بیفتد.

بسیاری از تهیه کنندگان است با اکران فیلم های خارجی مخالفند آنها معتقدند که با اکران فیلم های غیر ایرانی، سینمای ملی با تهدید مواجه خواهد شد و مخاطبان خود را از دست خواهد داد.

اکنون، پرسش هایی درباره اینکه آیا فیلم های خارجی باید به پرده سینماهای ایران بازگردند یا نه، مطرح می شود. آیا اکران فیلم خارجی در سرمایه گذاری بیشتر و بازسازی یک زیرساخت صنعتی کارآمد برای سینمای ملی ایران موثر خواهد بود؟

با در نظر گرفتن مقرراتی که در ایران، به ویژه در زمینه مضامین و تصویر فیلم ها وجود دارد، آیا پخش کننده های خارجی اجازه خواهند داد که فیلم هایشان پیش از نمایش عمومی ممیزی شود؟

عماد افروغ، جامعه شناس و رئیس سابق کمیسیون فرهنگی مجلس شورای اسلامی در دوره هفتم در اینباره می گوید: «من مخالف سرمایه گذاری خارجی نیستم. تنها نگرانی من در مورد نحوه سیاست گذاری و نظارت بر آن است. ما نباید اجازه دهیم حوزه تولید فرهنگی ما در سلطه یک اقتصاد جهانی فرهنگ باشد که تنها به فکر منفعت است. اگر سرمایه گذاری خارجی به قوانین ملی احترام بگذارد، ما نباید نگران درآمدهایی که آن سرمایه گذاری کسب می کند، باشیم. اما این با ایده های لیبرالی جهانی شدن فرهنگی فرق می کند.»

محمدرضا جعفری جلوه، معاون سابق امور سینمایی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی که هم اکنون مدیر شبکه دو سیما است هم در این باره می گوید: «من فکر می کنم هر کسی که به سینمای ایران علاقه مند باشد باید بتواند در آن سرمایه گذاری کند.»

اما در ادامه،به مساله دعوت از سرمایه گذاری خارجی براساس مجاورت فرهنگی می پردازد: «پیش از هر چیز، ما ملل همسایه را داریم که به خانواده بزرگ فرهنگ ایرانی یا پارسی تعلق دارند، و دارای تاریخ ها، اسطوره ها و زبان های مشترک با ما هستند. سرمایه گذاری بستگان ما در خانواده بزرگ اسلامی نیز مسلما مطلوب است. همچنین ما به خانواده بزرگتر آسیا تعلق داریم که از اعضای آن برای سرمایه گذاری در سینمای ایران بسیار استقبال می کنیم. از دیدی فراگیرتر، می توان به همکاری جنوب- جنوب اشاره کرد، همان ملت هایی که درد و رنج مشابه دارند و مسیر مشترکی را به سوی عدالت و آزادی در پیش گرفته اند. و سرانجام، حتی ملل غرب یا آمریکای شمالی هم می توانند در سینمای ایران سرمایه گذاری کنند.»

تنها مسوولان دولت جمهوری اسلامی و کارشناسان فرهنگی نیستند که به بازگشت فیلم های خارجی به پرده سینماهای ایران به دیده تردید می نگرند.

مجید مجیدی، کارگردان سینما این ایده را که هالیوود می تواند نقشی در بازسازی زیر ساختهای اقتصادی سیمای ایران ایفا کند، رد می کند و معتقد است که اکران فیلم های خارجی به طور گسترده در ایران به معنی «پایان سینمای ملی ایران است، و نه بازسازی آن».

مجیدی ضمن پذیرش این نکته که «تماشای فیلم های جدید ساخته شده در سراسر جهان بر پرده سینماهای داخلی حق مردم ماست.» تاکید می کند که «ما باید در مورد کیفیت فیلم هایی که پخش می شوند و تاثیراتی که آن فیلم ها بر سلیقه عموم مردم می گذارند، سختگیر و نگران باشیم».

البته باید این نکته را در نظر داشت که صدا و سیما به طور مرتب و گسترده فیلم های خارجی را در شبکه های مختلف تلویزیون پخش می کند پس اگر قرار بر تاثیرگذاری آنها بر فرهنگ مردم باشد، صدا و سیما سال هاست که این کار را انجام می دهد. این سوال مطرح است که آیا تاثیر فیلم های خارجی بر فرهنگ مردم باعث نگرانی برخی فیلمسازان است یا موضوع مورد نگرانی مساله دیگری است؟!

اگر به موضوع اکران فیلم های خارجی به مساله ای حل شده نگریسته شود آنچه بیش از همه اهمیت پیدا می کند، سالن سینما برای اکران فیلم های غیر ایرانی است. حجت الله ایوبی از زمانی که به ریاست سازمان سینمایی منصوب شده است بارها اعلام کرده که هزار شهر بدون سینما در ایران وجود دارد. از پس از انقلاب تا کنون 250 سالن سینمایی در ایران تعطیل شده اند، آنچه این مساله را مهم می کند آن است که بسیاری از فیلمسازان از کمبود سالن برای اکران فیلم هایشان و زمان کم اکران به عنوان یکی از موارد فروش پایین فیلم ها نام برده اند، موضوعی که مطرح است آن است که در ایران سالن سینما به اندازه کافی برای اکران فیلم های ایرانی در طول سال وجود ندارد و بسیاری از فیلم های ساخته شده و به نمایش درآمده در جشنواره فجر هم نمی توانند به موقع اکران شوند، اگر قرار باشد فیلم های خارجی هم به چرخه اکران اضافه شود قطعا سالن های سینمایی محدودی که در ایران وجود دارد، نمی تواند پاسخگوی اکران هر دو گروه از فیلم ها باشد.

در حال حاضر تنها حدود 350 سالن سینما در ایران وجود دارد، که برای کشوری با جمعیت بیش از 70 میلیون، به مراتب پایین تر از استانداردهای بین المللی است. در سال 1387 به طول مثال، فرانسه، آلمان و انگلستان به ترتیب دارای 5333، 4832 و 3514 سالن سینما بودند. در کره جنوبی ، با جمعیتی حدود 50 میلیون نفر، تعداد پرده های سینما در سال 1386 به حدود 2000 می رسد که شش برابر تعداد پرده ها در ایران بود.
نگاهی به سینماهای فرانسه، آرژانتین و کره جنوبی نشان می دهد، حضور هالیوود لزوما نشانه پایان سینمای ملی نیست. حتی در کشورهایی مثل کره جنوبی و آرژانتین که سیاست های اقتصاد نئولیبرال دهه 1990 در آنها پیاده شد، تدابیر و ابتکارات تازه ای از سوی دولت در حمایت از سینمای ملی وجود داشت، مثل سهمیه بندی ها و تعرفه بر واردات، سرمایه گذاری ها و یارانه های جدید برای تولیدات فیلم ملی، و تاسیس جشنواره های فیلم با سرمایه گذاری های دولتی.

در سال 2014 فیلم های کره ای به سهم حدود 60 درصدی در فروش گیشه دست یافتند. صادرات سینمای کره به بازارهای منطقه ای و جهانی نیز، در این مدت از حدود 200 هزار دلار در سال 1995 به 36 میلیون دلار در سال 2014 افزایش یافته است.

شاید مقایسه بالا و ارائه پیشنهادهایی مبنی بر این که می توان سیاست های اعمال شده در سینمای کشوری مثل کره را به سادگی اقتباس کرد و در مورد سینمای ایران به کار گرفت، بلندپروازانه باشد. بدون تردید تفاوت های فرهنگی، سیاسی و اقتصادی بسیاری بین دو کشور کره و ایران وجود دارد که در هر گونه مقایسه ای باید لحاظ شود. نتیجه ای که می توان ازمطالعه تطبیقی سینماهای ملی گرفت این است که هیچ کشوری با پناه بردن به نظام یکسره حمایتی و بستن درها به جهان خارج، یا با سپردن تمامی اختیارات دولت به «بازار آزاد»، در برقراری یک صنعت فیلم پایدار موفق نخواهد بود.
ارسال نظرات
نام:
ایمیل:
* نظر: