انتشار: ۲۱:۱۹ - ۲۱ آذر ۱۳۹۴
طی روزهای اخیر حامد زمانی خواننده جوان موسیقی پاپ ضمن انتشار متنی در کانال تلگرام خود، سئوالاتی را درباره کوروش هخامنشی منتشر کرده که واکنش های بسیاری را به همراه داشته است. متنی که در ادامه می آید یادداشت مهسا مقدم(روزنامه نگار) در پاسخ به سئوالات و شائبه های مطرح شده از سوی حامد زمانی است. مقدم در این یادداشت آورده است:


گاهی فراموش می کنیم کجا ایستاده ایم. گاهی زمینی که روی آن قدم می زنیم را نمی بینیم. گاهی بزرگترین سازه سنگی ایران به چشممان نمی آید. اینها را بگذاریم در کنار درد دل کهنه و وااسفایی که کتاب هم نمی خوانیم. به همین دلیل تاریخ هم فراموشمان می شود در نتیجه همانها که بیکار ننشسته اند، می آیند و برایمان تاریخ هم می سازند.

از صحبت کردن بدون فکت (همان رفرنس، منبع، ماخذ و پیگیری) لذت می بریم. خیلی هم خوب است که کسی پا پی مان نمی شود. کسی که این روزها مطالعه نمی کند تا صحت و سقم مطالب روشن شود. همه هم که از قدیم الایام امکانات امروزی را برای ثبت و ضبط تصویری مکنونات قلبی خود نداشته اند.

از تورات گرفته تا الباقیه (ابوریحان بیرونی) و مروج الذهب (مسعودی)، تاریخ الرسول و الملوک (طبری)، تفسیر المیزان (علامه طباطبایی) و حتی علی اکبر ولایتی در کتاب «تاریخ پیش از اسلام» هم همگی بیکار بوده اند تا مشترکا درباره یک موضوع صحبت کنند. مطالعه و کارشناسی این افراد که مهم نیست. باید دید این روزها کدام حرف به روح و جان ملت بیشتر می چسبد و جامعه آن را بهتر باور می کند... همان را گفت. اما باید مراقب بود؛ آنها که امروز تاریخ باستان ایران را کوچک می شمارند و حتی منکر آن می شوند فردا تاریخ معاصر این مملکت از انقلاب اسلامی گرفته تا جنگ تحمیلی را هم تحریف می کنند و کوچک می پندارند. باب کردن این رویه تا بوده به نفع هیچکس نبوده.

این روزها اظهار نظرها و نسبت دادن ها درباره پادشاه هخامنشی؛ کوروش کبیر در شبکه های اجتماعی بازار گرمی پیدا کرده که از مدح و ستایش تا انکار شخصیت حقیقی این پادشاه را در بر می گیرد. اظهار فضل هایی که در این بین «حامد زمانی» خواننده جوان پاپ هم خود را از آن بی نصیب نگذاشته و درباره کوروش کبیر نخستین پادشاه هخامنشی مطالبی را عنوان کرده که در بسیاری از سایت های خبری نیز منعکس شده است.

این خواننده جوان در نوشته های خود انگیزه انتشار این مطالب را ذکر نکرده اما شاید انتشار این اظهارات علاقه شخصی او به حوزه تاریخ باشد. اما از آنجا که راوی برای هیچ کدام از مذکوراتش سند یا مدرکی تاریخی یا هر آنچه که بتوان در محکمه عقل سنجید یا حتی بر حسب شایعات و شنیده ها بر آن شک و شبه ای وارد کرد، نیاورده است از این رو می توان نتیجه گرفت این اظهارات تا حدودی ناشی از تعصبات شخصی، واکنش به مطالب ریز و درشت منسوب به کوروش، ماهی گرفتن از آب گل آلود و یا از منظری دیگر ژست اپوزسیون یک چهره هنری و در بوق و کرنا کردن نام و بر سر زبان افتادن باشد. از سوی دیگر هر فردی که تنها یک کتاب تاریخی معتبر درباره تاریخ ایران پیش از اسلام و شخصیت کوروش مطالعه کرده باشد می تواند اظهارات این خواننده را رد کند و با تعیین سطح سخنانش به سطح آگاهی و دانش وی پی ببرد.

حامد زمانی در نوشته هایش چند سوال را مطرح کرده که به تشریح به آنها و تناقضات موجود در آن می پردازیم.

1. او در اولین سوال خود می گوید: «چرا روز جهانی کوروش در هیچ یک از تقویم های سازمان ملل ثبت نشده و مردم جهان روز جهانی کوروش را نمی شناسند؟» باید بگویم خواننده جوان پاپ ایران، تنها تقویمی که روز جهانی کوروش کبیر مصادف با (7 آبان) را ذکر نکرده، متاسفانه همین تقویم هجری شمسی یعنی تقویم رسمی ایران است. اساتید و فعالان تاریخ ایران نیز اعتراض های متعددی نسبت به این موضوع انجام داده اند اما تا به امروز این اعتراض ها به نتیجه نرسیده است. باید نکته دیگر را هم متذکر شد که موزه های بزرگ جهان از منشور کوروش کبیر به عنوان نخستین سند حقوق بشر نگهداری می کند.

2. سوال دوم به این موضوع اشاره می کند که کوروش کبیر بت پرست بوده است. لازم به ذکر است یکی از افتخارات ما ایرانی ها در طول تاریخ این است که هیچ گاه بت پرستی در کشور ما رسوخ نکرده و عنصرهای اصلی مانند آب و آتش نیز برای مردم تنها مقدس شمرده می شدند. یکتاپرستی را می توان از نماد معروف ایران باستان یعنی «فروهر» نیز متوجه شد که در نقوش تخت جمشید و آثار باستانی به جای مانده از دوران هخامنشی به وفور به چشم می خورد.

از سوی دیگر «مردوک» که نامش در منشور کوروش آمده، بتی بوده که بابلیان بیش از هزار سال آن را می پرستیدند. این بت در زمان پادشاهان دیگر از بابلیان گرفته شده و آنها مجبور به پرستش بت های دیگر بودند تا اینکه کوروش پس از فتح بابل در احترام به عقاید بابلیان، مردوک را به آنها باز می گرداند. از آنجا که کوروش هر کشور و سرزمینی را که فتح می کرده مردمان آن دیار را به دین خود باقی می گذاشته و اصرار و اجباری در یکتاپرستی ایشان نمی کرده از این رو مردم بابل را نیز به دین خود باقی گذاشت که همین امر موجب همدلی و همراهی مردم بابل با او شد.

و توضیح اینکه مردم بابل دو دسته بودند؛ دسته اول یهودیانی که توسط بخت النصر از فلسطین به بابل اسارت آورده شده بودند و دسته دوم هم بابلیانی که در زمان پادشاه وقت از ظلم او در رنج و عذاب بودند. لذا یهودیان بابل که بر اساس پیشگویی های تورات (عهد عتیق) منتظر مسیح و نجات دهنده خود بودند از کوروش تقاضا کردند تا آنها را از شر پادشاه ستمگر بابل نجات دهد.

بر اساس سالنامه های آشوری و اسناد بابلی و البته متن منشور، پس از لشگرکشی کوروش به بابل جنگی بدون خونریزی انجام می شود و مردم همگی به کوروش ادای احترام می کنند. کوروش نیز در اقدامی بشر دوستانه فرمان آزادی تمامی اسرا و بردگان از جمله یهودیان در بند را صادر می کند و آنها را به فلسطین باز می گرداند و هر آنچه ثروت و غنیمت از آنها گرفته شده بود به آنها باز پس می دهد. حتی روایت شده او هزینه بازسازی معبد بیت المقدس را نیز به یهودیان می دهد. همانطور که اشاره شد الباقی بابلیان را هم که بت پرست بودند به دین خود باقی می گذارد.

برای اطلاعات بیشتر در این زمینه می توان به سندهای تاریخی و کتب موجود مانند «کوروش نامه» گزنفون و کتاب «ایران پیش از اسلام» علی اکبر ولایتی مراجعه کرد زیرا توضیحات بیش از این از حوصله این بحث خارج است.

3. سوال سوم به این موضوع اشاره می کند که چرا تاریخ ادبیات و حتی شاهنامه فردوسی نامی از کوروش نبرده است؟ در این زمینه نیز باید گفت اگر خواننده جوان اندکی به مناسبات ادبی و شعری کتابی چون شاهنامه آشنا بود باید می دانست که حکیم ابوالقاسم فردوسی یک مورخ نیست که وقایع تاریخی را جزء به جزء روایت کند. او با اثر منظوم خود یعنی شاهنامه جدا از اینکه فرهنگ و زبان ایرانی را زنده نگاه داشته، شخصیت های رئال و واقعی را در این کتاب تبدیل به نماد و اسطوره کرده است. ما در تاریخ ایران شخصیت های برجسته بسیاری داریم که در شاهنامه نام اصلی آنها گفته نشده است. همان طور که مایکل استنفورد در کتاب «در آمدی بر فلسفه» اشاره می کند، «تاریخ درباره انسان ها و واکنش و درد و رنج آنها است و درک کامل اعمال و گرفتاری های آنها مستلزم این است که تا حد ممکن به دنیای واکنش ها، محاسبات و احساسات آنها راه یابیم. اینجاست که اسطوره یکی از مهم ترین دستاوردهاست که ما را در این راه یاری می کند. بنابراین نباید توقع داشته باشیم شخصیت های تاریخی بدون کم و کاست درقالب اسطوره معنا شوند بلکه کلیت داستان حقایقی را به ما القا می کند که بسیار ارزشمند است.» این موضوع در شاهنامه به خوبی رعایت شده است. در این زمینه اسطوره شناسان با تطبیق شخصیت های واقعی با اسطوره های شاهنامه شخصیت «کیخسرو» و «فریدون» را نزدیک به کوروش می دانند و به وی نسبت می دهند.

4. سوال چهارم اینگونه مطرح شده که چرا هیچ اثر باستانی متعلق به امپراطوری کوروش وجود ندارد و تنها تخت جمشید در آن زمان بنا شده است در صورتیکه امپراطوری روم آثار باستانی بسیاری دارد. در پاسخ به این پرسش باید گفت اولا مگر تخت جمشید بنای کوچکی در جهان به شمار می رود؟ دوم اینکه دوران پادشاهی کوروش از سال 529 تا 559 پیش از میلاد است. با توجه به اینکه کوروش نخستین پادشاه هخامنشی بوده و عمر پادشاهی کوتاهی داشته، بیشتر وقت خود را صرف کشورگشایی کرده است و آرزوی بنای تخت جمشید را نتوانست محقق کند و پس از او داریوش، دیگر پادشاه معروف هخامنشی این آرزو را محقق می کند (در حالیکه حامد زمانی در اظهارات خود تخت جمشید را به کوروش نسبت داده است) همچنین با توجه به تاخت و تازهای متعدد به کشور ایران و تخریب شهرها توسط دشمنان و به روی کار آمدن سلسله های مختلف به تدریج آثار باستانی بسیاری تخریب شدند و پادشاهان علاقه ای نداشتند تا جلال و شکوه سلسله های پیشین را حفظ کنند (مگر در دوران معاصر برای حفظ و نگهداری تخت جمشید چه کرده ایم؟) بلکه می خواستند خودشان را مطرح کنند و شکوه دوره خود را برجسته سازند. بخش های بزرگی از آثار باستانی ایران در حمله اقوام مختلف از اسکندر مقدونی گرفته تا اعراب و مغول به ایران یا به آتش کشیده شد یا اگر مانند تخت جمشید در آتش نمی سوختند شکسته شدند و آسیب های جبران ناپذیری بر پیکره آنها وارد شد. یادمان نرود ما درباره 2500 سال گذشته صحبت می کنیم که ایران دچار تحولات بسیاری شده است. اما با این وجود تعداد آثار باستانی متعلق به دوره هخامنشی کم نیستند. هرچند بسیاری از آنها به دلیل بی توجهی ها تخریب شده اند اما باز هم سند محکمی برای اثبات قدمت تمدن ما محسوب می شوند.

5. این خواننده در پنجمین دغدغه خود گفته است «منابع مربوط به تاریخ ایران متعلق به گزنفون و هرودوت هستند و مقبره کنونی کوروش متعلق به مادر حضرت سلیمان است» در ابتدا اشاره ای به دو تاریخ نویس معروف یعنی گزنفون و هرودوت می کنم که هر دو یونانی هستند و یونان هم در ایام قدیم دشمن درجه یک ایران به شمار می رفته. از میان این دو هرودوت با بغض بیشتری درباره ایران نوشته است اما محققان ایرانی و خارجی توانستند بسیاری از گفته های وی یا بهتر بگویم دروغ های تاریخی او را اثبات کنند تا جایی که به او دروغگوی بزرگ تاریخ نسبت دادند. اما این تاریخ نویس هم نتوانسته شخصیت و بزرگی امپراطوری کوروش را انکار کند.

از سوی دیگر سند قابل استناد دیگری که بر وجود کوروش کبیر صحه می گذارد و او را فردی پاک می خواند کتاب «تفسیر المیزان» علامه طباطبایی است که ایشان با تحقیق و تفسیر شخصیت ذوالقرنین که در قرآن کریم نیز به آن اشاره شده را به کوروش کبیر نزدیک می دانند. بگذریم از اینکه در تورات و سایر کتاب های کهن از کوروش با عناوین مختلف مانند کوروس و سایروس سخن گفته شده است.

درباره مقبره کوروش هم اسناد و منابع تاریخی متعددی وجود دارد دال بر اینکه که ایرانیان و مردم پاسارگاد برای در امان نگه داشتن این بنای مقدس و تاریخی در برابر حمله اعراب به ایران آن را به مادر حضرت سلیمان نسبت دادند تا از تخریبش جلوگیری شود. همان زمان که اعراب تمامی بناهای تاریخی را تکه تکه می کردند و قسمت های ارزشمند آن را به تاراج و غنیمت می بردند.

در این جریانات کتابخانه های بسیاری هم در زمان تجاوز اقوام مختلف به ایران به آتش کشیده شد که اگر این اتفاق نمی افتاد شاید ما منابع بسیاری از تاریخ ایران باستان در دست داشتیم و امروزه زمینه بسیاری از یاوه گویی ها فراهم نمی شد.

از طرفی مقبره کوروش به دستور کمبوجیه پسر کوروش به شکل کعبه زرتشت بنا شده است که این موضوع هم ثابت می کند این مقبره متعلق به مادر حضرت سلیمان نیست.

6 این خواننده در آخرین سوال خود به نظام برده داری و نادیده گرفتن مقام زن در ایران اشاره کرده که باید گفت بر اساس تمامی اسناد تاریخی کوروش در جریان کشورگشایی ها و فتوحات خود ابتدا برده ها را آزاد می کرده و ایرانی ها در طول تاریخ برده داری نکرده اند. این را می توان حتی در نقوش برجسته تخت جمشید هم دید که هیچ اثری از برده داری در آن وجود ندارد.

جایگاه زن هم در ایران همواره والا بوده است. تاریخ شناسان حتی اندازه و ارتفاع پله های ورودی و سرتاسر تخت جمشید را نوعی طراحی منحصر به فرد در طول تاریخ می دانند که مناسب با البسه بلند زنان در آن دوران ساخته شده است. این موضوع جدای اثبات وجود حجاب قبل از اسلام در زن ایرانی بر اهمیت حضور او در جامعه نیز دلالت دارد. ایرانیان از دوران باستان به بنیان خانواده اهمیت بسیاری می دادند و نقش زن را در تحکیم این بنیان بسیار پررنگ می دانستند. می توان برای اثبات این موضوع به تاریخ ارج نهادن به مقام زن در 29 بهمن ماه کنونی اشاره کرد (جشن سپندار مذگان) که در این روز مردها باید برای زن های خود هدیه تهیه می کردند و هیچ زنی نباید در آن روز کار می کرد. همچنین در بسیاری از موارد مشاوران اصلی پادشاهان زن های آنها بودند که می توان در این زمینه به آتوسا همسر داریوش و نقش و جایگاه او نزد پادشاه اشاره کرد. آن زمان زن های ایرانی تا مقام های مهم آن دوران مانند دریانوردی هم پیش رفتند که در این زمینه می توان از آرتمیس نام برد که دریاسالاری شجاع بود.

همچنین کارگران آن دوران ایران برای ساخت بناهای عظیمی از جمله تخت جمشید دستمزد روزانه دریافت می کردند و حتی به نوعی بیمه هم بودند تا در صورت بروز هر گونه حادثه ای حکومت مخارج زن و فرزند آن کارگر را بپردازد. در نقطه مقابل این بنا که با زور و جور حکومت وقت ساخته شد می توان به اهرام ثلاثه مصر اشاره کرد که خونریزی های فراعنه در ساخت آن زبانزد تاریخ و تاریخ نویسان شد. اما هیچگاه در بنای عظیمی مانند تخت جمشید کوچکترین اشاره ای به این گونه موارد استبدادی در تاریخ نشده است.

در آخر ضمن ذکر این نکته که بهتر است هر کس در حوزه تخصصی خود سخن بگوید تا گفته هایش سندی برای نمایش ناآگاهی اش نباشد، باید گفت تاریخ جای بازی مردان کوچک نیست.

نباید با تعصبات شخصی تاریخ کشورمان را انکار کنیم. ما با تمامی خوبی ها و بدی های تاریخ باید آن را بپذیریم و این را بدانیم که تاریخ درسی است برای زندگی. ما نباید غرق در تعصبات خود شویم و از شخصیت های مختلف برای خود بت بسازیم و یا از سوی دیگر منکر شخصیت های برجسته کشورمان شویم زیرا افراط و تفریط در هر دوی این موارد مورد نکوهش است تا آنجا که عده ای با همین افراطی گری ها صحبت ها و گفته های مختلف را به نام کوروش کبیر یا اساتید و دانشمندان نام آشنا نسبت می دهند و در شبکه های اجتماعی به انتشار آن می پردازند. جدا از بحث بر سر دلایل روانشناسی این گونه رفتارها که برخی با انتشار این جملات و مطالب در پی اندیشمند نشان دادن خود هستند نباید این مهم را فراموش کرد که ترویج این سخنان بدون داشتن آگاهی از صحت و منابع معتبر، خود نوعی تخریب چهره های تاریخی و ادبی و فرهیختگان دیگر حوزه هاست. تا جایی که یک روز در انواع شبکه ها و کانال های دنیای مجازی هر موردی را به کوروش کبیر نسبت می دهیم و یه روز دیگر کلا منکر او می شویم.


سرویس موسیقی تابناک فرهنگی
نویسنده: مهسا مقدم

ارسال نظرات
نام:
ایمیل:
* نظر:
نظرات بینندگان
انتشار یافته: ۱۱
در انتظار بررسی: ۱
غیر قابل انتشار: ۰
  • شيرين
  • Iran, Islamic Republic of
  • ۱۰:۰۴ - ۱۳۹۴/۰۹/۲۲
1
0
درود به كادر خبرى تابناك كه هميشه با مستندات، رفرنس ها و ديدگاه منطقى، اين شبكه اجتماعى را تبديل به يك شبكه كاملا معتبر كرده و باعث افتخار اينجانب است كه از اولين طرفداران تارنماى رسمى و تابناك بوده ام.


شك دارم كه جناب زمانى در خصوص علم باستان شناسى اطلاعاتى درخور داشته باشند،
جناب زمانى !
تاريخ باستان را با دوربين مداربسته و ويديو كليپ ثبت نكرده اند، همه شخصيت هاى تاريخى كه ما امروزه ميشناسيم ،توسط مؤرخين زمان به ثبت رسيده اند.
در خصوص كوروش بزرگ نيز به همين صورت است، فقط كافيست كه نگاهى به انجيل، تورات ،اثار مورخان يونانى و رومى از هرودوت كه پدر تاريخ نام دارد گرفته تا گزونفون كه شخصا به امپراتورى هخامنشى سفر كرده و كتاب كوروشنامه ( زندگى كوروش) را نوشته بيندازيد، كوروشنامه كتابى است كه تا قبل از جنگ جهانى دوم و قدرت گرفتن صهيونيسم در اروپا، كتاب مرجع شيوه كشوردارى و حكومتى بوده و دانشجويان بايد قبل از دريافت مدرك تحصيلى حتما آن را مطالعه ميكردند.
اين كتاب از چنان جايگاه مهمى برخوردار بود كه پدران بنيان گذار ايالات متحده آمريكا از جمله توماس جفرسون نسخه هاى مختلف آن را داشتند و طبق گفته خود او براى تدوين قانون اساسى ايالات متحده آمريكا از آن الهام گرفتند. نقاشى ها و مجسمه هاى دوره رنسانس از كوروش و داريوش بزرگ هنوز در كليساها، قصرها و موزه هاى كهن اروپايي خودنمايي ميكنند. اگر در متون و اثار تاريخى ايرانى پس از حمله إسكندر به ايران اسمى از سلسله هخامنشى و بنيان گذارش نبرده شده، به دليل وجود نداشتن اين بخش بزرگ تاريخ جهان نيست، چون در اسناد جهانى ثبت شده است، ولى همان طور كه ميدانيم پس از حمله اسكندر، با سوزاندن كتابخانه ها بخش مهمى از تاريخ ما كه از ديدگاه و روايات مورخان داخلى بود نابود شد، اما طبق اطلاعات مكتوب از بالاى سى هزار لوح بدست آمده در تخت جمشيد، در امپراتورى پارس هيچ برده اى وجود نداشته و حتى حقوق كارگران ( زن و مرد برابر) نيز ذكر شده است . دانشمندانى مثل هايد مارى كخ كه بخش زيادى از عمر خود را صرف خواندن و ترجمه اين ألواح كرده اند و مثل جناب حامد زمانى وقتى براى خوانندگى در كنار تحقيقات تاريخيشان نداشتند، در كتاب از زبان داريوش خود در ارتباط با هخامنشيان چنين ميگويند:" سيستم ديوان سالارى اروپا برگرفته شده از سيستم هخامنشيان است و به تمدن هخامنشى چيزى نميشود گفت جز پيشرفته ! "

البته من از جناب زمانى و أمثال ايشان انتظار بيشترى ندارم، بعيد ميدانم كه ايشان اين سوالات را از روى تحقيق شخصى و نگرانى در خصوص تاريخ و هويت ملى اين سرزمين مطرح كرده باشند، ايشان احتمالا براى كار " هنرى" بعدى خود نياز به توجه مردمى داشته و امروزه چه راهى بهتر از اينكه با آوردن نام كوروش بزرگ با اعتبار ٢٥٠٠ ساله بين المللى اش ، براى چند روزى مورد توجه عده اى ( هرچند بيشتر منتقد) قرار بگيرند.
همان طور كه ميدانيم در هر صورت ، تبليغ منفى هم خودش يك نوع تبليغ است .
فقط آدم عقب نماند و در اين آشفته بازار به هر نحوه كه شد اسمش بر سر زبان ها بيفتد. حالا عنوانش زياد مهم نيست.
  • محمد
  • Iran, Islamic Republic of
  • ۲۲:۱۱ - ۱۳۹۴/۰۹/۲۲
1
0
اقاي حامد زماني اگر كامپيوتر و أفكنت هاي صوتي را ازش بگيريد صدا هم ندارد چه برسد به موسيقي و خوانندگي . بالاخره در اين مملكت هركسي راجع به هر موضوعي نظر ميدهد ! ايشون هم فكر كرده بد نيست يكمي از تاريخ بگه شايد باورش كنند دوستداران سياستمدارش ...
  • ناشناس
  • Iran, Islamic Republic of
  • ۱۶:۴۳ - ۱۳۹۴/۰۹/۲۹
0
0
مرسی تابناک. کاش میز گرد بذارید بزنید تو دهن بیسوادها
  • ناشناس
  • Iran, Islamic Republic of
  • ۱۶:۲۲ - ۱۳۹۴/۰۹/۳۰
0
0
آفرین عالی بود
  • حسن
  • Iran, Islamic Republic of
  • ۱۷:۳۹ - ۱۳۹۴/۰۹/۳۰
0
0
یه خواننده حکومتی چرا راجع به تاریخ نظر میده؟
  • ناشناس
  • Iran, Islamic Republic of
  • ۰۹:۴۹ - ۱۳۹۴/۱۰/۰۱
1
0
کاری به این خواننده ندارم ولی خیلی از حرفهاش درست بوده و شما با نوشته خود توهم کوروش پرستی را رواج میدهید حقیقت مشخص است
  • زینب افشار
  • Iran, Islamic Republic of
  • ۱۸:۴۹ - ۱۳۹۴/۱۰/۰۳
0
0
دقیقا کدام حرف های این به اصطلاح خواننده درست بوده؟خوبه تمام این مقاله با استناد های تاریخی نوشته شده.در واقع این امثال آقا ی زمانی هستند که دارند فرهنگ وتمدن یک ملت را در مقابل دین مبین اسلام قرار می دهند.ما مسلمانیم و عاشق دین مان هستیم و همینطور عاشق تمدن و فرهنگ چند هزار ساله مان.این دو امر هیچ ربطی به یکدیگر ندارد.از نظرمن این اراجیف که از زبان این آقا در جوامع مجازی پخش شد یک نوع ماهی گرفتن از آب گل آلود است و هیچ استناد تاریخی نداردو به گونه ای توهین به فرهنگ و تمدن ایران زمین است.
  • مسعود
  • Iran, Islamic Republic of
  • ۲۰:۱۴ - ۱۳۹۴/۱۰/۰۶
0
0
وأي به حال اين مملكت كه حامد زماني خواننده أشه . مقصر فرهيختگان و باسوادان جامعه هستند كه كنار ميكشند و جا باز ميشود براي يك عده بيسواد و كم سواد كه با پول مفت نفت و بيت المال شهرت پيدا ميكنند؟!
  • بابك
  • Iran, Islamic Republic of
  • ۰۷:۰۹ - ۱۳۹۴/۱۰/۰۹
0
0
نميفهمم چي ميخونه اين حامد زماني ؟ موسيقيش چه سبكيه ؟ چرا اينقدر داد و فرياد ميزنه ؟! شايد ميخواد ادائ موسيقي رآك و متآل و جاز غربيها رو در بياره ؟! حداقل يك كلاس درست حسابي آواز و خوانندگي بره ...
  • ناشناس
  • Iran, Islamic Republic of
  • ۱۶:۵۵ - ۱۳۹۴/۱۰/۲۹
0
0
درود به گروه تابناک (فرهنگی و هنری ) و کلیه هموطنان مهربان و بزرگوار از هر قوم و طایفه .
به بیان نویسنده محترم "نباید با تعصبات شخصی تاریخ کشورمان را انکار کنیم... ".
  • ناشناس
  • Iran, Islamic Republic of
  • ۱۱:۰۱ - ۱۳۹۴/۱۲/۱۰
0
0
کوروش مردی بزرگ و جاودانه در قلب ما ایرانی هاست ........................ما ایرانی هستیم و به تاریخمون افتخار میکنیم