انتشار: ۰۴:۰۰ - ۰۸ آذر ۱۳۹۴
به گزارش تابناک فرهنگی ، حمید عسگری درباره حضور کمرنگش در تیتراژ سریال های تلویزیونی گفت: تیتراژ تلویزیونی خوانده‌ام اما نه خیلی زیاد. اگر بخواهم صادقانه به دلایل کم بودن حضورم در تلویزیون به عنوان خواننده تیتراژ پاسخ دهم باید بگویم خواننده‌هایی که تیتراژهای زیادی می‌خوانند انصافا در این زمینه کارهای موفقی ارایه داده‌اند. به نظر من خواندن تیتراژ یک تخصص است. بعضی‌ها این تخصص را دارند و بعضی‌ها هم ندارند. اصولا تهیه‌کنندگان سریال‌ها در تلویزیون هم به سراغ کسانی می‌روند که امتحان خودشان را در این زمینه پس داده‌اند. به نظر خودم من در تیتراژهای تلویزیونی فرد موفقی نیستم. خودم به جز کاری که برای «دختران حوا» خوانده‌ام بقیه کارهایم را موفق نمی‌دانم.

عده‌ای از همکاران شما معتقدند در این قضیه پای مافیا در میان است. شما در این باره چه نظری دارید؟
من نمی‌گویم مافیا وجود ندارد اما اگر هم مافیایی هست من وجودش را احساس نکرده‌ام. در مواردی هم که به خودم پیشنهاد شده تیتراژ بخوانم کسی سفارشم را نکرده است. آنها احساس کردند می‌خواهند با من کار کنند و به همین خاطر هم بدون وجود واسطه تماس گرفته‌اند و پیشنهاد همکاری داده‌اند.

بنابراین تنها دلیل عدم حضور شما در مدیوم تلویزیون این است که خودتان را خواننده تیتراژ نمی‌دانید؟
راستش شاید دلیل اصلی اینکه علاقه‌ای به حضور در تیتراژهای تلویزیونی ندارم آن باشد که اساسا سریال‌هایی را که ساخته می‌شوند دوست ندارم. چون بیشتر این تولیدات روی من تاثیر نمی‌گذارند، من هم نمی‌توانم کار کنم. بالاخره وقتی کار را دوست نداشته باشی آنچه می‌خوانی هم خوب از آب در نخواهد آمد. مثلا وقتی سریال محبوب من game of thrones است آن کیفیت را قبول دارم دیگر حق بدهید نمی‌توانم با سریال‌هایی که صدا و سیما می‌سازد ارتباط برقرار کنم. شاید دلیل دیگر هم این باشد که من و خیلی از کسانی که نتوانسته‌ایم از طریق تیتراژخوانی موفق شویم احساس می‌کنیم در فضای شعر و موسیقی دست‌مان بسته است. در این باره شخصا یک تجربه ناموفق هم دارم. برای تیتراژ کاری که خیلی به روز بود خواندم ولی تهیه‌کنندگان سریالی گفتند بعید می‌دانیم به این کار مجوز بدهند. جالب آنجاست که آن کار واقعا هم مجوز نگرفت. بنابراین منی که با انتشار یک قطعه در اینترنت ١٠٠٠برابر یک تیتراژ شنونده پیدا می‌کنم وقتی می‌دانم چنین محدودیت‌ها و ممیزی‌هایی وجود دارند چرا باید خودم را در میان چارچوب‌های صدا و سیما محبوس کنم؟

با این وجود اما شما در تجربه اخیرتان در سینما شش قطعه برای تنها یک فیلم سینمایی خوانده‌اید!؟
البته که اگر کار به دل آدم بنشیند برایش می‌خواند. اخیرا برای فیلم برای دو دوست که اتفاقا در آن بازی کرده‌ام شش قطعه مختلف خوانده‌ام. اما محدویت‌هایی که در صدا و سیما وجود دارد باعث می‌شود من انگیزه کار کردن در آن فضا را نداشته باشم. در عوض تک‌آهنگ‌هایی منتشر می‌کنم که بارها و بارها بیشتر شنیده می‌شوند.

برخی معتقدند تلویزیون با توجه به مخاطبان بسیاری که دارد فضای خوبی برای معرفی بسیاری از خواننده‌هاست. البته که در طول این سال‌ها هم این اتفاق حقیقتا افتاده است. به عنوان مثال احسان خواجه‌امیری که قبل از حضورش در تلویزیون تقریبا خیلی‌ها او را نمی‌شناختند با حضور در این فضا به شهرت رسید و برای حفظ این شهرت بارها و بارها در تلویزیون خوانده و می‌خواند...
از نظر من احسان خواجه‌امیری سوپراستار عرصه تیتراژخوانی است. اصلا به نظر من این احسان است که باعث شنیده شدن سریال‌های تلویزیون و موفقیت آنها می‌شود. او آنقدر در این عرصه موفق است که حتی ناموفق‌ترین کارهایش (در مقایسه با خودش)، بسیار عالی هستند. به نظر من احسان خواجه‌امیری موفق‌ترین خواننده تیتراژ بعد از انقلاب آن هم با اختلاف بسیار زیاد از دیگر هنرمندان است. صحبت‌های ما تا اینجا پرسش در این مورد است که آیا تیتراژخوانی در ایران مافیا دارد یا نه؟ به نظر می‌رسد این یک باور اشتباه است. تهیه‌کننده یک فیلم به دنبال این است که کارش دیده شود، بنابراین سعی می‌کند از خواننده‌ای برای تیتراژش استفاده کند که به این هدف کمک برساند. وقتی خواننده کارهای قبلی یک تهیه‌کننده در کارش موفق بوده قطعا کارهای بعدی را به او خواهد سپرد. در چنین شرایطی سایر تهیه‌کنندگان دیگر نیز به این نکته توجه می‌کنند درنتیجه سریال‌های‌شان را به آن خواننده موفق واگذار می‌کنند. تعداد تیتراژهای چنین خواننده‌ای قطعا به سرعت بالا خواهد رفت و این شبهه در میان برخی ایجاد می‌شود که مثلا او مافیا دارد. این را صادقانه می‌گویم. البته من نه تهیه‌کننده تلویزیون هستم که بخواهم طرف آنها را بگیرم و نه نسبت به اینکه تیتراژهای زیادی نخوانده‌ام، معترضم. اگر شما واقعا در پی رسیدن به واقعیت هستید، صادقانه به شما می‌گویم و امیدوارم به حرف من باور داشته باشید که هیچ مافیایی در کار نیست. ممکن است خوانندگانی داشته باشیم که به لحاظ هنری خیلی هم توانا باشند اما در اجرای تیتراژ موفق نباشند. به نظر من توانایی افراد در جمع کردن یک قطعه با هدف بیشتر شنیده شدن یک تیتراژ تلویزیونی می‌تواند باعث موفقیت او در کار تیتراژخوانی و ادامه این روند با تهیه‌کنندگان مختلف شود نه وجود یک مافیا. باید بپذیریم که هیچ تهیه‌کننده‌ای دلش برای خواننده‌ها نسوخته و به فکر کار خودش است. هیچ‌وقت یک تهیه‌کننده نمی‌خواهد خواننده‌ای را به باندش وارد کند و اول دلش برای کار خودش می‌سوزد. اگر یک سریال یا مجموعه تلویزیونی به دلایل مختلف از جمله موسیقی تیتراژ شنیدنی در حجم زیاد مورد توجه قرار گیرد، قیمتش برای کار بعدی بیشتر می‌شود. در نتیجه به خدمت گرفتن یک خواننده موفق در زمینه تیتراژ یک کار کاملا حرفه‌ای است.

بحثی که شما مطرح می‌کنید کاملا درست است اما اگر ما چند سال به عقب برگردیم، متوجه خواهیم شد که بسیاری از خوانندگان موفق امروز برای نخستین بار در یک تیتراژ تلویزیونی به جامعه معرفی شدند. مازیار فلاحی، احسان خواجه‌امیری و سالار عقیلی جزو همین خواننده‌ها بودند که برای نخستین بار صدای‌شان از تلویزیون شنیده شد و در ادامه توانستند خودشان را به مطرح‌ترین چهره‌های موسیقی ایران تبدیل کنند.
دوستانی که شما مثال زدید، امروز از نامداران موسیقی ایران هستند. این نشان‌دهنده توانایی و شایستگی بالای هنری تک‌تک‌شان است. تعداد تیتراژهای خوانده شده در تلویزیون زیاد است. همه این کارها را خوانندگان نامدار نخوانده‌اند. اگر آنها هم توانایی و شایستگی لازم را داشتند قطعا می‌توانستند موفق شوند. ما الان داریم در مورد آدم‌های موفق صحبت می‌کنیم. همه افرادی که ممکن است به مافیا داشتن متهم شوند، بسیار موفقند. یاد جمله یکی از دوستان افتادم که می‌گفت: شانس مال آدم‌های موفق است. شما مثالی برای من بیاورید که موفق نیستند اما در مافیای خوانندگی تلویزیون حضور دارند.

اگر قرار باشد فقط کار را به خوانندگان سریال‌های تلویزیونی محدود نکنیم، موارد زیادی را می‌توان سراغ گرفت که در تلویزیون می‌خوانند اما خوانندگان مطرحی به حساب نمی‌آیند...
من این افراد را نمی‌شناسم. اگر کسی خواننده معروف پاپ باشد نمی‌رود تبلیغ بخواند. در این شرایط مجبورند رقابتی را بین خوانندگانی که مشهور نیستند و حاضرند تبلیغ بخوانند رقابت ایجاد کنند. من در این مورد اطلاعات چندانی ندارم و در مورد چند و چونش آشنایی ندارم. دوباره تکرار می‌کنم، اگر مافیای تیتراژ در ایران وجود دارد باید یک نمونه سراغ داشته باشیم که خواننده توانایی نیست اما در این مافیا حضور دارد.

مثالی که در این مورد می‌توان سراغ گرفت حمید حامی است. او معتقد است که وجود مافیا اجازه فعالیت به او را نمی‌دهد. حامی با توجه به فعالیت زیادش در سال‌های گذشته در بخش تیتراژ، مدت‌ها است که از طرف هیچ کس پیشنهاد اجرای تیتراژ دریافت نکرده و بر همین اساس معتقد است مافیای خوانندگان تیتراژ در تلویزیون وجود دارد.
حمید حامی یکی از دوستان من است و به تازگی در جلسه‌ای با هم بودیم. اما به نظر من حمید باید علت عدم تماس از سمت تلویزیون را در خودش جست‌وجو کند. شاید وارد بلک‌لیست شده باشد و به خاطر واکنش‌هایی مثل طرح مافیای تیتراژ کنار گذاشته شده باشد. خود من در این لیست قرار گرفته بودم. البته نمی‌دانم چرا؟ در هر صورت به خاطر وجود نامم در این لیست مدت‌ها از سمت تلویزیون دعوت به همکاری نشدم. اگر به یاد داشته باشید چند سال پیش برنامه‌ای با نام شب شیشه‌ای ساخته شد که قرار بود من با آن همکاری کنم. رضا رشیدپور با من تماس گرفت و گفت قرار است در این برنامه از تو استفاده کنیم. آن دوره با انتشار آلبوم کما١ ما مصادف شده بود و همان طور که می‌دانید این آلبوم با انفجار استقبال در میان علاقه‌مندان به موسیقی همراه شد. بعد از این هم قرار بود در برنامه دیگری تیتراژ بخوانم که آمارم را گرفتند و گفتند در بلک‌لیست قرار دارم بنابراین از لیست خارج شدم. ما در مملکت استانداردی زندگی نمی‌کنیم. آقای حامی در جلسه اخیر ما حضور داشت. ما همه او را دوست داریم و استاد ما است. وقتی روی واژه مافیا تاکید کند قطعا در رسانه در مقابل گفته‌اش گارد خواهند گرفت. حمید حامی بسیار دوست‌داشتنی است اما کمی تند است و زود عصبانی می‌شود. به نظر من بهتر بود کمی صبوری می‌کرد.

منبع:اعتماد
ارسال نظرات
نام:
ایمیل:
* نظر: