انتشار: ۱۹:۱۸ - ۲۵ اسفند ۱۳۹۴
دغدغه مدیران شهری و گردشگری
صنعت گردشگری، در بین صنایع موجود عمر زیادی ندارد.در کشور ما هم نمیتوان سابقه بیش از نیم قرن برای آن متصور بود.در سالهای اخیر رویکرد دولت به گونه ای شده است که گردشگری را به چشم یک مولد نگاه میکند.مولدی که میتواند برای کشور ارز آور باشد.با توجه به پهنه وسیع ایران و تنوع اقلیم ، بوم و اقوام ، این ضرورت دیده میشود که حداقل پولهایی که برای سفرهای خارجی هزینه میشود ، بخشی از آن را بتوان در داخل کشور وارد چرخه گردشگری نمود.
با این دو رویکرد استانهای کشور هر یک به سهم خود در این رقابت مشارکت دارند.و هر استان سعی بر این دارد که از این نمد برای خود کلاهی بدوزد.
استانهایی که ظرفیت های تاریخی و طبیعی بالایی دارند در ردیف اول این رقابت قرار میگیرند.و هر یک با نوآوری و برنامه ریزی های دقیق سعی در کسب منافع بیشتر از طریق گردشگر هستند.
استانهایی نظیر اصفهان که جاذبه های تاریخی آن به کمکش آمده است. استان خراسان رضوی به دلیل وجود بارگاه امام هشتم شیعیان جاذبه زیادی را ایجاد کرده است. استانهای گیلان و مازندران به دلیل جاذبه های طبیعی و وجود دریای کاسپین(مازندران یا خزر) پتانسیل پذیرش گردشگر را موجب شده است. 
 
اما جایگاه قزوین در این 31 استان در کجاست؟
 
قزوین به لحاظ موقعیت قرار گیری در راههای شمال به جنوب و شرق به غرب ، وجود سابقه تاریخی و ظرفیتهای آن، داشتن طبیعت منحصر به فرد مانند الموت ، تنوع اداب و رسوم و... میتواند دارای ظرفیت بالایی برای کسب درآمد در صنعت گردشگری باشد.
اما چرا این مهم تحقق نمی یابد؟ با وجود تغییر در حوزه مدیریت سازمان میراث فرهنگی،صنایع دستی و
گردشگری کشور و به تبع آن در استان قزوین ، شاهد تغییرات خوبی در جلوگیری از روند تخریب حوزه های میراثی و گردشگری بوده ایم.
 قزوین که دوران سختی را در مدیریت سازمان میراث فرهنگی داشته است و اکنون در یکسال و چند ماه گذشته سعی در بازیابی خود دارد ، با مقاومتها و کارشگنی های بسیاری دست و پنجه نرم میکند.
سازمان میراث فرهنگی جایگاه قانونی خوبی دارد و میتواند درصورت یک مدیریت دلسوز و سالم، از تمام ظرفیتهای قانونی خود استفاده نماید.خوشبختانه در یکسال و چندماه اخیر قزوین این شانس را داشته است که چنین مدیریتی بر سازمان میراث فرهنگی حاکم گردد.
از ظرفیتهای سازمان میراث فرهنگی میتوان به عضو بودن دارای حق رای در کمسیون ماده 5 اشاره کرد.در حوزه های میراثی و گردشگری ظرفیتهای خوبی را میتواند داشته باشد.
اما همه قضایا به اینجا ختم نمیگردد. تغییر کاربری هایی که در پوشش گردشگری اتفاق می افتد و بعد از گرفتن مجوزات قانونی زمین تبدیل به ویلاسازی میگردد...از موارد مورد اشاره زمین خواری است. یا احداث بلوار و خیابان از بافت تاریخی شهر که پولهای زیادی را برای افراد خاصی تولید میکند...اگر براساس قانون مورد مخالفت سازمان میراث فرهنگی انجام گیرد، متاسفانه شاهد عدم همکاری دستگاههای ذیربط در حوزه گردشگری در سطح استان خواهیم بود.
 موردی که در جلسه سرمایه گذاران بخش گردشگری با استاندار داشتند و آقای همتی استاندار جدید قزوین ، این جلسه را یکی از تلخترین جلسات در مدت تصدی خویش بر استانداری قزوین برشمرد.
در این جلسه مشخص شد که بهای اصرار و پافشاری بر قانون و صیانت از آنچه بر عهده سازمان میراث فرهنگی نهاده شده است، موجب گردیده است که استان پرداخت نماید.
شهرداری یکی از دستگاههایی است که میبایست در جهت همکاری تلاش خودش را انجام دهد.وظیفه شهرداری مرمت آثار تاریخی نیست.وظیفه شهرداری احداث هتل نیست.وظیفه شهرداری مدیریت کردن امور شهری است.شهرداری نمیتواند رقیب بخش خصوصی گردد و خودش به عنوان یک سرمایه گذار وارد کارزار گردد.
در جلسه شوراي اسلامي شهر قزوين که با حضور فرماندار قزوين و اعضاي شوراياران محلات شهري قزوين در سالن اجتماعات فرمانداري برگزار شد،شهردار قزوين با اشاره به اينکه قزوين در جذب گردشگر جزو 20 شهر کشور هم نيست، گفت: اين وضعيت نامطلوب هست به همين دليل توسعه گردشگري از مهم‌ترين برنامه‌هاي مجموعه مديريت شهري در سال 95 است.
 
بسیار نیکو است که دغدغه مسئولین شهری توسعه گردشگری است. اما باید دید درستی از مقوله گردشگری ایجاد کرد.اینکه ما یک هتل بسازیم و بگوییم ما گردشگر پذیر شده ایم ، نگاه فکاهی به این صنعت است. یا اگر بخواهیم آثار تاریخی را در دست بگیریم و برای قدرت نمایی یا هر فکر دیگری که با ذات وظیفه هر کس منافات دارد ، بگوییم ما گردشگری را توسعه داده ایم ، کمکی در اصل گردشگری نکرده ایم و این نشان از این است که در خلوت آن کار دیگر میکنند...
گردشگری زیر ساختهای خود را لازم دارد و یکی از سخت ترین صنایعی است که برای سودآور بودن آن سالها باید سرمایه گذاری کرد و خون دل خورد تا به بار بنشیند.
صنعت گردشگری لوبیایی سحر آمیز نیست که آن را بکاریم و یک شبه میوه های بیشمار آن را بچینیم. آنچه ظاهرا مدیران شهری از گردشگری تصور میکنند ، با آنچه در دنیا نمونه های بیشمار آن دیده میشود فرسنگها فاصله دارد.
برای مثال در شهر تاریخی که برنامه توسعه گردشگری دارد ، هیچ گاه فروش افسار گسیخته تراکم را انجام نمیدهند. در شهر تاریخی هیچگاه اجازه رشد و نمو برج های قارچ گونه را در جای جای شهر نمیدهند.
اگر برنامه ای برای شهر تدوین شده است ، میبایست برنامه ای جامعه و در اختیار همگان باشد . اگر شعار مشارکت شهروندان را در ساختن شهر میدهیم، شهروندان میبایست آگاهی داشته باشند از آنچه برایشان تصمیم سازی میگردد.
شورای شهر به عنوان پارلمان محلی در کجای این پازل واقع شده است؟
 
در نوشتاری دیگر به ادامه آن خواهیم پرداخت....


ارسال نظرات
نام:
ایمیل:
* نظر: