انتشار: ۱۵:۱۳ - ۲۳ ارديبهشت ۱۳۹۴
 این‌که آیا دختران حضرت، همه مجرد بودند یا خیر و این‌که دلیل این اتفاق صرفاً‌ اختناق موجود در آن عصر بود یا عوامل دیگری نیز دخیل بود یا نه؟ و این‌که آیا حقیقتاً در میان شیعیان مخلص و مؤمن آن عصر، همه تنها به خاطر اختناق و ترس از پی‌گیری‌ها و شدت عمل حکومت، برای وصلت با خاندان امامت پیش‌قدم نشدند؟ همه عواملی است که باید توسط تاریخ‌شناسان و کارشناسان مورد مداقه قرار گیرد.

به گزارش فرهنگ نیوز،  تعداد فرزندانی که برای امام موسی‌کاظم علیه‌السلام ذکر کرده‌اند بین ۲۷ تا ۵۶ فرزند است. به روایت تاریخ، در میان دختران ایشان، که شمارشان کم هم نیست؛ نه‌تنها حضرت فاطمه‌معصومه سلام‌الله‌علیها، که سایر دخترانشان نیز ازدواج ‌نکرده‌اند. در حقیقت باید گفت که ادامه نسل امام کاظم علیه‌السلام از پسران ایشان است.

ریشه‌یابی علل این اتفاق، در شرایطی که سنت و سیره امامان معصوم علیهم‌السلام الگو و چراغ راه ماست، بسیار مهم و حائز اهمیت است.

نکاتی که در این زمینه مطرح ‌شده است را در چند دسته می‌توان تقسیم کرد:
الف- «موسي بن جعفر وصيت کرد که دخترانش شوهر نکنند و هیچ‌کس از آن‌ها شوهر نکرد، مگر ام‌سلمه که...» بنا به نقل یعقوبی، از مورخین شیعه، این وصیت امام کاظم علیه‌السلام بود که دخترانشان ازدواج نکنند.

ب- امام صادق علیه‌السلام فرمودند: «اگر خداوند متعال علی علیه‌السلام را برای فاطمه سلام‌الله‌علیها نمی‌آفرید، در سراسر زمین همسر و هم‌تای مناسبی برای فاطمه سلام‌الله‌علیها پیدا نمی‌شد.» ازآن‌جاکه در میان مردان آن عصر، کسی هم‌کفو و هم‌رتبه این بزرگواران نبود، ایشان ازدواج نکردند.

ج- «علت ازدواج‌نکردن دختران موسی بن جعفر علیه‌السلام به شرایط اجتماعی حساس و پیچیده‏ آن زمان بازگشت‏ دارد. در آن دوران عباسیان بر علویان بسیار سخت می‌گرفتند. همین شرایط موجب شد تا زمینه ازدواج آن‌ها فراهم نشود.»

د- قابل کتمان نیست که مورخین در ثبت تاریخ تولد، وفات و ازدواج اولاد ائمه علیهم‌السلام و گاه حتی خود ائمه علیهم‌السلام، توجه و دقت کافی را نداشتند. لذا ممکن است که این بانوان، با تمام مسائل و مصائب و مشکلاتی که وجود داشت، ازدواج نموده و این سنت شایسته جدشان را پیروی کرده باشند. مضافاً این‌که چون مورخین، مسئله ازدواج اولاد ائمه علیهم‌السلام را ذکر نکرده و یا در کتب تاریخی موجود نیست، دلیل بر ازدواج‌نکردن آن بانوان نمی‌تواند باشد؛ چراکه عدم‌ الوجدان لایدل علی عدم الموجود.

آن‌چه مطرح است، دلایل و ادله فوق است، اما این ادله نیازمند بررسی است.

الف- در مورد آن‌چه که یعقوبی بیان داشته است، باید گفت که وصیتی که از امام صادق علیه‌السلام در منابع روایی ما موجود است، بر چنین نکته‌ای دلالت ندارد.

امام صادق علیه‌السلام در وصیت خود آورده‌اند: «... اگر مردي از شما خواست خواهرش را شوهر دهد، اين حق را ندارد، مگر با اجازه و فرمان او (علي) و نه دختران من (حق دارند) که يکي از خواهران خود را شوهر دهند و يا مادران آن‌ها و نه سلطاني، و نه کاري براي آن‌ها انجام دهد، مگر اين‌که با نظر و مشورت او (علي) باشد. اگر بدون اجازه او به چنين کاري اقدام کنند، به راستي با خدا و رسولش مخالفت و در سلطنت او منازعه کرده‌اند و او (حضرت رضا) به مصالح قومش در امر ازدواج آگاه‌تر است. اگر خواست به کسي شوهر دهد، شوهر مي‌دهد و اگر خواست رد کند، رد مي‌کند.» در حقیقت مراد امام از این وصیت، ارجاع تمام بازماندگان به نائب بعد از خود است و این‌که از امر ساده‌ای مانند ازدواج شروع کرده و فرزندانشان را به امام زمان خود ارجاع می‌دهند نه این‌که از ازدواج آن‌ها ممانعت به عمل آورند.

علاوه بر این باید به این نکته دقت داشت که چنین وصیتی برخلاف سیره و سنت پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم و احکام شرع مقدس اسلام مبنی بر استحباب ازدواج است و اصولاً چنین امری از امام معصوم بعید است.

ب- از پیامبر اکرم صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم نقل شده است که آن حضرت فرمود: هرگاه کسی به خواستگاری دختر شما آمد که دین‌داری و امانتداری او را می‌پسندید (هر چند در حد دختر شما نباشد) شوهر دهید و اگر شوهر ندهید، در زمین فتنه و فساد بزرگ برپا می‌شود. بر این اساس می‌توان گفت که سیره ائمه‌اطهار بر این نبوده که به جهت پیدانشدن هم‌کفو، مانع ازدواج دختران خود شوند، بلکه آن‌ها، هم در قول، و هم در عمل خود، مؤمن و مؤمنه را کفو یکدیگر می‌دانستند.

علاوه بر این نمی‌توان از حضور و وجود فرزندان و نوادگان امام حسن مجتبی و حسین علیهما‌السلام و حتی شیعیان مخلص و آگاه و مؤمنی که می‌توانستند همسران مناسبی برای دختران امام علیه‌السلام باشند، غافل شد.

ج- روند اختناق و فشار بر امامان شیعه و سخت‌گیری‌ها، از دوران امام موسی‌کاظم علیه‌السلام آغاز شد و به مرور تا زمان روی کار آمدن هارون‌الرشید، شدت نیز یافت؛ به‌طوری‌که کلیه روابط، رفت و آمدها و مراودات حضرت تحت‌نظر حکومت قرار داشت و امام و مرتبطین ایشان به شدت مورد بازخواست و مؤاخذه دستگاه‌های حکومتی قرار می‌گرفتند. در حقیقت، این فشارها نه‌تنها بر امامان که بر شیعیان ایشان نیز وجود داشت و جو رعب و وحشت و سکون ایجاد می‌کرد. در این اختناق بود که شیعیان امامان، هم‌چون علی بن یقطین، مجبور به کتمان ارتباط خود با ایشان بودند؛ و در همین فشارها بود که امام رضا علیه‌السلام مجبور به آمدن به مشهد شدند.

بدیهی است که وجود چنین فشارهایی بر زندگی خانوادگی امام علیه‌السلام نیز اثرگذار بود و زندگی خانوادگی ایشان تحت‌تأثیر این فشارها قرار داشت؛ به‌طوری‌که كسي جرأت نداشت به دامادی امام فکر کند، چه رسد به این‌که برای چنین کاری پیش‌قدم نیز شود، چراکه همين ارتباط نسبي خود زمينه را برای اذيت و آزار به دست هارون، فراهم مي‌ساخت. حتی بعد از شهات امام علیه‌السلام، وحشت موجود در میان مردم بيشتر شد و به دنبال آن، احضار امام رضا علیه‌السلام به مشهد و هجرت خواهرانشان به دنبال ایشان، خود عاملی بود در راستای این مسئله؛ طبیعی است در چنین شرایطی نه کسی به فکر ازدواج می‌افتد، نه کسی تمایلی به ازدواج دارد و نه اولویت و امکانی برای این امر وجود دارد.

البته این مسئله را نیز باید در نظر داشت که در زمان حیات امام کاظم علیه‌السلام، سن حضرت معصومه سلام‌الله‌علیها، به عنوان دختر بزرگ حضرت، نهایتاً ۱۰ سال بود و سایر دختران از ایشان کوچک‌تر بودند.

د- این نکته که مورخین تمام اولاد‌ها و وفات‌ها و ازدواج‌های فرزندان ائمه را ذکر نکرده‌اند، امری بدیهی است که این تعدد اقوال و تشکیک در آن‌ها و... در منابع تاریخی نیز قابل مشاهده است، اما حتی اگر این علت را نیز بپذیریم، عدم ازدواج حضرت فاطمه‌معصومه سلام‌الله‌علیها، آن‌قدر مشهور است که قابل کتمان نیست.

اما این امر هم‌چنان نیازمند بررسی‌های کارشناسی دقیق و بیشتری است. این‌که آیا دختران حضرت، همه مجرد بودند یا خیر و این‌که دلیل این اتفاق صرفاً‌ اختناق موجود در آن عصر بود یا عوامل دیگری نیز دخیل بود یا نه؟ و این‌که آیا حقیقتاً در میان شیعیان مخلص و مؤمن آن عصر، همه تنها به خاطر اختناق و ترس از پی‌گیری‌ها و شدت عمل حکومت، برای وصلت با خاندان امامت پیش‌قدم نشدند؟ همه عواملی است که باید توسط تاریخ‌شناسان و کارشناسان مورد مداقه قرار گیرد.


منبع: فرهنگ نیوز
ارسال نظرات
نام:
ایمیل:
* نظر: