یازدهمین شب کتابفروشی و نشر هنوز به بزرگداشت ایرج کریمی اختصاص پیدا کرده بود.
به گزارش تابناک فرهنگی به نقل از هنر انلاین،این مراسم به همت آران جاویدانی نویسنده و دوست قدیمی زندهیاد کریمی برگزار شد و در آن فؤاد نظیری، مجید برزگر، فریبا کامران و مجید گرجیان درباره این کارگردان و منتقد سینما صحبت کردند.
در این مراسم که خانواده ایرج کریمی هم حضور داشتند، داستانهای کوتاه این منتقد سینما و نیز شعرهایی که سروده بود، از زبان دوستان نزدیکش بازخوانی شد.
آنچه در این مراسم قابل توجه بود، فضایی بود که برای همدری با دوستداران و خانوادهاش طراحی شده بود. بیش از هر چیز صندلی خالی وسط
برگزاری مراسم که روی آن نوشته شده بود، اینجا کسی نشسته است. جلب توجه میکرد.
جاویدانی درابتدای این مراسم گفت: در روز یازدهم شهریور ماه، ساعت 15:30 دقیقه بعدازظهر پیغامی را در فیس بوک دیدم که نوشته شده بود، ایرج رفت... من هم پیغام گذاشتم که، کجا رفت؟ مگه شهر هرته ...، الان هم می گویم ایرج هیچ کجا نرفته و هنوز در کنار همه ما است. همانطور که میبینید، مقابل ما نشسته است.
در ابتدای این مراسم جاویدانی ایمیلهایی که کریمی چند ماه پیش از مرگش برای دوست خود فرستاده بود را خواند و تک به تک از مهمانها درخواست میکرد تا هر کدام قطعاتی از اشعار او و نیز داستانهای کوتاهش را بازخوانی کنند.
فؤاد نظیری یکی از دوستان زنده یاد کریمی که دو قطعه از شعرهای این منتقد سینما را خواند و مجید برزگر کارگردان فیلم " پرویز" هم دو داستان ازاین نویسنده را بیان کرد.
البته در این مراسم فریبا کامرانی بازیگر سینما هم شعری از زنده یاد ایرج کریمی را خواند:
"چقدر دلم میخواست
حتی شده مثل یک نشانی ناقص
با شمارههای غلط
یا مثل چتری که باز نمی شوددر باران
مثل سایهای کمرنگ که گنجشکی را هم نمیکند خنک
یا مثل ویرانههای ابر در آسمان
خدایی وجود میداشت "
نقش
این همه روزها چگونه گذشت
ای بازیگر دانا
مرا ببخش مرا ببخش
روزها این همه بی تو
چگونه گذشت
ای بازیگر دانا
مرا ببخش مرا ببخش
چرا دروغ هات را باور نکردم من
مگر کدام حقیقتی چندان زیباتر بود
ازصحنه و نقش
ای بازیگر دانا
مرا ببخش مرا ببخش"
کامرانی بعد از پایان خواند این شعر بیان کرد: این شعر را تصادفاً زنده یاد کریمی برای من فرستادند چرا که رابطهای دوستانه با هم داشتیم و مدام همانند بچهها قهر و آشتی میکردیم. رفتارهایی که به یکباره فوران میکرد و بعد خاموش میشد.
بازیگر فیلم "از کنار هم میگذریم" عنوان کرد: تا کنون چند بزرگداشت با شکوه برای زنده یاد ایرج کریمی برگزار شد اما همچنان نمیتوان گذشت از نگاه تیزبینی که داشت. از اطراف زندگیاش خویشتنداری میکرد. برای فیلمها، کتابها و نوشتههایش. زمان میگذرد و زمین میچرخد و شب میشود و روز میشود اما جهان ایرج کریمی را کم دارد.
در انتها هم بهروز سلیمی نوشتهای از ایرج کریمی را خواند. در این مراسم افسانه چهره آزاد، شاهرخ فروتنیان، هوشنگ گلمکانی، عباس یاری، بهزاد خداویسی، مجید برزگر، اسدالله امرایی و جمعی از دوستداران ادبیات حضور داشتند که با قطعات موسیقی آرامی مراسم به پایان رسید.
ایرج کریمی کارگردان، فیلمنامهنویس و منتقد سینما در سال ۱۳۳۲ در تهران متولد شد و 11 شهریور ۱۳۹۴ درگذشت.
کریمی اگر چه دانشآموخته مهندسی مکانیک از دانشگاه امیر کبیر بود ولی اشتغال در این رشته را به خاطر علاقه به سینما رها کرد. پیش از آنکه منتقد فیلم شود، در کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان بهعنوان کارشناس سینمایی کار کرد و در این کانون چند فیلم کوتاه نیز ساخت. پس از آن سالها در مجله فیلم نقد مینوشت و سهم بسزایی در پیشرفت عرصه نقد سینمایی داشت، او همچنین چندین کتابهای سینمایی را نیز به فارسی ترجمه کرد.
ایرج کریمی در تلویزیون با فیلم بلند "آهنگ پنهان" به عنوان کارگردان در سال ۱۳۷۰ آغاز به کار کرد.
در سال ۱۳۶۹ فیلمنامهنویسی "سفر جادویی" ساخته ابوالحسن داوودی و در ۱۳۷۰، فیلمنامهنویسی "بهترین بابای دنیا" به کارگردانی داریوش فرهنگ را بر عهده گرفت.
شروع کار سینمایی او فیلم "از کنار هم میگذریم" به عنوان کارگردان در سال ۱۳۷۹ بود. "چند تار مو" را در ۱۳۸۲ بر اساس فیلمنامهای از خودش کارگردانی کرد و فیلم "باغهای کندلوس" را در سال ۱۳۸۳ با بازی محمدرضا فروتن ساخت. در سال ۱۳۸۵ "نسل جادویی" را کارگردانی کرد که سالها در انتظار پروانه نمایش بهسر برد و سرانجام بدون فرصتی برای اکران عمومی، در شبکه نمایش خانگی توزیع شد.
پس از این فیلم به مدت چندین سال امکان و فرصت ساخت فیلم جدیدی را پیدا نکرد و تلاشهایش در این راه با بنبست روبرو شد تا این که در سال ۱۳۹۳ و پس از ۸ سال، فیلم "نیمرخها" را کارگردانی کرد.