انتشار: ۱۱:۱۶ - ۲۸ آذر ۱۳۹۴
روز آدینه ۲۹ آذر ۱۳۳۶ بود که آقای صبحی‌مهتدی، قصه‌گوی صاحب‌‌نام رادیو، خبر درگذشت صبا را که در سال 1281 به دنیا آمده بود به بلندگوی رادیوها سپرد.
به گزارش تابناک فرهنگی، استاد ابوالحسن صبا از بنام‌ترین و مشهور‌ترین استادان موسیقی ایرانی در دوره معاصر است. او در حوزه موسیقی از چنان جایگاهی برخوردار است که چون و چرا بر نمی‌دارد. استادی‌ است دست‌سپرده به تجربه، حاصل کارش تحولی در موسیقی ایرانی بود و بالابردن سطح این موسیقی در دوره‌ای که کسی را اندیشه این موسیقی نبود. او در 28 آذر 58 سال پیش چشم از جهان فرو بست اما میراثش را باقی گذاشت برای همه کسانی که می‌توانستند و می‌خواستند از آن سود ببرند. صبا کسی بود که ‌کسانی که عظمتشان سر به آسمان می‌ساید درباره‌اش خاطره‌هایی گفته‌ و محضرش را درک کرده بودند؛ چنانچه فرهاد فخر‌الدینی که شاگرد بدون واسطه استاد بود درباره‌اش می‌گوید: «یک شب که کلاس آقای یاحقی تعطیل بود، مرد مسن شیک‌پوشی از سمت ناهارخوری وارد شد و در کنار تخته‌سیاه، خیلی نظامی‌وار و مؤدب ایستاد تا صحبت استاد با ما تمام شود. نگاه من به او صبا را متوجه کرد که کنار تخته‌سیاه کسی ایستاده است و نگاه صبا هم به همان طرف چرخید. ناگهان از جایش پرید تا به طرف ‌فرد تازه‌وارد برود که ناخن انگشت سبابه‌ دست راستش به تخته‌سیاه کشیده شد و صدای دلخراشی داد. آن‌ها سلام و احوالپرسی گرمی کردند و قراری برای فردا شب، ساعت هشت گذاشتند. به‌محض رفتن او صبا به انگشت سبابه‌اش نگاه کرد و دودستی بر سرش کوبید که: «وای، ناخنم شکست!» و باز تکرار کرد: «ناخنم شکست!» من در عالم جوانی فکر می‌کردم که از درد کشیدن ناخن چنین بی‌تابی می‌کند و خودم را گناهکار می‌دانستم، چون نگاه من سبب شده بود که او متوجه آن شخص بشود. پرسیدم: «خیلی درد می‌کنه؟» در جوابم گفت: «نه بابا، فردا برنامه داریم و باید سه‌تار بزنم.» وقتی دید من خیلی ناراحت‌ام، گفت: «ناراحت نباش، می‌رم و یک فکری می‌کنم.» پرسیدم: «ایشان کی بودند؟» گفت: «رکن‌الدین مختاری» و از کلاس بیرون رفت. دو روز بعد عکس صبا را در روزنامه‌ای دیدم که برنامه‌اش را اجرا کرده است و معلوم شد که به‌جای ناخن شکسته، یک ناخن مصنوعی ساخته بود.»شهرام ناظری نیز درباره استاد صبا می‌گوید: « صبا خیلی فراتر از یک مکتب است، چون صبا در بین موسیقی‎دانان ایرانی یک خورشید است. استاد صبا نگاهی بسیار وسیع به موسیقی داشت.» درباره نقش و اهمیت استاد صبا باید گفت درصورتی‌که موسیقی ما از داشتن چنین کسی محروم می‌ماند، در اصل بخشی مهم از میراث موسیقی ایرانی به امروز منتقل نمی‌شد. او حلقه‌ای واسط بود از میان استادان موسیقی ایرانی که تا دوره مشروطه باقی‌ مانده بودند ولی نسل آن‌ها درحال انقراض بود؛ اما حضور استاد صبا از مهم‌ترین رشته‌هایی شد که موسیقی سنتی و تاریخی ما را به موسیقی‌دانان امروزین پیوند داد. صبا نمونه‌ای بود از موسیقی ایرانی؛ کسی که سه‌تار درویش خان، کمانچه‌نوازی باقرخان رامشگر و شاگردی کلنل وزیری را درک کرده بود. علاوه‌براین، استاد صبا ازجمله کسانی بود که به ضبط و ثبت موسیقی بومی و محلی ایران اقدام کرد. بخش بسیار زیادی از این جمع‌آوری‌ها مربوط به موسیقی گیلان است و این اتفاق زمانی رخ داد که استاد صبا مدرسه موسیقی را در رشت بنیان گذاشته و اداره می‌کرد. او طی این مدت بخشی از میراث موسیقایی دیلمان و تالش را ثبت کرده است. بعد از آن نیز شیوه تدریس آن را همراه تربیت نوازندگانی جدید برعهده گرفت. او براساس این میراث هنری، ملودی‌های جدیدی خلق کرد که هر یک از آن‌ها ماندگار شدند. یکی از معروف‌ترین آنها «زرد ملیجه» بود که گرته‌برداری شده از موسیقی سنتی دیلمان در گیلان بود. علاوه‌براین، استاد صبا شاگردان بسیاری در ویولن تربیت کرد که سیطره آنان بر ویولن‌‌نوازی ایرانی در دهه‌های گذشته خود دلیلی است بر اینکه جایگاه استاد صبا را در موسیقی ایرانی جایگاهی فراتر از آن بدانیم که قابل تردید باشد و از همین رواست که استاد صبا را می‌توان در اصل چهره‌ شاخصی از موسیقی در تهران دانست؛ در مکتبی از موسیقی که از دوره قاجار شکل جدی‌تری به خود گرفت و صبا با گرته‌برداری از موسیقی نواحی به تقویت آن پرداخت. ازاین‌رو رگ‌و ریشه‌ای که به‌این مکتب از موسیقی ایرانی داده شده، رگ‌و ریشه‌ای بومی است. هر چند استاد صبا را استاد در ویولن می‌شناسیم اما در سال‌های پس از مرگ، او بود که سه‌تار‌‌نوازی‌اش نیز بسیار شهرت یافت. سه‌تار‌نوازی او تا پیش از آن ذیل ویولن‌نوازی او مخفی شده بود که پس از مرگ او با انتشار یک‌سری نوازندگی‌هایش که بیشتر به‌صورت خصوصی صورت‌گرفته بود به‌عنوان یک شیوه و شاخص درنظر گرفته شد.
در همین راستا می‌توان همایون خرم را از مهم‌ترین کسانی دانست که در مکتب ابوالحسن صبا بالید و به‌عنوان موسیقیدانی بزرگ و شاخص شناخته شد. درواقع باید گفت تمام استادان موسیقی ایران در دوره حاضر دوره‌ای شاگرد استاد صبا بودند که این شاگردی را می‌توان به استادتجویدی، حسن کسایی، داریوش صفوت، فرامرز پایور و... نسبت داد.

آثار ضبط‌شده
از استاد ابوالحسن صبا
این آثار موسیقایی که بین سال‌های ۱۳۰۸ تا ۱۳۳۶ شمسی ضبط‌شده‌اند را می‌توان به دو دسته صفحات گرامافون ۷۸ دور (مشهور به صفحات سنگی) و نوارهای ریل مغناطیسی تقسیم‌بندی کرد.
دوره‌های ضبط آثار استاد ابوالحسن صبا روی صفحات گرامافون ۷۸ دور (۱۳۰۸-۱۳۲۶ شمسی)
۱-کمپانی پولیفون، آلمان، ۱۳۰۸ شمسی: ضبط‌شده در تهران به‌همراه ارکستر مدرسه عالی موسیقی
۲-کمپانی بدافون (بایدافون)، آلمان، اواخر ۱۳۰۸ و اوایل ۱۳۰۹ شمسی: ضبط‌شده در تهران به‌همراه ارکستر مدرسه عالی موسیقی
۳- کمپانی پارلوفون، آلمان، ۱۳۱۱ شمسی: ضبط‌شده در تهران به‌همراه ارکستر مدرسه عالی موسیقی
۴-کمپانی کلمبیا، انگلستان، ۱۳۱۲ شمسی: ضبط‌شده در تهران به‌همراه ارکستر مشیر همایون شهردار و برخی آثار تکنوازی و همنوازی با پیانوی ضیا  مختاری
۵-کمپانی سودا، سوریه، ۱۳۱۴ شمسی: ضبط‌شده در حلب و بیروت
۶-کمپانی سودا، سوریه، ۱۳۱۷ شمسی: ضبط‌شده در حلب و بیروت
۷-کمپانی هیز مسترز ویس انگلستان، ۱۳۲۶ شمسی: ضبط‌شده در تهران، به‌همراه ارکستر منتخب انجمن موسیقی ملی
دوره اول: کمپانی پولیفون آلمان، ۱۳۰۸ شمسی
دوره دوم: کمپانی بدافون (بایدافون) آلمان، اواخر۱۳۰۸ و اوایل ۱۳۰۹ شمسی
دوره سوم: کمپانی پارلوفون آلمان، ۱۳۱۱ شمسی
دوره چهارم: کمپانی کلمبیا، انگلستان، ۱۳۱۲ شمسی
دوره پنجم: کمپانی سودوا، سوریه، ۱۳۱۴ شمسی
دوره ششم: کمپانی سودوا، سوریه، ۱۳۱۷ شمسی
دوره هفتم: کمپانی هیز مسترز ویس، انگلستان، ۱۳۲۶ شمسی
آثار ضبط‌شده از صبا روی نوارهای مغناطیسی را می‌توان به دو دسته آثار ضبط‌شده خصوصی در منزل دوستان (به‌خصوص پزشکان) و آثار اجراشده در برنامه‌های رادیویی تقسیم کرد که همگی بین سال‌های ۱۳۳۲ تا ۱۳۳۶ شمسی اجرا و ضبط‌شده‌اند.
آثار ضبط خصوصی: این آثار که از حدود سال‌های ۱۳۳۲ تا پایان عمر صبا را دربردارند (آخرین ضبط یافت‌شده از صبا مربوط به نوزدهم آذر ۱۳۳۶ و 10 روز قبل از درگذشت وی است). به‌این فهرست باید آثار رادیویی را نیز افزود.
امروزه از استاد صبا یک موزه به یادگار مانده است. موزه استاد صبا در ۲۲ آبان ۱۳۵۳ به‌عنوان اولین موزه بیوگرافیک ایران تأسیس شد.
این موزه که در اصل خانه ابوالحسن صباست در تهران، خیابان جمهوری، خیابان ظهیرالاسلام، نبش کوچه صبا واقع شده است. این اثر در تاریخ دوم بهمن ۱۳۸۲ با شماره ثبت ۱۰۸۷۰ به‌عنوان یکی از آثار ملی ایران به ثبت رسیده است. محل موزه در سال ۱۳۴۹ ازسوی وزارت فرهنگ و هنر آن زمان از ورثه خریداری شد و در آبان‌ 1353 این موزه با حضور وزیر وقت فرهنگ به دست علی‌اکبر خان شهنازی افتتاح شد، اما پس از انقلاب با مشکلاتی روبه‌رو و تعطیل شد تا اینکه سرانجام در ۱۲مرداد ۱۳۸۸ موزه استاد صبا طی مراسمی با حضور جمعی از هنرمندان و مسئولان بازگشایی شد.

منبع: روزنامه بهار

ارسال نظرات
نام:
ایمیل:
* نظر: