انتشار: ۱۴:۰۶ - ۰۳ مرداد ۱۳۹۷
ای کاش وقتی که توفیق سفر به مشهدالرضا پیدا می‌کنیم، با هزینه شخصی و با پاک‌ترین اموال شخصی‌مان، مسکن، غذا، و دیگر احتیاجات خود را ولو به‌صورت حداقل تأمین می‌کردیم و از امکانات وقف هرچند که گسترده و حداکثری باشد چشم‌پوشی می‌کردیم.
حضرات ائمه معصومین (علیهم السلام) در اوج طهارت و پاکی قرار دارند و خداوند آن‌ها را در مرتبه 'طهارت مطلق' قرار داده است: «ویطهرکم تطهیرا» و البته حرم آن‌ها نیز پاک است و باید طهارت آن حفظ گردد. حتی اصحاب آنان نیز از پاکانند و در وادی طهارت آرمیده‌اند: «طبتم و طابت الارض التی فیها دفنتم» حرم ائمه سرزمین مقدسی است که مشتاقان برای کسب طهارت در آن گرد می‌آیند و البته شرافت آن بالاتر از مسجد قباست که خداوند در شأن آن فرموده است: «فیه رجال یحبون ان یتطهروا»

ولی آیا ما طهارت حرم را حفظ می‌کنیم؟
می‌دانیم که در اعتاب مقدسه گروهی از خدام ارجمند پیوسته مهیا هستند تا اگر در اثر اتفاق، حرم آلوده شود، بلافاصله به تطهیر آن اقدام کنند، البته از این جهت دائماً حفظ طهارت می‌شود، ولی طهارت اقسام مختلفی دارد. یک نوع دیگر آن طهارت مالی است، مال و ثروت هم 'پاک' و 'ناپاک' دارد و همان‌طور که ممکن است احیاناً مسجد یا حرم با قذارت ظاهری آلوده شود و ما باید فوراً آن را تطهیر نماییم. ممکن است به چنین مکان‌های مقدسی، «اموالی ناپاک» وارد شود و یا اموالی آلوده در آن هزینه گردد.
روشن است زائرانی که شیفتگان درک حضور و زیارت امام هستند و با اعتقاد و اخلاص، از پاک‌ترین اموال خود به امام هدیه داده یا نذوراتی را تقدیم می‌دارند، فقط یک گروه از تأمین‌کنندگان هزینه‌های حرم‌ها هستند. گروه دیگر واقفانی‌اند که در طول صدها سال، رقبات فراوانی برای حرم وقف کرده تا عواید آن به مصرف حرم برسد. البته واقفان یک طیف گسترده‌اند، از کم‌بضاعت‌ترین افراد تا بزرگ‌ترین ملاکان و اربابان و اعیان و اشراف و حکام در مناطق مختلف. آیا همه این موقوفات به‌خصوص از این طبقه، از اموال حلال و پاک بوده است؟
اربابانی که با ظلم و زور نسبت به زیردستان خود در آبادی‌ها و مزارع و باغات و با تصاحب اموال ضعیفان، بر ثروت بادآورده خود می‌افزایند و سپس در پایان عمر، بخشی از آن را وقف می‌کردند، آن هم شاید به این نیت که با این عنوان، بقیه اموال‌شان مصون بماند.
برخی از این حرام‌خواران هم فکر می‌کنند که با نذر و وقف کردن قسمی از اموال، می‌توان بقیه مال حرام را حلال، از مظالم عباد نجات پیدا کرده و وزر و وبال خود را کاهش داد. گاه افراد ساده‌دل هم گرفتار این توهم می‌شوند و گمان می‌کنند که با این نذورات و انفاقات حرام در حرم، انقلابی در اموال‌شان رخ می‌دهد و همه چیز پاک می‌گردد. البته این حیله، کشف تازه‌ای نیست، همان کاری است که برخی تازه مسلمان‌ها در صدر‌اسلام می‌خواستند انجام دهند. آن‌ها که در جاهلیت از درآمد‌های حرام و کسب‌های باطل امرار معاش می‌کردند و حالا پس از مسلمانی می‌خواستند با صدقه دادن، خود را خلاص کنند، ولی آیه نازل شد که نه، فقط از درآمد پاک می‌توان انفاق کرد:
(کان القوم قدکسبوا مکاسب سوء فی الجاهلیه فلما اسلموا ارادوا ان یخرجوا من اموالهم لیتصدقوا بها فابی الله تبارک و تعالی الا ان یخرجوا من طیبات ما کسبوا) و آیه «و انفقوا من طیبات ما کسبتم» به این دلیل نازل گردید.

به‌راستی چرا خداوند دست رد به سینه این خیّران می‌زند و انفاق آن‌ها را نمی‌پذیرد؟ چرا خدا استحاله را در اعیان نجس مانند کلب می‌پذیرد و وقتی در شوره‌زار قرار گرفت و نمک شد، حکم به طهارت آن می‌کند، ولی اموال این کاسبان حرام را با انفاق قابل استحاله و پاک شدن نمی‌داند؟
و به‌راستی اگر این راه مفتوح بود، چقدر دست علمای دین باز بود که اسناد آن اموال نجس را از دست مالکان بگیرند و اسناد بهشت را به آن‌ها تحویل دهند!
آن‌ها که می‌خواهند ‌مال خود را پاک کنند، به‌جای آن که به دائره نذورات و موقوفات حرم مراجعه کنند، باید خود را از حق‌الله و حق‌الناس پاک کرده باشند و هرگز نباید مال حرام برای حرم به ارمغان آورند و بانی سفره‌های افطار و یا نذورات اطعام زوار، و یا واقف صدها جریب باغات، و هزاران هکتار مزارع شوند. هیچ امام و امام زاده‌ای گنبد و بارگاهی از این اموال نمی‌خواهد، ولی آیا واقعیت هم همین است؟ آیا آن‌ها که با حیله‌های مختلف در بازارها یا نهادها دست به غارت می‌زنند راهی به حرم‌ها ندارند؟ و یا برعکس، گاه همین ارتباط را وسیله رسیدن به آن اموال قرار داده و با نام ثامن‌الحجج و امثال آن دزدی می‌کنند.
این مشکل را نباید در سطح شرایط امروز دید، بلکه باید با مطالعه اسناد موقوفات به شکل تاریخی تحلیل کرد. اسنادی که نشان می‌دهد خوانین و اربابان و درباریان چه نقش مهمی در واگذاری این موقوفات داشته و مهر فلان‌الدوله و فلان‌السلطنه و فلان‌الاعیان و فلان‌الاشراف در ذیل این وقف‌نامه‌ها ثبت شده است.
آیا اموال امثال ظل‌السلطان‌ها که در زمان خودشان مورد اجتناب متشرعه بود با وقف کردن استحاله شده و پاک گردید؟
همان‌طور که آیت‌الله مطهری اذعان دارد: «غالباً انفاقات و صدقات و موقوفات ما از این نظر خراب است. این مساجد و معابد و گنبدهای امامزاده‌ها غالباً از پول حرام ساخته شده است». اگر این حقیقت با شجاعت بازگو و تکرار می‌شد شاید امروز گرفتار این مصیبت نبودیم و همان آشفتگی مالی و آمیختگی با حرام که در تجارت و قضاوت و امارت وجود دارد به منابع مالی امکنه مقدسه سرایت نمی‌کرد. ولی امروز چنان است که عده‌ای از عابدنمایان با یک دست از آن طرف می‌ربایند و با دست دیگر در این طرف بذل می‌کنند و آنگاه زائر خوش قلب این طعام را پاک‌تر از شیر مادر و غذای بهشتی می‌پندارد.
عجیب است که در گذشته، از اوقاف مصرف کردن امری ناخوشایند برای اهل ایمان و معرفت بوده و آنان از «لقمه وقف» پرهیز داشتند، و امروز برعکس، حرص بر «لقمه وقف» شایع شده است. دیروز لقمه وقف مصداق لقمه شبهه‌ناک بود که نه معلوم است واقف چگونه وقف کرده و نه معلوم است متولی چگونه تصرف می‌کند و لذا عطار توصیه می‌کرد:
مخور جز بر ضرورت لقمه وقف
صفا هرگز نیارد لقمه وقف
و حافظ رندانه می‌گفت:
فقیه مدرسه دی مست بود و فتوا داد
که می حرام ولی به ز مال اوقاف است
و خودش افتخار می‌کرد که با هر آلودگی، ولی به وقف آلوده نیست:
بیا که خرقه من گرچه رهن میکده‌هاست
ز مال وقف نبینی به نام من درمی
البته به حکم ظاهر، در موارد مشکوک، همه چیز پاک و همه چیز حلال است و منعی برای بهره‌مندی و مصرف در کار نیست ولی:
1- ای کاش زائران از پشت پرده موقوفات و فساد‌هایی که در بسیاری موارد وجود داشته اطلاع پیدا می‌کردند
2- و ای کاش به زائران به جای آدرس‌های غلط برای وصول جلب نظر و رضایت امام، همان آدرس صحیح را می‌دادیم که با اصلاح خویش باید به مرتبه‌ای شتافت که «طیبا لخلقنا و طهاره لانفسنا و تزکیه لنا و کفاره لذنوبنا» باشد. البته از راه مضیف خانه به این مقصد نمی‌توان رسید!
3- و ای کاش وقتی که توفیق سفر به مشهدالرضا پیدا می‌کنیم، با هزینه شخصی و با پاک‌ترین اموال شخصی‌مان، مسکن، غذا، و دیگر احتیاجات خود را ولو به‌صورت حداقل تأمین می‌کردیم و از امکانات وقف هرچند که گسترده و حداکثری باشد چشم‌پوشی می‌کردیم.
4- و ای کاش بلندگوهای حرم و دفاتر نذورات به مردم یاد می‌دادند که در حرم باید «طهارت نفس» تحصیل کرده و با توبه و انابه، قلب خویش را پاک کرد، با آوردن اموال شبهه‌ناک و نذر و وقف کردن آنها نمی‌توان آن‌ها را پاک نمود.
5- و ای کاش مدیران دولتی و عمومی متذکر بودند که وقف و نذر و انفاق و مانند آن‌ها، فقط از اموال شخصی‌شان جایز است، و همان‌طور که نمی‌توان دست در جیب دیگری کرد و انفاق نمود، نمی‌توان دست در صندوق اموال دولتی یا عمومی کرد و از آن‌ها صدقه داد و یا برای حرم یا مسجدی هزینه نمود و یا خدماتی برای زوار ارائه نمود. در این صورت، چنین تصرفی حرام و باطل و آن شخص هم گناهکار است: «لا یصدق الا بمایملک»
و ای کاش این فصل از روایات فراموش شده را می‌خواندیم و تکرار می‌کردیم که :
الف) وقتی فردی دو انار دزدید و دو قرص نان و آن‌ها را به فقیری داد، به گمان‌ آنکه چهل حسنه کسب کرده و با کسر چهار سیئه باز هم سود کرده، حضرت به او فرمود تو جاهل به قرآنی که خداوند فرمود: «انما یتقبل الله من المتقین» آن دزدی گناه بود و آن انفاق هم گناه!
ب) مال حرام رشد و نمو نمی‌کند و اگر انفاق کنند پاداش ندارد: «الحرام .. و ما انفقه لم یوجر علیه»
ج) فردی که از عمال بنی امیه و همکاران ظالم بود از حقوقش صدقه می‌داد و حج می‌رفت و می‌پنداشت که «ان الحسنات یذهبن السیئات» ولی حضرت به او فرمود: خطیئه موجب از بین رفتن گناه نیست. آن «الخطیئه لاتکفر الخطیئه»
د) کسی که با مال حرام به حج می‌رود، در پاسخ لبیک به او می‌گوید: «لالبیک»
ه) کسی که مال حرامی به‌دست آورد، خداوند صدقه و عتق و حج و عمره او را قبول نمی‌کند و به اندازه آن‌ها وزر و گناه برایش می‌نویسند: «من اکتسب مالاحراما لم یقبل الله منه صدقه»
و) اگر مردم از راه حرام چیزی بگیرند و در راه خدا انفاق کنند سودی ندارند «لو ان الناس اخذوا ما نهاهم الله عنه فانفقوه فیما امر الله به ما قبله منهم»
و نیز روایات دیگر با این مضمون.
با توجه به این معارف باید پرسید: آنان که در فعالیت‌های کثیف و آلوده مالی دستی دارند و از سوی دیگر در حرم‌ها و مساجد ریش می‌جنبانند و به اصطلاح از بانیان خیرند، در کجا تربیت شده‌اند؟ چرا نباید دست این عناصر از پایگاه‌های دینی قطع و جلوی سوءاستفاده گرفته شود؟

یادداشت از آیت الله محمد سروش محلاتی، استاد دروس خارج فقه حوزه علمیه/ ایرنا
ارسال نظرات
نام:
ایمیل:
* نظر: