انتشار: ۱۶:۱۴ - ۰۷ اسفند ۱۳۹۴
قانع نبودن و نیاز اقتصادی خوانندگان را کپی کار کرده است

وحید عسگریان، مدرس آواز و خواننده پیشکسوت در گفت و گو با خبرنگار موسیقی تابناک فرهنگی گفت: افرادی که دائما در حال تقلید و شبیه خوانی هستند به دلیل اینکه باید نیازهای اقتصادی و روزانه خود را تامین کنند زمانی برای یادگیری، مطالعه یا نشست با اساتید این حوزه را ندارند اما باید گفت، تفکر مستقل جزء لاینفکی از هنر است.

وی افزود: در کشورهای غربی، برای تغییر یا جابه جایی یک نت کلاسیک قطعات باخ یا بتهوون سال ها به مشورت می پردازند اما برای مثال در ایران ، شخصی به فرانسه می رود و کنسرتی را در آنجا برگزار می کند و بعد از دو ماه در حالی به ایران باز می گردد که دچار تغییرات شگرفی شده  و با عنوان نوآوری در موسیقی ایرانی،  کارهای جدید و مسمومی را به خورد مردم و موسیقی ایرانی می دهد. به نظر من ، کارهای چنین افرادی هرگز نوآوری نیست.

عسگریان درباره نقش رسانه ، صدا و سیما در تغییر ذائقه شنیداری مخاطبان خاطرنشان کرد: صدا و سیما نقشی بسیار موثری می توانند داشته باشند. اما ذائقه خوبی نداریم چون معیارها، معیارهای رادیو و تلویزیونی هستند و هدفی جز سرگرم کردن مردم با شنیدن و گوش دادن به موسیقی ندارند.در برنامه های صدا و سیما  ، بخش سرگرمی و پژوهش هنری باید از یکدیگر جدا شوند  اما متاسفانه این دو بخش نه تنها در صدا و سیما بلکه در جامعه نیز از یکدیگر مجزا نیستند؛برای مثال آکادمی یا شورایی وجود ندارد که چهار نفر از اساتید بزرگ موسیقی ایرانی درباره نحوه تربیت یک خواننده با یکدیگر به بحث و گفتگو بپردازند.

وی ادامه داد: برای مثال صدا و سیما روزانه باید ساعتی را به ارائه و پخش برنامه های پژوهشی اختصاص دهد. شاید مسئولان بگویند در بخش هایی از برنامه های رادیویی مثل رادیو فرهنگ به پژوهش هنری پرداخته می شود.اما در پاسخ باید گفت، رادیو فرهنگ تنها 20 یا 30 دقیقه از زمان برنامه های خود را برای پر کردن زمانبندی برنامه هایش به این موضوع اختصاص می دهد نه به برای آموزش پایدار و اصولی. زیرا زمان و وقت رادیو باید به گونه ای دیگر پر شود اما نباید فراموش کرد که همواره هدف اعتلاي جايگاه انسان بوسيله موسيقي است و باید هر کاری را با هدفی مشخص انجام داد . گوش ها باید برای شنیدن قطعات خوب و مناسب تربیت شوند .

وی افزود: در چند سال اخیر، جامعه نیز در اثر آموزش هایی که داده شده، ساده و عام پسند شده اند و حوصله شنیدن کارهای سنگین وصحیح را ندارد و تمام  این موارد به آموزش در جامعه بر می گردد. برخی از کارشناسان نیز صلاحیت صحبت درباره موسیقی را ندارند و متاسفانه باید گفت از لحاظ تاریخی اگرتلاشي صورت نگيرد به بن بست در موسیقی خواهيم رسيد.

وی ادامه داد: نسل جوان امروز ما ، اغلب به دنبال موسیقی غربی  از نوع بدترینش می روند که ای کاش به نوع خوب آن مراجعه می کردند و فقط خواهان باز کردن دریچه ای به بیرون هستند و حوصله انجام کارهای اصولی و صحیح را ندارند. برای مثال ما همیشه زمانی که با دوستان در محفلی به دور هم جمع می شویم و آواز می خوانیم ، بعد از خروج از آن مجلس و تا چند روز سرحال هستیم چون مبنای فکرهایمان درست و صحیح است .

وی  در پایان درباره اینکه چرا از شعر سپید برای آواز و موسیقی سنتی کمتر استفاده می شود، گفت: مبنای کار آوازی ما بر مبنای شعر و سبک های عروضی است. بحرهای عروضی نیز بر همان مبنا ساخته شده اند. تعویض و تغییر آن، نیاز به کار زیادی دارد   و بسیار سخت است.بهترین نمونه ای که من شنیدم کار داروگ از محمدرضا لطفی با صدای محمدرضا شجریان است و دیگر قطعه خوب و تاثیر گذار نشنیدم.
ارسال نظرات
نام:
ایمیل:
* نظر: