انتشار: ۱۵:۱۱ - ۰۹ شهريور ۱۳۹۴
اما رخدادی تلخ سبب شد که امام موسی صدر به هیچ کدام از هدف های خویش دست نیابد و آن اتفاق ربودن رهبر نهضت محرومان لبنان در روز نهم شهریور و در اوج دوران تلاش و ثمربخشی و فداکاری وی بود.
به گزارش تابناک فرهنگی و به نقل از ایرنا امام موسی صدر در چهاردهم خرداد 1307 هجری خورشیدی در شهر قم دیده به جهان گشود. پدر وی آیت الله سید صدرالدین صدر از مراجع بزرگ روزگار خود بود. تبار او به سید صالح سید شرف الدین از دانشمندان مشهور شیعه لبنان می رسد.
وی دوره ی ابتدایی را در 1313 هجری خورشیدی در مدرسه ی حیات شهر قم آغاز کرد، امام موسی صدر علاقه بسیاری در مطالعه و کنکاش در علوم گوناگون داشت و همیشه در مسیر کسب دانش تلاش و کوشش می کرد. او در کنار گذراندن دوره های دبستان و دبیرستان، درس های حوزه را نیز پیگیری می کرد، چنانچه تحصیل تمام وقت خود را در حوزه علمیه ی قم در 1320 هجری خورشیدی شروع کرد و در حوزه از وجود حضرات آیات سید محمد باقر سلطانی طباطبایی، شیخ عبدالجواد جبل عاملی، امام خمینی(ره) و سید محمد محقق داماد بهره های فراوانی برد.
امام موسی صدر با شرکت در آزمون سراسری دانشگاه ها در 1329 هجری خورشیدی توانست در رشته ی حقوق دانشگاه تهران پذیرش شود و به فراگیری علم در این رشته بپردازد و در 1332 هجری خورشیدی با ارایه ی پایان نامه ی خود به عنوان «ترجمه شروط و صحت آن» مدرک کارشناسی حقوق اقتصادی را دریافت کرد.
امام موسی صدر پس از پایان تحصیلات امکان دستیابی به مسوولیت های خوب و مناسب را به آسانی داشت اما او خود را در برابر ملت رنج دیده و مسلمان مسوول می دانست و به همین دلیل رهروی راه اجداد بزرگ خویش شد.
امام موسی صدر با استفاده از محضر بیشتر بزرگان در حوزه و با پشتکار کم نظیر خویش، خیلی زود به مراحل والایی از نبوغ و شکوفایی دست یافت و بیش از دیگر افراد در حوزه درخشید و نامش آوازه ی آفاق شد. آیت الله سیدرضی شیرازی در بخشی از خاطرات خویش، به این نکته چنین اشاره شده است: «... من درست به خاطر دارم که در سال 1365هجری قمری، یعنی متجاوز از نیم قرن پیش مرحوم آیت الله العظمی شیخ الفقها، شیخ محمد کاظم شیرازی، به قصد زیارت آستان قدس رضوی به ایران آمدند و در قم به منزل مرحوم آیت الله فیضی وارد شدند. دید و بازدید علما و فضلا زیاد بود ولی به علت مناسبات خانوادگی معظم له با مرحوم آقای سیداسماعیل صدر جد آقا موسی صدر دیدار بیشتری داشتند و در واقع می توان گفت اغلب روزها به دیدار شیخ می آمدند. مرحوم شیخ محمدکاظم مرد بحاثی بود و هیچ وقت دیده نشده بود که مجلس ایشان خالی از بحث علمی باشد و در واقع روش ایشان در این امر، پرورش روح جستجوگر طلاب بود و از همین باب بود که هر وقت آقا موسی می آمدند شیخ او را به صحبت علمی می کشیدند... البته آقا موسی در آن زمان گویا تازه در درس خارج آقایان قم حاضر می شدند... من احساس می کردم که مرحوم شیخ در این بحث و برخوردها با آقا موسی، از درک علمی این طلبه جوان خیلی مبتهج و مسرور می شود و بالاخره مرحوم شیخ ذوق و فهم و شعور علمی ایشان را مورد تحسین قرار می دادند و آتیه درخشانی برای ایشان پیش بینی می کردند...»
سید موسی صدر در کنار تحصیل خارج فقه و اصول به آموزش مقدمات و سطح نیز مشغول بود. وی در ارایه ی مسایل مهم و پیچیده، بیانی شیوا و گیرا داشت و دیگران را به تعجب و تحسین وا می داشت. این روحانی والامقام با پشتکار فراوان توانست در مدت کوتاهی در زمره ی استادان حوزه ی علمیه ی قم قرار گیرد و شاگردان فاضلی را همچون آیت الله حاج شیخ علی اصغر مسلمی کاشانی، حجت الاسلام محمد حسین بهجت، آیت الله علی اکبر هاشمی رفسنجانی، حجت الاسلام سید عیسی طباطبائی و ... رشد و پرورش دهد.
وی پس از رحلت پدر بزگوارش، بی درنگ برای تکمیل آگاهی های فقهی، اصولی و... و به خاطر درک محضر علمی و اخلاقی استادان بزرگ حوزه نجف و با مشورت آیت الله العظمی بروجردی و به عراق هجرت کرد و بعد از ورود به نجف همزمان با تحصیل به عضویت هیات امنای جمعیت منتدی النشر درآمد و تا 1337 هجری خورشیدی در آن کشور ماندگار شد.
امام موسی صدر پس از گذر 2 سال از اقامتش در شهر نجف اشرف، به لبنان سفر و با بستگان خویش دیدار کرد. وی در این سفر تاریخی به واقعیت های مهمی دست یافت. دیدار مردم کوچه و بازار این سرزمین مظلوم و شخصیت های مذهبی و سیاسی آن، خاطره های فراموش نشدنی در وی وجود آورد و بر تجربه های تاریخی او افزود و پس از آن اقامت کوتاه، سرزمین لبنان را به طرف ایران ترک کرد و برای ادامه ی تحصیل، دوباره در قم سکنی گزید و مسوولیت سردبیری مجله ی تازه تاسیس مکتب اسلام را عهده دار شد.
وی پس از یک سال اقامت در قم، همراه خانواده خود به عراق رفت و با شرکت در کلاس های درس حوزه ی علمیه ی نجف به تدریس فقه، اصول و فلسفه ادامه داد تا آن که با درگذشت آیت الله سید عبدالحسین شرف الدین رهبر شیعیان لبنان، امام موسوی صدر به عنوان جانشین آن مرحوم، راهی لبنان شد. هدف های وی از پذیرش این سمت اصلاح شئون اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی شیعیان آن روز لبنان و استفاده از توان های منحصر به فرد این کشور به منظور نشان دادن چهره ی عاقل، عادل، انسان دوست و سازگار با مکتب اهل بیت به جهانیان محسوب می شد.
امام موسی صدر از زمان ورود به لبنان، صفحه ی تازه ای در فعالیت های سیاسی و اجتماعی این کشور گشود. او که روحانیِ پرورش یافته در حوزه های علمیه بود، در روش ها و رفتارهای سنتی روحانیون تحولی بنیادین پدید آورد.
وی فعالیت های اجتماعی را مبنای تحرک روزانه ی خود قرار داده بود؛ در کنار مردم عامی و ساده حضور می یافت، با آنان به گفت وگو می پرداخت و از نزدیک شرایط آنان را مشاهده می کرد. او فعالیت دینی و اجتماعی خود را از خانه ای ساده ای در محله ی الرمل شهر صور آغاز کرد و در مقام جانشین امام سیّد عبدالحسین شرف الدین تمامی وظایف و مسوولیت های وی را عهده دار شد. مردم با درجه ها و منصب های اجتماعی مختلف و از مذهب های گوناگون با امام موسی آشنا و دوستدار وی شدند.
او سازمان جمعیت «خیریه البر و الاحسان» در لبنان را احیا و سبب اشتغال و خودکفایی اقتصادی خانواده های بی بضاعت، کاهش میزان بی سوادی، رشد فرهنگ عمومی و به اجرا در آمدن طرح های عمرانی در منطقه های محروم آن کشور شد و پس از گشایش مجلس اعلای اسلامی شیعه، از شیخ حسن خالد مفتی اهل سنت لبنان دعوت کرد تا با همفکری یکدیگر برای برای وحدت مسلمانان تلاش کنند.
امام موسی صدر در جمع سردبیران روزنامه های بیروت، روند جهانی شدن در پایان سده ی بیستم را پیش بینی کرد و سده ی بعدی را هنگامه ی همزیستی پیروان ادیان، مذهب ها، فرهنگ ها و تمدن های مختلف لقب داد و در دیدارهای خود با سران کشورهای جهان عرب در 1357 هجری خورشیدی از اهمیت انقلاب اسلامی ایران و پیروزی نزدیک آن سخن می گفت. همچنین مقاله ای به نام ندای پیامبران، درباره ی انقلاب اسلامی ایران در یکم شهریور 1357 خورشیدی در روزنامه ی لوموند پاریس به چاپ رساند.
وی با دعوت رسمی معمر قذافی رهبر لیبی به همراه شیخ محمد یعقوب و عباس بدرالدین(خبرنگار) در سوم شهریور 1357 هجری به این کشور سفر کرد و در هتل الشاطی شهر طرابلس اقامت گزید.
وی در نشستی با اعضای شاخه ی سیاسی جنبش محرومان، مهمترین اهداف خود را از سفر به لیبی این گونه شرح داد:
تبیین حقایق اندیشه ی تشیع و دعوت به وحدت و انسجام مسلمانان؛ بیان مواضع شیعیان در تاریخ و تشریح موضع کنونی آنان در برابر مسایل سرنوشت ساز و در صدر آنها مساله ی فلسطین و رابطه ی محکم آنان با نهضت فلسطین؛ برطرف کردن اشتباه های و سوءتفاهم های دولتمردان لیبی به جنبش محرومان و رهبری آن که در اثر تبلیغات مخرب و تردیدآمیز به وجود آمده است؛ ایجاد هماهنگی میان سران دولت های پایداری، مقاومت و تمامی جریان ها و نیروهای ملی گرا که این اندیشه و رویکرد ملی را به طور کامل پذیرفته اند؛ متقاعد کردن قذافی به اهمیت برگزاری و موفقیت نشست صوفر که امام صدر برای برپایی آن به منظور پایان دادن به جنگ داخلی لبنان تلاش می کرد، به ویژه آن که لیبی حامی برخی سازمان ها و احزاب درگیر در جنگ لبنان به شمار می آمد.
اما رخدادی تلخ سبب شد که امام موسی صدر به هیچ کدام از هدف های خویش دست نیابد و آن اتفاق ربودن رهبر نهضت محرومان لبنان در روز نهم شهریور و در اوج دوران تلاش و ثمربخشی و فداکاری وی بود.
رژیم لیبی در واکنش به فشار افکار عمومی در بیست و هفتم شهریور 1357 هجری خورشیدی اعلام کرد: امام صدر و همراهان وی، با پرواز شماره 881 هواپیمایی آلیتالیا، در نهم شهریور طرابلس را به مقصد رم ترک کرده اند اما کمیته ی تحقیق دولت لبنان پس از یک ماه تحقیق و بررسی اسناد و مدارک در کشورهای لیبی و ایتالیا در گزارش مهرماه همان سال به دولت خود ادعای حکومت لیبی را رد و اعلام کرد و گفت که آنان در تاریخ مذکور و با پرواز نام برده در بیانیه ی رژیم لیبی خاک طرابلس را ترک نکرده اند. به همین ترتیب قاضی تحقیق دادستانی شهر رم در خرداد 1358 هجری خورشیدی با صدور حکمی خارج نشدن امام موسی صدر و همراهانش را از لیبی تایید کرد.
ربودن رهبر مقاومت، آن هم در هنگامی که بیش از هر زمان دیگر همگان به وجود او نیاز داشتند باورکردنی نبود؛ او که آثارِ رنج و محنتِ برجامانده از جنگِ داخلیِ لبنان و پیامدهای تجاوزهای رژیم صهیونیستی را از پیکر دردمند آنان می زدود و یاری بخش مسلمانان لبنان و جهان هستی بود و هنوز هم با گذشت چندین سال هیچ خبری از او و همراهانش در دسترس نیست.
ارسال نظرات
نام:
ایمیل:
* نظر: